ریتم آهنگ

فرانسوا آدرین بویلدو؛ موتسارت فرانسوی

فرانسوا آدرین بویلدو؛ موتسارت فرانسوی

فرانسوا آدرین بویلدو آهنگساز فرانسوی، عمدتاً اپرا، اغلب به نام "موتسارت فرانسوی" بود.

 

زندگینامه

 

بویلدیو اثر لویی لئوپولد بویلی، در حدود 1800 (موزه روئن).

فرانسوا آدرین بویلدیو که در دوران رژیم باستانی در روئن به دنیا آمد، تحصیلات موسیقی خود را ابتدا از سرپرست گروه کر و سپس از نوازنده ارگ ​​کلیسای جامع محلی دریافت کرد. در طول سلطنت ترور، روئن یکی از معدود شهرهایی بود که زندگی موسیقایی قابل توجهی داشت و در سال 1793 مجموعه‌ای از کنسرت‌ها با حضور ویولونیست مشهور پیر رود و تنور پیر ژان گارات برگزار شد. در این زمان بود که بویلدیو اولین آثار خود را بر اساس متون نوشته شده توسط پدرش (La fille coupable در سال 1793 و پس از آن روزالی و میرزا در سال 1795) ساخت. آنها موفقیت فوری برای او به ارمغان آوردند.

 

در دوران انقلاب، بویلدیو عازم پاریس شد و با خردمندانه کار را به عنوان تیونر پیانو آغاز کرد. در آن زمان، اپرا-کمیک تنها تئاتری بود که فرصت‌هایی را برای آثار ترکیبی به همین نام، نزدیک به اپرای کلاسیک، اما حاوی دیالوگ‌های گفتاری ارائه می‌کرد. معمولی ترین اثر این ژانر Médée اثر لوئیجی کروبینی (1797) بود. Opéra-comique، که به طور سنتی در Salle Favart اجرا می‌شد، از سال 1789 در تئاتر Monsieur نیز به روی صحنه رفت. در سال 1791، شرکت خانه خود را در یک تئاتر جدید به نام Theatre Feydeau که قبلاً برای گروه اپرا بوفا اختصاص داشت، راه‌اندازی کرد. در طول ده سال، شرکت‌های فاوارت و فیدو رقیب یکدیگر بودند، فاوارت رپرتوار نمایش‌های میهن‌پرستانه‌اش را تقویت می‌کرد و آثار سبک‌تر اتین مهول را ارائه می‌کرد، فیدو درام‌های قهرمانانه کروبینی یا ژان فرانسوا لو سوئور را ارائه می‌داد. در سال 1797، بویلدیو Feydeau La famille suisse و L'heureuse nouvelle را ارائه کرد. در سال 1798، او فاوارت را با Zoraime et Zulmare تقدیم کرد که موفقیت فوق العاده ای برای او به ارمغان آورد.

 

MENU0:00

F-A Boieldieu Overture از خلیفه بغداد نواخته شده در فورتپیانو 1809

وارث معنوی آندره گریتری، بویلدیو بر ملودی هایی تمرکز کرد که از تزیینات بیش از حد اجتناب می کردند و به ارکستراسیون سبک اما هوشمندانه تنظیم می شدند. هکتور برلیوز موسیقی خود را دارای "ظرافت دلپذیر و با ذوق پاریسی" توصیف کرد. در سال 1800، او با Le calife de Bagdad (خلیفه بغداد) به پیروزی واقعی رسید. در سال 1804، پس از شکست ازدواجش با رقصنده کلوتیلد مافلورای،   او راهی سن پترزبورگ شد تا پست آهنگساز دربار را به تزار بر عهده بگیرد و تا سال 1810 در آنجا ماند. او در آنجا 9 اپرا از جمله آلین ساخت. ، reine de Golconde (1804) و Les voitures versées (1808). در بازگشت به فرانسه، او با La jeune femme en colère (1811)، Jean de Paris (1812)، Le nouveau seigneur du village (1813) و ده ها اثر دیگر، تماشاگران پاریسی را به خود جلب کرد.

 

او در سال 1825 شاهکار خود را با نام La dame blanche (که در سال 1997 در Salle Favart احیا شد و توسط رهبر ارکستر مارک مینکوفسکی ضبط شد) تولید کرد. برای آن زمان غیرمعمول، La dame blanche بر اساس قسمت‌هایی از دو رمان والتر اسکات بود. لیبرتو توسط یوژن اسکریب حول موضوع کودک گمشده ای ساخته شده است که خوشبختانه در لحظه ای از خطر شناخته شده است. سبک اپرا بر لوسیا دی لامرمور، من پوریتانی و لا جولی فیله دو پرت تأثیر گذاشت. La dame blanche یکی از اولین تلاش‌ها برای معرفی آثار خارق‌العاده به اپرا بود.

 

اگرچه شهرت او عمدتاً بر اساس اپراهایش است، بویلدیو آثار دیگری نیز ساخت. از جمله آنها کنسرتو هارپ او به زبان C بود که در سالهای 1800-1801 نوشته شد و یکی از شاهکارهای رپرتوار چنگ بود. او استاد آهنگسازی در کنسرواتوار پاریس شد و در سال 1817 جانشین مهول به عنوان یکی از چهل عضو آکادمی هنرهای زیبا شد. او در سال 1820 نشان لژیون دونور را دریافت کرد. او به تدریج توانایی تکلم را از دست داد، بدون شک به دلیل سرطان حنجره. ورشکستگی اپرا-کامیک و انقلاب 1830 بر مصائب او افزود. آدولف تیررس برای نجات او از فقر، 6000 فرانک مستمری دولتی به او اعطا کرد. در 25 سپتامبر 1834، او آخرین حضور عمومی خود را در اولین نمایش کلبه آدولف آدام Le Chalet انجام داد. به این ترتیب او با شیک باتوم را به شاگرد درخشان خود سپرد.

 

او یک فراماسون بود که در لژ پاریسی Les Arts et l'Amitié ("هنر و دوستی") - متعلق به شرق بزرگ فرانسه،   - و همچنین عضو لژ "Palestine" بود. در سنت پترزبورگ)،  و عضو افتخاری لژ «Les Amis Réunis» («دوستان دوباره متحد شدند»)، همچنین در سن پترزبورگ.

 

بویلدیو در Varennes-Jarcy درگذشت. در 13 نوامبر 1834 قلب او در روئن، در مقبره ای که توسط آن شهر پرداخت شده بود، دفن شد، در حالی که جسد او در گورستان پرلاشز در پاریس به خاک سپرده شد. از او یک پسر نامشروع (آدرین) لوئیس (ویکتور) (1815-1883)، مادر ترز رگنو به یادگار ماند. او همچنین آهنگساز بود.  

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”