ریتم آهنگ

آنتونی باسنویس؛ آهنگساز مکتب بورگاندی فرانسه

آنتونی باسنویس؛ آهنگساز مکتب بورگاندی فرانسه

آنتونی باسنویس (همچنین Busnoys) (حدود 1430 - 6 نوامبر 1492) آهنگساز و شاعر فرانسوی مکتب بورگوندی اولیه رنسانس بود. در حالی که او همچنین به عنوان آهنگساز موتت ها و سایر موسیقی های مقدس شناخته می شود، یکی از مشهورترین آهنگسازان قرن پانزدهم آهنگ های سکولار بود. او پس از مرگ گیوم دوفای، شخصیت برجسته مکتب متاخر بورگوندی بود.

 

زندگینامه

در حالی که جزئیات زندگی اولیه او تا حد زیادی حدسیاتی است، او احتمالاً از نزدیکی بتون در پاس دو کاله، احتمالاً دهکده Busnes، که به نظر می رسد نامش به آن اشاره دارد، بود. او ممکن است با خانواده اشرافی Busnes ارتباط داشته باشد. به‌ویژه، فیلیپ دو بوسنس، یکی از اقوام نوتردام در لنز، می‌توانست یکی از بستگانش باشد. او به وضوح آموزش عالی موسیقی را دریافت کرد، احتمالاً در یک مدرسه کر کلیسا در جایی در شمال یا مرکز فرانسه. منشأ اشرافی ممکن است ارتباط اولیه او با دربار سلطنتی فرانسه را توضیح دهد: در اوایل دهه 1450 اشارات به او در آنجا ظاهر شد و در سال 1461 او کشیش در تورز بود. این که او کاملاً اهل صلح نبود، با دادخواستی مبنی بر تبرئه او در تورز، مورخ 28 فوریه 1461، نشان می دهد که در آن اعتراف کرد که بخشی از گروهی بوده است که یک کشیش را "تا سر حد خونریزی" کتک زدند. یک بار اما پنج بار. اوکیگم  در حالی که در حالت بی‌حوصلگی به سر می‌برد، به اندازه کافی احمق بود که مراسم عشای ربانی را برگزار کند، اگرچه یک کشیش تعیین شده نبود، عملی که باعث شد تا زمانی که پاپ پیوس دوم او را عفو کرد، او را تکفیر کرد.

 

او از کلیسای جامع به کلیسای دانشگاهی سنت مارتین، همچنین در تورز نقل مکان کرد، جایی که در سال 1465 به عنوان شماس فرعی درآمد. بعداً در سال 1465 بوسنوا به پواتیه نقل مکان کرد، جایی که او نه تنها استاد پسران کر شد، بلکه توانست سیل خوانندگان با استعداد را از کل منطقه جذب کند. در این زمان به نظر می رسد شهرت او به عنوان معلم آواز، محقق و آهنگساز به طور گسترده ای گسترش یافته است. اما او در سال 1466 به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیل مشخصی آمد، و استاد سابق شغل قبلی خود را پس گرفتند. سپس به بورگاندی نقل مکان کرد.

 

بوسنوا در سال 1467 در دربار بورگوندی حضور داشت. اولین ساخته های او در آنجا بلافاصله قبل از به قدرت رسیدن چارلز به عنوان دوک در 15 ژوئن ظاهر شد، زیرا یکی از موت های او - در هیدرولیس - حاوی تقدیم به چارلز است که او را کنت می نامد. پس از تبدیل شدن به دوک بورگوندی، او به سرعت به دلیل ماجراجویی نظامی خشن و گاه بی پروا (که در واقع ده سال بعد به مرگ او در نبرد منجر شد) به چارلز جسور معروف شد. اما چارلز نه تنها جنگ، بلکه موسیقی را نیز دوست داشت، و از بوسنوا برای آثاری که در زمان خدمت او ساخته شده بود، قدردانی می کرد و به او پاداش می داد. Busnois همراه با Hayne van Ghizeghem و Adrien Basin به عنوان "chantre et valet de chambre" به چارلز در سال 1467 فهرست شد.

 

بوسنویز علاوه بر خدمت به چارلز به عنوان خواننده و آهنگساز، دوک را در لشکرکشی‌های نظامی‌اش همراهی می‌کرد، همانطور که هاین ون قیزقم نیز انجام داد. Busnois در محاصره Neuss در آلمان در سال 1475 بود و از نبرد فاجعه بار نانسی در سال 1477 جان سالم به در برد (یا از دست داد) که در آن چارلز کشته شد و گسترش بورگوندیا به سرعت و برای همیشه پایان یافت.

 

Busnois تا سال 1482 در کارمند دربار بورگوندیا باقی ماند، اما هیچ چیز دقیقی در مورد استثمارهای او بین آن زمان تا سال مرگش مشخص نیست. در زمان مرگش، در سال 1492، در کلیسای سنت سوور در بروژ استخدام شد.

 

آثار و سبک

شهرت معاصر Busnois بسیار زیاد بود. او احتمالاً شناخته شده ترین نوازنده اروپا بین گیوم دوفای و یوهانس اوکگم بود. او موسیقی مقدس و سکولار نوشت. از اولی، دو توده cantus firmus و هشت موتت باقی مانده اند، در حالی که بسیاری دیگر به احتمال زیاد گم شده اند. او آنتیفون ماریان رجینا کولی را چندین بار تنظیم کرد. از نظر سبکی، موسیقی او را می‌توان نقطه میانی بین سادگی و بافت‌های همفونیک دوفای و بینکوآس، و کنترپوان تقلیدی فراگیر جوسکوین و گومبرت در نظر گرفت. او فقط گهگاهی اما به طرز ماهرانه ای از تقلید استفاده می کرد، خطوط ملودیکی روان و خواندنی ایجاد می کرد و احساس قوی برای سونوریتی سه گانه داشت و تمرین قرن شانزدهم را پیش بینی می کرد.

 

به گفته پیترو آرون، بوسنوآس ممکن است آهنگساز لحن معروف L'homme armé بوده باشد، یکی از پخش‌ترین ملودی‌های رنسانس و ملودی‌هایی که بیشتر از هر ملودی دیگر به‌عنوان یک کانتوس فریموس در آهنگسازی دسته جمعی استفاده می‌شد. چه او اولین مراسم عبادت را بر اساس L'homme armé نوشت یا نه، او تا حد زیادی تأثیرگذارترین بود. به عنوان مثال، فضای اوبرشت دقیقاً مشابه با بوسنوا است، و حتی نقل قول های دوفای از آن به طور مستقیم. ریچارد تاروسکین تلاش می‌کند تا ثابت کند که بوسنوا مدلی بود که بعدها از طریق مطالعه نماد اعدادی آهنگساز در درون اثر، و با نشان دادن اینکه دوفای و دیگران از این جنبه تقلید می‌کردند (یا ادای احترام می‌کردند) بر آن بود. در میان دیگران. اوکیگم  دیوید فالوز اشاره می کند که پیچیدگی توده بوسنوا ممکن است نشان دهد که او واقعاً از دوفای وام گرفته است. اوکیگم  Busnois حتی ممکن است آهنگساز چرخه ای از شش توده باشد که همگی بر اساس یک آهنگ، که در ناپل، بر اساس مقایسه سبکی، یافت می شود.

 

اما آوازهای بوسنوا (ترانه‌های سکولار فرانسوی) آثاری هستند که شهرت او عمدتاً بر آنها استوار است. بیشتر آنها روندو هستند، اما برخی از آنها برژیت هستند. بسیاری از آنها به جایگاه آهنگ های مردمی دست یافتند و برخی شاید بر اساس آهنگ های محبوب دیگری بودند که اکنون گم شده اند او احتمالاً کلمات را برای تقریباً همه آهنگ های خود نوشته است. برخی از آهنگ های او به عنوان cantus firmus برای Masses که بیش از یک نسل پس از مرگ او سروده شد، بازیافت شد، به عنوان مثال Fortuna desperata (که هم توسط Obrecht و هم Josquin استفاده شد). یک سانسون غیرمعمول، Therible Dame است که نه تنها یک دیالوگ ضد آوایی (در ادبیات شانسون منحصر به فرد) است، بلکه یک عنوان فرانسوی قدیمی دارد که نیازی به مهارت خاصی برای ترجمه ندارد.

 

در حالی که بیشتر آهنگ‌های سکولار Busnois با کلمات فرانسوی تنظیم شده‌اند، حداقل دو آهنگ از متون ایتالیایی و یکی به زبان فلاندری است. اکثر آنها برای سه صدا هستند، اگرچه تعداد کمی برای چهار صدا وجود دارد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”