برتل توروالدسن (1770-1844)
هنرمند دانمارکی آلبرت برتل توروالدسن (یا توروالدسن) یکی از مشهورترین مجسمهسازان نئوکلاسیک و جانشین بلامنازع هنرمند بزرگ ایتالیایی آنتونیو کانوا (1757-1822) است. توروالدسن با همان درجه احترامی که کانوا داشت، اما با اصالت کمتر، به مجسمه سازی عتیقه نزدیک شد. در سالهای بعد، مانند مجسمهساز انگلیسی جان فلاکسمن، سعی کرد سبک خود را با نیازهای تصویرسازی مذهبی تطبیق دهد. او که در دانمارک متولد شد، بیشتر عمر هنری خود را با کار در رم گذراند و تا 40 دستیار در کارگاه خود به کار گرفت.
آثار معروف مجسمهسازی نئوکلاسیک که توسط توروالدسن حجاری شدهاند عبارتند از: جیسون با پشم طلایی (1803، موزه توروالدسن، کپنهاگ). ورود اسکندر کبیر به بابل (1812، Palazzo del Quirinale، رم). مسیح و دوازده رسول (1819-38، Vor Frue Kirke، کپنهاگ)؛ و گانیمد واترز زئوس به عنوان عقاب (1817، موزه توروالدسن). آثار او را می توان در بهترین موزه های هنری و باغ های مجسمه سازی در سراسر جهان مشاهده کرد.
اوایل زندگی
توروالدسن در سال 1770 در کپنهاگ به دنیا آمد. پدرش از ایسلند آمد، اما در دانمارک اقامت گزید تا به عنوان منبت کاری روی چوب کار کند. برخی از ایسلندیها ادعا میکنند که توروالدسن در ایسلند به دنیا آمده است و میتواند ادعا کند که نسبش از Snorri Thorfinnsson، اولین اروپایی متولد آمریکاست. توروالدسن در آکادمی سلطنتی هنر دانمارک تحصیل کرد و در طول تحصیل جوایز متعددی از جمله مدال طلای معتبر را به دست آورد. به عنوان بخشی از این جایزه به او کمک هزینه تحصیل در رم اعطا شد، جایی که در سال 1797 وارد آنجا شد.
رم و کمیسیون ها
بسیاری از مشخصترین مجسمههای توروالدسن، تفسیرهای جدیدی از چهرهها یا مضامینی هستند که در دوران باستان کلاسیک رایج بودند. یک نمونه عالی از کلاسیک گرایی او اولین موفقیت او بود، جیسون با پشم طلایی (1803، موزه توروالدسن، کپنهاگ)، مجسمه مرمری از شخصیت اساطیری. فیگورهای او بیشتر مبتنی بر اصول کلاسیک بود تا اینکه از طبیعت مطالعه شود. یکی از ویژگی های اصلی مجسمه سازی نئوکلاسیک، کانتور یا طرح کلی یک مجسمه است. شکل "معنوی" هنر از طریق وضوح کانتور ایجاد می شود. موفقیت این مجسمه، کمیسیون های بی شماری را تضمین کرد که به این معنی بود که او به مدت 16 سال فرصتی برای ترک ایتالیا نداشت.
ورود اسکندر مقدونی به بابل
از دیگر آثار مهم این دوره می توان به نقاشی خطی او اسکندر کبیر در ورود به بابل (1812، Palazzo del Quirinale، رم) اشاره کرد که باعث شهرت او شد. این مجسمه تنها در سه ماه و در انتظار ورود ناپلئون، بر اساس فرم های قهرمان کلاسیک ساخته شد. مجسمه مرمری او از هبه (1806، موزه توروالدسن، کپنهاگ)، بر اساس داستان باستانی هبه، دختر زئوس و هرا ساخته شده است. هبه الهه جوانی و بهار است و جام جاودانگی را تقدیم می کند. او می توانست به یک معبد رومی تعلق داشته باشد.
مسیح و دوازده حواری
در سال 1819، توروالدسن به دانمارک بازگشت و مأمور ساخت مجموعهای از مجسمههای مسیح و دوازده حواری در مقیاس بزرگ برای کلیسای جامع کپنهاگ (Vor Frue Kirke)، همراه با فرشته غسل تعمید، چندین نقش برجسته و یک پدینت بر روی ورودی شد. در سفالین به نام موعظه یحیی باپتیست. او از کمیسیون یادداشت برداری کرد اما برای شروع اعدام به رم بازگشت. او تا زمانی که مجسمه ها در سال 1838 تکمیل شد به کپنهاگ بازنگشت. یک نویسنده آمریکایی از شخصیت توروالدسن به عنوان "کامل ترین مجسمه مسیح در جهان" یاد کرد. در سالهای بعد، کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرالزمان یک نسخه ماکت برای میدان معبد در سالت لیک سیتی سفارش داد، و بیمارستان جان هاپکینز در بالتیمور نیز یک نسخه کامل از مجسمه را در خود جای داده است. توروالدسن اغلب با مجسمهساز بزرگ ایتالیایی آنتونیو کانوا مقایسه میشد، اما در جایی که کانوا به شیوه برنینی دراماتیکتر بود، آثار توروالدسن بیشتر در راستای مجسمهسازی کلاسیک یونان بود. ژست ها و حالت های فیگورهای او رسمی تر و سفت تر از ژست های کانوا است. و جایی که کانوا با سطح مجسمه های خود با حساسیت برخورد می کند، توروالدسن منطقی تر و دقیق تر است. توروالدسن میدانست که سبک او برای روزگارش «مدرن» نیست، اما خجالت نمیکشید. هنگامی که او به رم رسید، در سال 1797 گفت: "من در 8 مارس 1797 به دنیا آمدم، قبل از آن وجود نداشتم." رم خانه جدید او بود، جایی که او توانست به سرعت روح مجسمه های باستانی را کپی کرده و جذب کند. تحسین اصلی او در نسخههای هلنیستی پسین یا رومی از هنر یونان بود.
کپنهاگ با توروالدسن به عنوان یک فرد مشهور برخورد کرد و یک موزه هنری به افتخار او در سال 1839 ساخته شد که خود نمونه ای زیبا از معماری نئوآنتیک است. حیاط شامل مقبره توروالدسن است، جایی که او به درخواست خاص خود در زیر تختی از گل رز دفن شده است.
دیگر آثار مهم توروالدسن عبارتند از:
شیر لوسرن (1819-21، لوسرن)
این مأموریت برای بزرگداشت 600 گارد سوئیسی که در دفاع از Tuileries در طول انقلاب فرانسه جان باختند. این مجسمه سنگی از یک شیر در حال مرگ است که روی نمادهای شکسته سلطنت فرانسه قرار دارد. توروالدسن این طرح را برای شیر خلق کرد، اما این مجسمهساز محلی به نام لوکاس آهورن بود که سنگ را تراشید.
گانیمد زئوس را به عنوان عقاب آب میکند (1817، موزه توروالدسن)
مجسمه مرمری شکلی که یک فنجان نوشیدنی را به عقاب تقدیم می کند. مجسمه که از یک دیدگاه طراحی شده است، اساساً با نمای خطی یک بعدی آن کنار هم قرار می گیرد. این به مجسمه ظاهری تقریباً نقش برجسته می بخشد و تسلط عالی توروالدسن بر خط را نشان می دهد که او در نقش برجسته های متعدد آن زمان به کمال عمل کرده بود.
هایلاس ربوده شده توسط پوره ها (1831، موزه توروالدسن)
مجسمه مرمری مرکوری که برای کشتن آرگوس آماده می شود (1818، موزه توروالدسن). بنای مرمری پیوس هشتم (1853-66، سنت پیترز، رم)؛ مجسمه مرمری چوپان (26-1817، گالری هنری شهر، منچستر)؛ مجسمه بایرون (1831، کتابخانه رن، کالج ترینیتی، کمبریج)؛ و سه لطف با کوپید (1817-1818، موزه توروالدسن).
او همچنین دو مجسمه تاریخی برای لهستان ساخت، از جمله مجسمه سوارکاری شاهزاده جوزف پونیاتوفسکی که اکنون در مقابل کاخ ریاست جمهوری قرار دارد. و یک نیکلاوس کوپرنیک نشسته، در مقابل ساختمان آکادمی علوم لهستان - هر دو در Krakowskie Przedmiescie ورشو واقع شدهاند.
بعلاوه یک کپی برنزی از سلف پرتره توروالدسن را می توان در پارک مرکزی نیویورک، نزدیک ورودی خیابان شرقی 97 یافت.
میراث
برتل توروالدسن در سال 1844 درگذشت. یکی از بزرگترین مجسمه سازان دانمارکی و اولین هنرمند دانمارکی که به موفقیت جهانی دست یافت، در محافل فکری و هنری برجسته بود و بر بسیاری از هنرمندان نوظهور از ایالات متحده و اروپا تأثیر گذاشت. او بیشتر دارایی خود را به موزه خود وقف کرد و دستوراتی برای اهدای تمام آثار هنری خود به موزه گذاشت. تمام مدل های مجسمه او و مجموعه بزرگی از دیگر آثار هنرمندان معاصر در موقوفه گنجانده شده بود.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”