ریتم آهنگ

معرفی کتاب کابل اکسپرس

معرفی کتاب کابل اکسپرس

کتاب کابل اکسپرس نوشته‌ی سدریک بانل، رمان پلیسی و هیجان‌انگیز درباره‌ی پسر افغانی هفده ساله‌ای است که هوش بالایی دارد. او به خاطر قربانی شدن پدرش توسط غربی‌ها فکر انتقام در سر دارد، بنابراین طراحی عملیات داعش در فرانسه را انجام می‌دهد.

سدریک بانل (Cédric Bannel) نویسنده رمان‌های پلیسی، در کتاب حاضر به روایت کارهای تیزهوشانه‌ی این نوجوان هفده ساله که علاقه‌مند به بازی‌های کامپیوتری و نابغه‌ی ریاضی است، می‌پردازد. او از شهر کابل به سرزمین شام می‌رود تا به گروه داعش از برنامه‌ی عملیاتی انتحاری که در پاریس در حال رخ دادن است اطلاعاتی بدهد که می‌تواند یازده سپتامبر فرانسوی‌ها را رقم می‌زند.

طرح پسرک آنچنان هیجان‌انگیز است که باعث ملاقات حضوری او با ابوبکرالبغدادی سرکرده‌ی داعش نیز می‌شود. در حالی که در فرانسه «نیکول لاگونا» و گروهش و در کابل «اسامه قندار» و مردانش به دنبال سر نخی از طرح انتحاری داعش هستند، زواک به دوم مه می‌اندیشد که اگر موفق شود فرانسه بزرگ‌ترین عزای ملی خود را تجربه خواهد کرد. او اصرار دارد حمله در همین روز صورت بگیرد و کسی دلیلش را نمی‌داند و هیچ کس از راز بزرگ او خبر ندارد.

کابل اکسپرس (Kaboul express) نام شبکه‌ی افغانستان داعش است و دولت اسلامی از این راه بهترین جنگجویان خود را از منطقه‌ی خراسان –سرزمینی که افغانستان و مناطق قبیله‌ای پاکستان را دربرمی‌گیرد، به سوریه و عراق اعزام می‌کند.

در بخشی از کتاب کابل اکسپرس می‌خوانیم:

در واقع او نقشه‌بردار و فارغ‌التحصیل دانشگاه کابل است. چندی پیش شخصِ ابوعلی الانباری، مؤسس امنیت، مأموریتش را به او محول کرده است. آنچه زواک نمی‌داند این است که دشمنانِ شاخه‌ی افغان داعش در ترکیه و شامات هرگز در آن نفوذ نکرده‌اند. سرویس‌های اطلاعاتی غربی از این شاخه وحشت دارند. آن‌ها این شبکه را کابل اکسپرس می‌نامند زیرا برای فرقه‌ی داعش این امکان را فراهم می‌کند که جنگجویان کار کشته را به صورت مداوم جذب کند.

مردی که اکنون با صدایی مهربان با زواک حرف می‌زند، آنقدر انسان‌ها را کُشته است که شمارش آن‌ها غیرممکن است. پشت سرش دو کوه‌نشین دیگرد _ که مثل او پشتون هستند _ قرار گرفته‌اند؛ مردانی ریشو با نگاه تهی و دشنه‌های مشخص در غلاف‌های کمربندشان.

نیازی نیست این مسئله برای زواک توضیح داده شود: اگر نتواند مخاطبش را متقاعد کند، سرش را می‌بُرند. می‌ترسد امّا نه خیلی. همه‌ی این تمهیدات امنیتی در حقیقت به بازی‌های ویدئویی شبیه است. فقط باید آرامش‌اش را حفظ کند، از سطحی به سطح دیگر برود و مراحل را به ترتیبِ درست دنبال کند.

تا مرحله‌ی نهایی که به او اجازه داده می‌شود انتقامش را عملی کند.

توضیحاتش روشن هستند و صدایش ضعیف نیست. سیلی‌ها، ضربات باتوم، مثله کردن با چاقویی که به شکل ترسناکی تیز است و تهدیدهای مکرر سر بُریدن باعث نمی‌شود روایتش را تغییر دهد.

بله، او نسبت به دولت اسلامی در خراسان ابراز وفاداری کرده و حالا می‌خواهد به دولت اسلامی عراق و شامات ملحق شود.

بله، او جزو گروهی بوده که رهبری‌اش را هم‌وطنش میر وِیس غلام معروف به الافغانی برعهده داشته است. مخاطبانش فقط باید در این مورد کسب اطلاع کنند، او جنگجویی محترم و پرهیزگار است.

بله، او طرح ویژه‌ای برای حمله به کفّار، این فرانسوی‌های کثیف و بدجنس آماده کرده که قوی‌تر از هرچیزی است که تا به حال دیده‌اند.

در پشت جلد کتاب چنین آمده است:
 

 

کابل اکسپرس نامی است که به شبکه‌ی افغانستان داعش داده می‌شود. دولت اسلامی از این راه جنگجویان کارکشته را از منطقه‌ی خراسان – سرزمینی که به ویژه افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان را در برمی‌گیرد – به سوریه و عراق وارد می‌کند. یکی از کسانی که در این راه پا می‌گذارد «زواک» نوجوانی هفده ساله،عاشق بازی‌های کامپیوتری و نابغه‌ی ریاضی است. او از کابل راهی سرزمین شام می‌شود تا برای سران داعش از اجرای عملیاتی انتحاری در پاریس سخن بگوید که می‌تواند یازده سپتامبر فرانسوی‌ها را رقم بزند. طرح پسرک چنان شگفت‌انگیز است که او را به دیدار رودررو با ابوبکرالبغدادی سرکرده‌ی داعش نیز می‌رساند. درحالی که در فرانسه «نیکول لاگونا» و گروهش و در کابل «اسامه قندار» و مردانش در پی یافتن سر نخی از طرح انتحاری داعش هستند، زواک به دوم مه فکر می‌کند که در صورت موفقیتش فرانسه بزرگ‌ترین عزای ملی خود را تجربه خواهد کرد. پسرک اصرار دارد حمله در همین روز صورت بگیرد اما کسی نمی‌داند چرا. هیچ کس از راز بزرگ او خبر ندارد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”