ریتم آهنگ

بیوگرافی آنیبال کاراچی؛ نقاش ایتالیایی

بیوگرافی آنیبال کاراچی؛ نقاش ایتالیایی

بیوگرافی آنیبال کاراچی

دوران کودکی

برادران آنیبال و آگوستینو کاراچی در بولونیا در منطقه ای که اکنون به نام Via Augusto Righi شناخته می شود بزرگ شدند. مانند میلان کاراواجو، بولونیای کاراچی که از سال 1506 یک ایالت پاپی بود، در بحبوحه تحولات مذهبی و علمی شدید بود. در پایان قرن، شهر دستخوش بازسازی قابل توجهی شده بود. به عنوان مرکز یادگیری دانشگاهی و علمی در حال ظهور است. با این حال، منطقه بولونیا نیز در چنگال یک بحران اقتصادی ناشی از طاعون و قحطی بود و خیابان‌های شهری که آنیبال در آن بزرگ شد، به خانه انبوهی از دهقانان تبدیل شد.

 

آنیبال از پس زمینه هنری نیامده است. پدرش آنتونیو یک خیاط متواضع بود و عمویش وینچنزو به عنوان قصاب کار می کرد. با توجه به بودجه محدود، آنیبال تنها تا سن 11 سالگی توانست به مدرسه برود. با این حال، علیرغم تحصیلات محدود او (یا شاید به دلیل آن)، چندین مورخ پیشنهاد کرده اند که آنیبال یک نقشه کش طبیعی بوده است، با حکایات مختلف که تأیید می کند. استعداد ذاتی او شناخته شده ترین آنها توسط بیوگرافی کاراکی، بلوری، نقل شده است که داستانی از دوران کودکی این هنرمند را بازگو می کند. داستان از این قرار است که روزی آنیبال پدرش را به کرمونا همراهی می کرد، جایی که او (پدرش) قرار بود قطعه کوچکی از زمین را بفروشد. در سفر خود به بولونیا، گروهی از دهقانان آنتونیو را مورد دزدی قرار دادند. آنیبال کوچک پس از رسیدن به ایستگاه پلیس برای گزارش جنایت، پرتره ای از سارقان را با سرعت و دقتی ترسیم کرد که پلیس توانست بلافاصله جنایتکاران را دستگیر کند و پول آنتونیو را پس دهد.

 

آموزش اولیه و کار

آنیبال کار خود را به عنوان یک کارآموز زرگر آغاز کرد. در حساب Belloria، بخشی از آموزش او شامل یادگیری نقاشی بود که با پسر عموی خود، Ludovico Carracci انجام داد. استعداد آنیبال به طور رسمی به رسمیت شناخته شد که منجر به شاگردی (دوباره) نزد هنرمند موفق محلی، و مانیریست برجسته، بارتولومئو پاسروتی شد. در واقع، در دهه 1570، نقاشی در ایتالیا تحت سلطه گرایش مانریستی بود که نسبت تصویرهای فیگوراتیو را اغراق آمیز می کرد تا تصاویر ظریفی را که از تخیلات خود هنرمندان ساخته شده بود ایجاد کند. با این حال، این احتمال وجود دارد که سال‌های شکل‌گیری آنیبال او را در معرض تأثیرات دیگری از جمله محیط اطرافش قرار داده باشد. بدیهی است که کاراکی از سبک پاساروتی پیروی می‌کرد، اما رویکرد فردگرایانه او نشان می‌دهد که او خودآموخته بوده است، زیرا بعید است (بدون ذکر سند) بتواند زیر نظر استاد دوم خدمت کرده باشد.

 

آنیبال، مانند آگوستینو، کار حرفه ای خود را به عنوان یک حکاکی آغاز کرد و از حدود 21 سالگی روی چاپ های بزرگ کار می کرد. تصور می شود که اولین نقاشی محراب او، مصلوب (1583) دو سال بعد ساخته شد. فیگورهای او، که بر اساس تناسبات طبیعی و نه دراز، انسانی تعبیر می‌شدند، نشان می‌دهد که کاراکی قبلاً روحیه مستقل خود را با شورش علیه سبک منریسم نشان می‌داد. در واقع، مصلوب شدن اصلاً مورد استقبال قرار نگرفت. به نظر ساده لوحانه، مصلوب شدن به این معنا بود که در ابتدا کاراچی دشوار بود که خود را به عنوان یک هنرمند جدی معرفی کند.

 

کاراچی که از انتقادها دلسرد نشد، به سراسر ایتالیا سفر کرد و در آنجا تأثیرات مختلفی از جمله رافائل و پلگرینو تیبالدی را جذب کرد. با این حال، در ابتدا، آنتونیو داکورگیو بود که بیشترین تأثیر را بر کاراچی داشت. Correggio چنان تأثیری بر Annibale داشت که در واقع در نامه‌ای به تاریخ 1580، او اظهار داشت که با ایجاد و فروش نسخه‌هایی از آثار Correggio هزینه سفر به پارما را تأمین می‌کند. کاراچی آنقدر از نزدیک کورجو را مطالعه کرد که تشخیص اینکه کدام هنرمند چه اثری را نقاشی کرده است، اغلب دشوار بود.

 

در همان سالی که آنیبال به پارما سفر کرد، به ونیز رفت و در آنجا با برادرش ملاقات کرد. آگوستینو مدتی در ونیز بوده و زیر نظر کرنلیس کورت، حکاکی و نقشه‌کش مشهور هلندی آموزش دیده است. از سال 1574، او به عنوان یک حکاکی تولید مثل کار می کرد و مسئول کپی کردن آثار استادان قرن شانزدهم از جمله ورونز، فدریکو باروچی، آنتونیو کامپی و کورجو بود. او همچنین تعداد کمی از حکاکی های اصلی با شهرت تولید کرد. با این حال، هنگامی که دوباره متحد شدند، برادران آثار تیتیان، جورجیونه و تینتورتو را مطالعه کردند که از تسلط ونیزی ها در رنگ و نور یاد گرفتند. نظرات آنیبال در مورد سایر هنرمندان در حاشیه نویسی هایی که او در نسخه ای از زندگی هنرمندان جورجیو وازاری (1550) به جای گذاشته آشکار شد. موضوعی که او می‌توانست به خاطر ترجیح بی‌عیب نویسنده به هنرمندان فلورانسی انتقاد کند. آنیبال در حاشیه‌نویسی‌های خود تأکید کرد که تیتیان الهی است و هنر ونیزی در شکل‌گیری هنری او مؤثر بوده است. هنر بولونی برای آنیبال که در سال‌های اولیه‌اش از استودیوی جاکوپو باسانو دیدن کرد و به توانایی‌اش در ایجاد توهم حیرت‌انگیز در ساخته‌هایش اشاره کرد، بسیار مهم بود.

 

   

آنیبال، آگوستینو و لودوویکو پس از اسکان مجدد در بولونیا، شهری که اکنون در چنگال اصلاحات مذهبی است، آکادمی خود را در سال 1582 تأسیس کردند. معلوم نیست که آکادمی در ابتدا چگونه کار کرد، اما در اواخر دهه 1580 به یک موسسه آموزشی تبدیل شد. به عنوان Accademia dei Desiderosi ("خواهان شهرت"). هر سه مرد با آنچه به عنوان فانتزی های مبهم و نادرست شیوه گرایی می دیدند مخالف بودند و از آکادمی برای ترویج این ایده استفاده کردند که هنر باید مستقیماً از طبیعت برای تأثیرات آن استفاده کند. کاراچی مطالعه زندگی، تناسب، آناتومی، چشم انداز و معماری را آموزش می داد و هنرمندان جوان بولونیزی برای تحصیل در آنجا شتافتند.

 

با این حال، نهاد هنری شهر از جسارت سه جوان تازه کار که مدتها قبل از اینکه خودشان را به صورت انفرادی تاسیس کنند، افتتاح یک آکادمی را مناسب می دیدند، خشمگین بود. با این حال، به عنوان یک جمع، کاراچی ها اولین فرصت خود را برای همکاری در کمیسیونی برای کاخ فاوا در سال 1583 دریافت کردند. تصور می شد که نقاشی های دیواری، که داستان های جیسون و لودوویکو را به تصویر می کشد، توسط آگوستینو کارگردانی شده است. آن زمان مستقرترین خانواده در واقع، آنیبال، که در سایه برادر و پسر عمویش قرار گرفته بود، در تلاش بود تا مستقل از خانواده، کمیسیون های مذهبی را تامین کند.

 

   

در خارج از بولونیا بود که سرانجام آنیبال توانست حمایت مذهبی را به دست آورد، مأموریت هایی را در پارما، رجیو نل امیلیا انجام داد و محراب های کلیسای سن پروسپرو را تکمیل کرد. در واقع، سبک «ضد آداب‌گرایی» کاراچی با کمپین قانون ضد اصلاحات کاتولیک سازگار بود و کمیسیون‌های مذهبی او در واقع منجر به این شد که رفتارهای مذهبی او بسیار مورد تقاضا قرار گیرد.

 

دوره بلوغ

با گذشت سالها، آکادمی کاراچی خود را در حلقه هنر تثبیت کرد و دانشجویان زیادی از جمله نقاشانی مانند گویدو رنی و دومنیچینو در آن حضور داشتند. دانشجویان و معاصران آکادمی شروع به اتخاذ سبک طبیعی تری کردند. در سال 1589، نام آکادمی، احتمالاً به درخواست آگوستینو، به Academia degli Incamminati ("آکادمی مترقیان") تغییر یافت تا بر جنبه فکری مدرسه تأکید شود. به عنوان بخشی از برنامه درسی، بر تمرین نقاشی با آنیبال تأکید شد که بر اهمیت گرفتن از زندگی واقعی تأکید می کند. ایده خلاقانه "Invenzione" (اختراع) اغلب با کاراچی ها و به عنوان شاخصی از عملکرد مترقی آن مرتبط بوده است که به اختراع کاریکاتور و طرفداران معماهای تصویری نسبت داده می شود.

 

   

سایر شیوه های خلاقانه در آکادمی شامل تلاش برای پایان دادن به طراحی بدون برداشتن خودکار از روی کاغذ در تلاش برای تولید روان ترین ترکیب بود. اگرچه کاراچی ها آموزش هنر را جدی می گرفتند، اما استدلال شده است که آنها هنوز زمان داشتند تا با دانش آموزان خود شوخی کنند. شیرین کاری مربوط به برادران که پیترو فاچینی را با حرکت مخفیانه اسکلت مورد مطالعه او می ترسانند، به عنوان نمونه ای از عشق آنها به جوک های عملی ذکر شده است. با این حال، توسط مورخ هنر کلر رابرتسون پیشنهاد شده است که کار در آکادمی ممکن است باعث تشدید تفاوت بین عملکرد آنیبال و آگوستینو شود. تصور می‌شود که آنیبال آنقدر از سر و صداهای تئوریک آگوستینو خسته شده بود که یک بار گفت: «آنهایی که نقاش هستند باید با دستان خود صحبت کنیم».

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”