ریتم آهنگ

نائوم گابو؛ مجسمه ساز انتزاعی روس

نائوم گابو؛ مجسمه ساز انتزاعی روس

نائوم گابو (1890-1977)

یکی از مجسمه‌سازان انتزاعی بزرگ قرن بیستم، هنرمند روسی Naum Neemia Pevsner - که بیشتر با نام Naum Gabo شناخته می‌شود - یک چهره کلیدی در جنبش ساخت‌گرایی، پیشگام هنر جنبشی و نمونه‌ای مهم از مجسمه‌سازی روسی بود.

 

گابو که به عنوان یک مهندس و نه هنرمند آموزش دیده، یکی از اولین مجسمه‌سازانی بود که از مواد نیمه شفاف استفاده کرد و مجسمه‌های انتزاعی خلق کرد که فضا را به شیوه‌ای مثبت ترکیب می‌کرد. او در طول زندگی طولانی خود با سبک ها و مکاتب متعددی از جمله: کوبیسم، فوتوریسم، باهاوس، انتزاع-آفرینش و مدرسه سنت آیوز همراه بود. او همچنین مجسمه‌ها، حکاکی‌ها و طرح‌های گرافیکی بی‌شماری خلق کرد که بسیاری از آنها را می‌توان در گالری تیت لندن دید. نمونه های دیگری از مجسمه های نوآورانه نائوم گابو را می توان در چندین مورد از بهترین موزه های هنری اروپا و آمریکا مشاهده کرد.

 

معروف ترین آثار گابو عبارتند از: سر ساخته شده شماره 2 (1916، مرکز مجسمه سازی ناشر، دالاس)، سر یک زن (1917-20، موزه هنر مدرن، نیویورک)، تنوع شفاف در موضوع کروی (1937، گوگنهایم نیویورک) ، Constructie (1955-57، فروشگاه بزرگ Bijenkorf، روتردام)، ساخت و ساز جنبشی (موج ایستاده) (1919-20، ماکت 1985، Tate) و ساخت و ساز خطی شماره 2 (1970-1، Tate).

یکی دیگر از هنرمندان بزرگ روسی که کشور زادگاهش را برای تمرین هنر خود ترک کرد، نائوم گابو به عنوان یکی از مجسمه سازان بزرگ قرن بیستم شناخته می شود.

 

اوایل زندگی

 

گابو در بریانسک، یک شهر استانی روسیه در سال 1890 به دنیا آمد. او را Naum Pevsner نامیدند، اما بعداً نام خود را به Gabo تغییر داد تا با برادرش Antoine Pevsner که او نیز یک مجسمه ساز سازنده شد، اشتباه نشود. پدرش یک صاحب کار فلزی ثروتمند بود و اصرار داشت که فرزندانش تحصیلات خوبی داشته باشند. گابو به چندین زبان مسلط بود که بعداً احساس کرد که در تحرک حرفه هنری او نقش داشته است. در سال 1910 برای تحصیل در دانشگاه به مونیخ نقل مکان کرد. ابتدا در رشته پزشکی تحصیل کرد، اما خیلی زود به علوم طبیعی روی آورد. در سال 1912 او به یک کالج مهندسی معتبر منتقل شد و تکنیک هایی را یاد گرفت که بعداً به او در ساخت مجسمه کمک می کرد. در کالج با هنرمند واسیلی کاندینسکی آشنا شد که او را با هنر انتزاعی آشنا کرد. برنامه های شغلی گابو شروع به تغییر کرد زیرا او علایق خود را به سمت هنرهای تجسمی هدایت کرد.

 

بازگشت به روسیه و مبانی ساخت‌گرایی

 

در سال 1913 گابو به برادرش آنتوان در پاریس پیوست - آنتوان در این مرحله قبلاً یک نقاش مستقر در شهر بود. گابو شروع به مطالعه مکانیک مجسمه سازی کرد و اولین قطعات او در این دوره مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. او مدال هنر لوگان را دریافت کرد. در آغاز جنگ جهانی اول، گابو مجبور شد از آلمان به نروژ فرار کند. در اینجا، او شروع به آزمایش در چند رسانه ای از جمله تخته سه لا و مقوا کرد. او همچنین با آهن گالوانیزه کار کرد، ماده ای که بیشتر با ساخت و ساز صنعتی مرتبط است تا هنرهای زیبا. سر شماره 2 (1916، تیت لندن)، یک مجسمه فولادی کور-تن از یک سر، نمونه خوبی از این دوره است، همانطور که نیم تنه ساخته شده او (1917، تیت) ساخته شده از مقوا است. در سال 1917، گابو و برادرش به روسیه بازگشتند و در آنجا با کاسیمیر مالویچ (1878-1935) و ولادیمیر تاتلین (1885-1953) در کالج هنر مسکو تبادل نظر کردند. هر دو دو شخصیت مهم در جنبش هنری آوانگارد روسیه در دهه 1920 بودند. در سال 1920، برادران مانیفست واقعی خود را منتشر کردند. این متن کلیدی سازه گرایی را ارائه کرد و نظریه های آنها را در مورد بیان هنری ارائه کرد. مانیفست بر جداسازی هنر از قراردادهای خط، رنگ، حجم و جرم متمرکز بود. آنها همچنین بیان کردند که هنر باید انسان را در همه جا همراهی کند، «در میز کار، در اداره، در محل کار، در استراحت، و در اوقات فراغت». روزهای کاری و تعطیلات، در خانه و جاده، تا شعله زندگی در انسان خاموش نشود.' ایده های مانیفست در ساخت جنبشی گابو (موج ایستاده) در سال 1920 بیان شد، یک سیم ارتعاشی که توسط یک موتور الکتریکی نیرو می گیرد. یک ماکت را می توان در گالری تیت لندن مشاهده کرد.

 

مانیفست همچنین از فوتوریسم و ​​کوبیسم به دلیل عدم استقبال کافی از هنر انتزاعی انتقاد کرد. برادران یافته های خود را با برپایی نمایشگاهی در بلوار Tverskoy در مسکو به اطلاع عموم رساندند.

 

 

برلین و باهاوس

 

در سال 1922، گابو که از جهت‌گیری ماتریالیستی که ساخت‌گرایی در روسیه اتخاذ کرده بود، ناامید شده بود، به برلین رفت. در اینجا، او با بسیاری از هنرمندان جنبش د استایل (همچنین به عنوان نئوپلاستیسیسم شناخته می شود) از جمله رهبران آن تئو ون دوزبورگ و پیت موندریان ملاقات کرد. در سال 1926 او برای سرگئی دیاگیلف و باله روس ها یک طرح دکور سازه انگارانه خلق کرد. تنها هنرمندان بسیار محترمی برای همکاری با باله روسیه دعوت شدند و گابو در کنار پیکاسو، شانل، ماتیس، دیرین، میرو، دالی و روآل همراه خوبی بود. تا سال 1928 گابو در مدرسه طراحی معروف باهاوس تدریس می کرد و در کنار سایر همکاران از جمله کورت شویترز و هوگو هارینگ به نمایش گذاشت. در سال 1933، برای جلوگیری از ظهور نازیسم، گابو و برادرش که یهودی بودند به پاریس نقل مکان کردند.

 

فرانسه و انگلستان

 

گابو و برادرش تا سال 1935 در پاریس ماندند و به عضویت گروه انتزاع-آفرینش درآمدند. بنیانگذاران جنبش عبارتند از ژان آرپ، تئو ون دوزبورگ، آلبرت گلیز، آگوست هربین، ژان هلیون، فرانتیسک کوپکا، ژرژ وانتونگرلو و ژرژ والمیر. هنرمندانی که به این گروه پیوستند در مورد کار با فرم های انتزاعی هندسی اتفاق نظر داشتند. اعضای دیگر شامل ال لیسیتسکی و کرت شویترز بودند. در سال 1939 گابو به سنت آیوز در کورنوال نقل مکان کرد و به مدت هفت سال در آنجا ساکن شد. او با هربرت رید منتقد هنری آشنا شد و با بن نیکلسون نقاش انتزاعی انگلیسی (1894-1982) و مجسمه ساز باربارا هپورث (1903-1975) دوست شد. او در مقیاس کوچک در سنت آیوز هم روی نقاشی و هم مجسمه کار می کرد. زمانی که گابو در انگلستان بود با نوع جدیدی از پلاستیک به نام Perspex آشنا شد. او در ادامه از این ماده در برخی از معروف‌ترین آثارش مانند تنوع شفاف در موضوع کروی (1937، گوگنهایم نیویورک) و تم مارپیچی (1941، تیت) استفاده کرد. گابو بیش از 20 تغییر رایگان از تم کروی پایه ایجاد کرد که فقط در مواد و اندازه متفاوت بودند. مدل‌های پیچیده‌تر از هنر پلاستیکی او عبارتند از: ساخت کروی: فواره (1938)، نقش برجسته روی سطح مدور، نیمه کروی (1938) و ساخت و ساز در فضا، با شبکه (1952) - همه در مجموعه‌های خصوصی. در طول سال‌های جنگ در انگلستان، نابو رشته‌های نایلونی را نیز وارد آثار خود کرد، به عنوان مثال ساخت‌وساز خطی در فضا شماره 1 (1942، تیت). با پیشرفت جنگ، مواد با کمبود مواجه شد، اما او همچنان می‌توانست حکاکی و نقاشی کند. اگرچه گابو در سال 1946 انگلستان را ترک کرد، ویکتور پاسمور (و دیگران) در قالب نقاشی‌های هندسی، چماق ساخت‌گرایی را به دست گرفتند.

 

دهه 1950 به بعد

 

در سال 1946 گابو به ایالات متحده نقل مکان کرد و مجموعه ای از کمیسیون های بزرگ را دریافت کرد. اولین مورد برای ساختمان اسو در مرکز راکفلر، نیویورک (این مورد اجرا نشد - مدل پروژه اسو، 1949 را می توان در تیت مشاهده کرد) و ساخت و ساز او در فضا برای موزه هنر بالتیمور به حالت تعلیق درآمد (1951). بسیاری از مجسمه های گابو ابتدا به صورت مدل های کوچک ظاهر شدند. آنها اغلب پروژه‌هایی برای طرح‌های عمومی تاریخی بودند که به ندرت به دست می‌آمدند و در آنها معماری و مجسمه‌سازی با هم ترکیب می‌شدند. برای مثال، پیشنهاد او مبنی بر اینکه مدلی برای فرودگاه (1932، تیت) می‌تواند برای تبلیغ خطوط هوایی امپریال، به‌عنوان نمایشگر میز یا مجسمه‌ای در فضای باز، استفاده شود، هرگز محقق نشد. با این حال، مدل برای پیچش (1928-36، تیت)، در نهایت به یک فواره بزرگ در خارج از بیمارستان سنت توماس در لندن ترجمه شد. یکی از قطعات به یاد ماندنی که گابو در این دوره از زندگی خود اجرا کرد، ساخت 81 فوتی او است که در مقابل فروشگاه بزرگ Bijenkorf در روتردام (1955-1957) قرار دارد. این اثر که Constructie نام دارد عمدتاً از یک توری فولادی با روکش برنز تشکیل شده است که به یک قاب اسکلتی شبیه یک غلاف نخودی عمودی می‌چسبد. در اوایل دهه 1950 گابو به حکاکی روی چوب روی آورد که تا اواسط دهه 1970 به عنوان راهی برای کشف مفاهیم مشابه مجسمه‌سازی خود ادامه داد.

 

نابو در طول زندگی حرفه ای خود به دنبال ادغام مجسمه سازی، معماری، طراحی، هنر و علم بود. به این ترتیب او احساس می کرد که "ایده سازنده" او می تواند به عنوان یک فلسفه نه تنها برای هنر بلکه برای زندگی به طور کلی عمل کند. او بین سال‌های 1953 و 1954 فلسفه خود را در دانشکده معماری دانشگاه هاروارد تدریس کرد. گابو در سال 1977 در کنتیکت درگذشت. او 87 سال داشت.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”