رد شو کنار من آینده روشن نیست
غریبه ام بی تو شهری برا من نیست
جاموندم از قلبت کاری نمیشه کرد
رد میشم از دنیات از عابرای سرد
یه کوچه ی بن بست یه خونه تاریک
میبینمت از دور میمیرم از نزدیک
یه خونه تاریک تو کوچه ی بن بست
قلبی که جا مونده با هرچی بود و هست
اسرار عزل را نه تو دانی و نه من
واین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من