ریتم آهنگ

آشنایی با دوره های اولیۀ زندگی پیکاسو

آشنایی با دوره های اولیۀ زندگی پیکاسو

پابلو پیکاسو علیرغم ارتباطش با کوبیسم و ​​هنر انتزاعی مدرن قرن بیستم، مخلوق قرن نوزدهم باقی ماند. مسلماً هنر و تفکر او اساساً محصول رمانتیسم و ​​اکسپرسیونیسم قرن نوزدهم است. جنبش رمانتیک به سبکی فرهنگی اشاره دارد که در پایان قرن هجدهم آغاز شد - دوره ای که تحت سیطره روشنگری بود، حالت و سیستم ارزشی که برخاسته از پیشرفت های علمی بود و به عقل و عقلانیت اعتقاد داشت. رمانتیست ها با تأکید بر ارزش احساسات، زیبایی شناسی و تخیل در برابر این رویکرد عقلانی واکنش نشان دادند. در هنرهای تجسمی، مانند نقاشی، این هنرمند را از کپی برداری از طبیعت دور کرد و به سمت بیان خود سوق داد، روندی که در مورد پیکاسو به اکسپرسیونیسم تمام عیار در دوره آبی و رز او انجامید، هم‌زمان با اکسپرسیونیسم آلمانی دهه 1900 برای اطلاعات بیشتر در مورد پیوندهای پیکاسو با اکسپرسیونیسم، و زمینه مشارکت او، نگاه کنید به: تاریخ نقاشی اکسپرسیونیستی (حدود 1880-1930).

 

مرحله نهایی این توسعه، هنر انتزاعی خواهد بود، که در آن کوبیسم پابلو پیکاسو نقشی محوری ایفا خواهد کرد.

 

 

 

 

 

زندگینامه

 

چهل سال اول پابلو پیکاسو به عنوان یک نقاش را می توان به دوره های نسبتاً واضح اما همپوشانی تقسیم کرد. اینها عبارتند از دوره آبی او (حدود 1901-1904)، دوره رز او (حدود 1905-1907)، دوره تحت تأثیر هنر آفریقایی او (epoque negre) (حدود 1907)، نمونه اولیه کوبیسم (حدود 1908-1909)، کوبیسم تحلیلی (حدود 1909-1912)، و کوبیسم مصنوعی (حدود 1912-1919).

 

دوره آبی (حدود 1901-4)

 

در دوران آبی خود و تحت تأثیر خودکشی دوستش کارلوس کاساژماس، دنیای فقرای پاریسی را به تصویر کشید. این نقاشی‌های مالیخولیایی سخت از روسپی‌ها و گداها که در سایه‌های آبی و سبز آبی، با رنگ پوست سفید به سبک ال-گرکو نقاشی شده‌اند (مانند La Vie، The Old Guitarist، The Frugal Repast، The Blindman's Meal، Celestina) . روزهای اولیه او در پاریس با فقر همراه بود، که ممکن است به مالیخولیا و موضوع هنر او کمک کند.

 

 

 

دوره رز (حدود 7-1905)

 

در دوران رز، پیکاسو شروع به استفاده از پالت روشن‌تر با رنگ‌های نارنجی، حنایی‌های لطیف و صورتی کرد که باعث شادابی بیشتر بوم‌هایش می‌شد. یک مثال عالی پسری با لوله (Garcon à la Pipe) (1905، مجموعه خصوصی) است. یکی از دلایل این رویکرد روشن تر، رابطه گرم او با فرناند اولیویه، و همچنین افزایش مواجهه او با نقاشی فرانسوی و هنرمندان دیگر بود. در واقع، استودیوی پاریسی پیکاسو تعدادی از چهره‌های مهم دنیای هنر آوانگارد را در آن زمان جذب کرد، از جمله ماتیس، براک و گرترود استاین. به عنوان مثال به پرتره گرترود اشتاین او (1906، موزه هنر متروپولیتن) مراجعه کنید.

 

با این حال، اگرچه در دوره رز او افزایش قابل توجهی در رنگ مشاهده می شود، با صورتی و قهوه ای روشن که جایگزین برخی از رنگ های آبی شده است، سبک مالیخولیایی پیکاسو با پایان دوره آبی او از بین نرفت. به عنوان مثال، آکروبات و هارلکین جوان همچنان اندوه نشان می دهند، اگرچه سوگواری ندارند. در واقع، بسیاری از معاصران پیکاسو بین دوره آبی و رز تمایزی قائل نشدند، اما این دو را به عنوان یک دوره واحد در نظر گرفتند. اما دوره رز پایان نقاشی فیگور رئالیستی اوست. از اینجا به بعد، نقاشی او با حرکت به سمت کوبیسم، سبک روشنفکرانه تری به خود گرفت - بیشتر به فرم توجه داشت تا رئالیسم.

 

 

 

دوره آفریقا (حدود 1907)

 

دوره تحت تأثیر آفریقایی پیکاسو (epoque negre)، که طی آن او از هنر قبیله ای آفریقا الهام گرفته بود، با دو چهره سمت راست در نقاشی او، Les Demoiselles d'Avignon، که از مصنوعات آفریقایی الهام گرفته شده بودند، آغاز می شود.

 

Les Demoiselles d'Avignon تابلویی برجسته در توسعه هنر مدرن بود که نشان دهنده انحراف رادیکال از ایده های هنری اعصار قبل بود و ظهور یک جنبش هنری جدید (کوبیسم) و همچنین تولد انتزاع مدرن را نوید می داد. تأثیر پل سزان و مجسمه سازی آفریقایی در اشکال تکه تکه و تحریفات بی سابقه آن قابل مشاهده است. برای اطلاعات بیشتر، نگاه کنید به: بدوی گرایی / هنر بدوی.

 

این نقاشی پنج فاحشه را در فاحشه خانه ای در خیابان آوینیون بارسلون نشان می دهد که آنها را از چندین زاویه به تصویر می کشد که به یکی از ویژگی های بارز کوبیسم تبدیل شد. این تصویر یک گسست اساسی با اصول هنر ناتورالیستی سنتی داشت - به ویژه استفاده از پرسپکتیو را رد می کرد - و روشی کاملاً متفاوت برای نقاشی بود. پیشینیان پیکاسو - خواه پرتره نقاشی می کردند و یا مناظر - همچنان بر به تصویر کشیدن طبیعت همانطور که می دیدند متمرکز بودند، در حالی که در Les Demoiselles d'Avignon پیکاسو به دنبال نمایش اشیاء سه بعدی بر روی بوم مسطح دو بعدی بود.

 

فقدان نسبی گرد بودن در فرم ها و تکه های اره منبت کاری اره مویی نشان دهنده جهت انتزاعی است که نقاشی او اکنون در حال گرفتن آن بود. در همین حال، نقاش دیگری نیز افکار مشابهی داشت: نام او ژرژ براک بود. این دو در سال 1908 در پاریس ملاقات کردند و چندین سال با یکدیگر همکاری نزدیک داشتند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”