ریتم آهنگ

نقد و بررسی کتاب سال‌های سگی

نقد و بررسی کتاب سال‌های سگی

«چه بخوای چه نخوای تو ارتش چیزی که مهمه اینه که بزن بهادر باشی، دل و جرئت داشته باشی، می‌دونی چی می‌خوام بگم؟ پیش از این که سوارت بشن سوارشون شو. راه دیگه‌ای وجود نداره. من خوش ندارم کسی سوارم بشه...»

این جملاتی از کتاب «سال‌های سگی» است، روایتی از انسان‌هایی فقیر و درمانده که خواسته و ناخواسته قربانی خشونت‌های جامعه شده‌اند. «ماریو بارگاس یوسا» نویسندهی مشهور پرویی خالق این اثر با تکیه‌بر خاطرات دوره‌ی نوجوانش این کتاب را به نگارش درآورده است. این کتاب اگرچه اولین رمان «یوسا» است اما به‌قدری کامل و پخته است که جایزه نوبل ادبی را برای او به ارمغان آورد.

 

درباره کتاب سال‌های سگی، اولین اثر نویسنده

کتاب «سال‌های سگی» Dog Years اثر «ماریو بارگاس یوسا» سال 1963 منتشر شده است. این اثر یکی از شاهکارهای ادبی آمریکای لاتین است که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. نویسنده به تأثیر از دوران نوجوانیش که در آکادمی نظامی لئونکیو پرادو بود، داستان این کتاب را در فضای یک مدرسه نظامی روایت می‌کند. این مدرسه و رویدادهای آن بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن زمان پرو است، نوجوان‌های این داستان که در تلاطم‌های بلوغ روانی هستند در محیط خشونت‌بار و خصومت‌آمیز آموزش می‌بینند. «جاگوار» از شخصیت‌های اصلی این داستان است که نوع رفتارش بازتابی از برخوردهای نابهنجار انسانی در آن دوره است. این سبک از رفتارها نشان از عدم وجود ارتباط انسانی و گفت‌وگو نجات‌دهنده به دلیل جو سمی جوامع بی‌عدالت است.

«ماریو بارگاس یوسا» در این اثر اوج پختگی‌ قلمش را به نمایش گذاشته است، او در میان فضای این داستان مفاهیم اخلاقی، عدالت اجتماعی و وفاداری را به تصویر و در طی آن جامعه و حاکمان نظامی را به‌نقد می‌کشد. این نویسنده‌ی متبحر با نثر سخت و دشوارش داستانی مملو از تعلیق آفریده است که جامعه‌ی آمریکاى لاتین را در قالب داستان رئال نشان ‌می‌دهد. «یوسا» داستان را فضاسازی‌های درست جلو می‌برد ساختاری پیچیده را شکل می‌دهد که در ابتدا برای خواننده مبهم است. این داستان را شخصیت‌های مختلف بیان می‌کنند و روایت غیرخطی دارد. این کتاب پس از انتشار بسیار توجه همه را به خود جلب کرد و نیویورک تایمز درباره‌ی آن این‌چنین تیتر زد: «بارگاس، چیزی بیش از یک‌لایه از معنی را به مخاطب ارائه می‌کند.»

درباره ماریو بارگاس یوسا، از سیاست تا ادبیات

«خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا»، نویسنده و سیاست‌مدار برجسته‌ی اهل پرو در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. او مدتی از کودکی‌اش را در بولیوی گذراند ولی به دلیل سمت دولتی پدرش به کشورش بازگشت. او دوران سختی داشت و پدرش با او با خشونت رفتار می‌کرد. او در چهارده‌سالگی به دبیرستان نظامی فرستاده شد و به نگرش داروینیست علاقه‌مند شد. او مطالعه‌ی کتاب‌های مختلف را از همین دوران آغاز کرد و تحت تأثیر آثار افرادی همچون الکساندر دوما، ویکتور هوگو، چارلز دیکنز و اونوره دو بالزاک قرار گرفت. او مضامین اجتماعی و سیاسی را بیشتر درون‌مایه‌ی آثارش قرار داده است و کمتر از عشق سخن می‌گوید.

«ماریو بارگاس یوسا» یکی از معتبرترین نویسندگان آمریکای جنوبی است که دو جایزه منتقدان اسپانیایى و نوبل ادبی سال 2010 را دریافت کرده است. او مدتی را هم در دانشگاه پرینستون تدریس کرد و در طی سال‌ها فعالیتش بیش از پنجاه اثر از خودش باقی گذاشته است. او علاوه‌بر فعالیت‌های ادبی، در حوزه‌ی سیاست نیز فعال است و جزو چهره‌های سیاسی و اجتماعی این چند سال اخیر آمریکای لاتین است؛ او سال ۱۹۹۰ نامزد ریاست جمهوری پرو شد. او از دوستان نزدیک «گابریل گارسیا مارکز» بود و مدافع آزادی‌های فردی و دموکراسی است. از آثار دیگر این نویسنده می‌توان به «مرگ در آند» و «جنگ آخر زمان» با ترجمه‌ی «عبدالله کوثری»، «وسوسه‌ی ناممکن» با ترجمه‌ی «کاوه میر عباسی» و «ماهی در آب» با ترجمه‌ی «خجسته کیهان» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب سال‌های سگی می‌خوانیم

به‌جای عبور از حیاط، آن را دور زد و برای این کار، دیوار منحنی آسایشگاه سال پنجمی‌ها را در پیش گرفت. به انتهای آنجا که رسید، با نگرانی اطراف را پایید: میدان سان با چراغ‌برق‌های قرین هم، که گرداگرد آن‌ها را مه‌گرفته بود، وسیع و اسرارآمیز به نظر می‌رسید. علفزار سراسر تاریک را، در آن‌سوی چراغ‌ها، می‌توانست مجسم کند. نگهبان‌ها دوست داشتند در آنجا دراز بکشند و هنگامی که هوا زیاد سرد نبود، یا به خواب می‌رفتند یا در گوشی صحبت می‌کردند. اما او مطمئن بود که آن شب همه در یکی از مستراح‌ها به قمار مشغول‌اند. در سایه ساختمان‌های طرف چپ به‌سرعت شروع به رفتن کرد، درحالی‌که سعی داشت خود را از دایره‌های نور دور نگه دارد. برخورد خیزاب‌ها به صخره‌های حاشیه یکی از زمین‌های دبیرستان نظام جیرجیر پوتین‌هایش را محو می‌کرد. به آسایشگاه افسران که رسید لرزید و حتی تندتر گام برداشت. سپس میدان سان را میان بر زد و خود را در تاریکی علفزار پرتاب کرد. حرکتی ناگهانی در نزدیکی او چون ضربه‌ای تکان‌دهنده، همه ترس‌هایی را که بر آن‌ها غلبه یافته بود. بازگرداند. لحظه‌ای دودل ماند، سپس چشم‌های لامایی را، به درخشندگی کرم شب‌تاب، تشخیص داد که با نگاهی آرام و عمیق او را می‌نگریست. خشماگین گفت: «گورتو گم کن!» حیوان بی‌حرکت باقی ماند. کابا اندیشید: این حیوون لعنتی هیچ‌وقت نمی‌خوابه. حتی غذا نمی‌خوره، پس با چه چیزی زنده س؟ به راه ادامه داد. دو سال و نیم پیش؛ هنگامی‌که برای ادامه تحصیل به لیما آمد، از دیدن این حیوان کوهستانی که در میان دیوارهای تیره و بادگیر دبیرستان نظام لِئونسیو پرادو، آرام پرسه می‌زد شگفت‌زده شد. چه کسی این لاما را به دبیرستان نظام آورده بود؟ از کدام قسمت سلسله کوه‌های آند؟ دانش آموزان از او به‌جای هدف استفاده می‌کردند، اما وقتی سنگ به او می‌خورد کوچک‌ترین اعتنایی نمی‌کرد. همین‌قدر با نگاهی حاکی از بی‌اعتنایی محض از آن‌ها دور می‌شد. کابا اندیشید:

حالت سرخپوست‌ها رو داره. به‌سوی کلاس ها از پلکان بالا رفت. حالا جیرجیر پوتین‌ها نگرانش نمی‌کرد: ساختمان؛ به‌جز میزهای تحریر، نیمکت‌ها و باد و تاریکی، خالی بود. شلنگ‌انداز راهرو طبقه بالا را پیمود. سپس ایستاد. نور ضعیف چراغ‌قوه راه را به او نشان داد. جاگوار گفته بود، شيشه دوم، از دست چپ. و آری، درست گفته بود، شيشه لق بود. کابا با ته سوهان شروع به کندن بتانه کرد. خرده‌ها را در دست دیگر جمع می‌کرد. مرطوب و پوک بودند.

 

ترجمه کتاب سال‌های سگی به زبان فارسی

کتاب «سال‌های سگی» اثر «ماریو بارگاس یوسا» را «احمد گلشيری» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر نگاه» سال 1386 منتشر کرده است. «احمد گلشيری» مترجم این اثر متولد سال 1325 است، او برادر «هوشنگ گلشیری» است و در خانواده‌ای فرهنگی و اهل مطالعه بزرگ شد. او ترجمه‌ی کتاب‌های داستانی نویسندگان بین‌الملل را در کارنامه‌ی کاریش دارد و از ترجمه‌های دیگر او می‌توان به کتاب‌های «دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم» اثر «جی دی سلینجر»، «ساعت شوم‌» اثر «گابریل گارسیا مارکز»، «گرسنه» اثر «کنوت هامسون» و «دوئل» اثر «آنتوان چخوف» اشاره کرد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”