ریتم آهنگ

شناخت ژان آرپ؛ مجسمه ساز انتزاعی

شناخت ژان آرپ؛ مجسمه ساز انتزاعی

ژان (هانس) آرپ، مجسمه‌ساز انتزاعی، حکاکی، کلاژیست و شاعر فرانسوی، یکی از اعضای برجسته جنبش‌های مهم هنر مدرن قرن بیستم، از جمله مدرن باند، گروه اکسپرسیونیست آبی سوار، دادائیسم و ​​سوررئالیسم، و همچنین گروه‌های هنرمند مجسمه‌سازی Cercle et Carre و Abstract-Creation. مجسمه مرحله بلوغ او (1931 به بعد) بسیار متمایز است، شکلی بیومورفیک دارد و بر بسیاری از هنرمندان دیگر از جمله هنری مور (1898-1986) و باربارا هپورث (1903-1975) تأثیر گذاشته است. او دو بار ازدواج کرد: ابتدا با هنرمند سوفی تاوبر (1889-1943)، سپس با مجموعه دار سوئیسی، مارگریت هاگنباخ. از دیگر مجسمه سازان انتزاعی فعال در پاریس، او بیش از همه به کنستانتین برانکوزی (1876-1957) و واسیلی کاندینسکی (1866-1944) نزدیک بود. جیپ آرپ که به شدت در توسعه فرم‌های ارگانیک تأثیرگذار است، یکی از مجسمه‌سازان بزرگ قرن بیستم محسوب می‌شود.

 

آموزش هنری

 

آرپ در سال 1887 در استراسبورگ به دنیا آمد. او تحصیلات هنری خود را در مدرسه هنرهای کاربردی استراسبورگ آغاز کرد. در سال 1904 او تحصیلات خود را به مدرسه هنر وایمار تغییر داد و تا سال 1907 زیر نظر لودویگ فون هافمان (1861-1945) تحصیل کرد. هوفمن یک هنرمند آلمانی با سابقه بود که جدایی برلین (1898) را پایه گذاری کرد که اولین شورش آشکار علیه سنت های آکادمیک بود. و راه را برای جنبش های هنری مدرن آلمان مانند اکسپرسیونیسم هموار کرد. هافمن با برترین هنرمندان تاثیرگذار عصر خود از جمله آرنولد بوکلین، ادوارد مونک، مکس کلینگر، گرهارد هاپتمن و استفان جورج ارتباط داشت. در سال 1908 آرپ برای مدت کوتاهی به پاریس نقل مکان کرد و در آکادمی جولیان تحصیل کرد.

 

 

 

Der Blaue Reiter (آبی سوار)

 

در سال 1909 آرپ به سوئیس نقل مکان کرد، جایی که همراه با والتر هلبیگ و اسکار لوتی جنبش هنری مدرن باند (فدراسیون مدرن) را تأسیس کرد. آرپ یکی از سازمان دهندگان اولین نمایشگاه آنها در لوسرن بود که شامل آثاری از آرپ و همچنین فریز، گوگن، گیمی، هلبیگ، لوتی، هادلر، ماتیس و پیکاسو بود. در سال 1911 آرپ به مونیخ سفر کرد تا کاندینسکی را ملاقات کند، کسی که از آرپ در نشریه اش Der Blaue Reiter (سوار آبی) درخواست کمک کرده بود. چند ماه بعد آرپ در اولین نمایشگاه Blue Rider در مونیخ شرکت کرد. او همچنین در دومین نمایشگاه Moderne Bund در زوریخ در سال 1913 به نمایش گذاشت و طراحی هایی را به نشریه برلین Der Sturm (طوفان) ارائه کرد. همچنین در سال 1913 در اولین سالن پاییز، در گالری معروف استورم برلین، متعلق به هروارث والدن (1879-1941) شرکت کرد. او در اینجا با برخی از تأثیرگذارترین هنرمندان هنر مدرن از جمله پیکاسو، مودیلیانی (که پرتره او را کشید)، آرتور کراوان و مکس جیکوب ملاقات کرد. در سال 1914 آرپ نمایشگاه مشترکی با ماکس ارنست در کلن داشت.

 

دادا زوریخ

 

در سال 1915، اندکی پس از شروع جنگ جهانی اول، آرپ به سوییس بی طرف نقل مکان کرد. او اولین نمایشگاه انفرادی خود از آثار انتزاعی، کلاژها و ملیله ها را در گالری تانر (جایی که با همسر آینده اش سوفی تاوبر ملاقات کرد) برگزار کرد و یکی از بنیانگذاران زوریخ دادا بود. دادائیسم یک جنبش «ضد هنر» بود که در سال 1916 در سوئیس آغاز شد، به برلین، پاریس و سراسر اروپا گسترش یافت و در سال 1922 به اوج خود رسید. هدف آن تمسخر بی‌معنای عصر مدرن بود، و ضد بورژوازی و آنارشیستی بود. طبیعت عمدتاً شامل هنرهای تجسمی بود، اما به شعر، تئاتر و طراحی گرافیک نیز گسترش یافت. شالوده سوررئالیسم را گذاشت. آرپ اشعاری از تریستان تزارا (که مانیفست دادا را در سال 1918 نوشت) به تصویر کشید و اولین نقش برجسته های چوبی انتزاعی خود را در سال 1917 خلق کرد. او همچنین در اولین نمایشگاه دادا زوریخ در آن سال به نمایش گذاشت. نمونه‌ای از این زمان، نقش برجسته دادا (1916، Kunsthaus Basle) اوست.

 

کلن دادا

 

در پایان جنگ، بسیاری از هنرمندان گروه دادا به کشورهای خود بازگشتند و جنبش را در محلی گسترش دادند. در سال 1919 آرپ به کلن سفر کرد و کلن دادا را با جانان بارگلد و مکس ارنست تأسیس کرد. در سال 1920 اولین نمایشگاه بین المللی دادا، که توسط هنرمندان فوتومونتاژ جان هارتفیلد و رائول هاسمن، همراه با نقاش طنز اکسپرسیونیست جورج گروس، در برلین برگزار شد. آرپ، مکس ارنست، رودولف شلیچتر، فرانسیس پیکابیا، همراه با بسیاری از هنرمندان پیشرو آوانگارد شهر، در آن شرکت کردند. بیش از 200 اثر هنری با شعارهای آتش زا به نمایش گذاشته شد، اما نمایشگاه تنها با یک فروش گزارش شده ضرر کرد. آرپ در برلین، مجموعه‌ای از شعرها را منتشر کرد که با چاپ روی چوب همراه بود. در سال 1923 او Isms in Art را همراه با El Lissitzky منتشر کرد که دادا را تعریف کرد. آنها نوشتند: «دادائیسم به هنرهای زیبا حمله کرده است. هنر را باز کردن جادویی روده ها اعلام کرد، زهره میلو را تنقیه کرد، و سرانجام لائوکون و پسرانش را قادر ساخت که پس از هزار سال مبارزه با مار زنگی، خود را آرام کنند. دادائیسم مثبت و منفی را به چرندیات مطلق تقلیل داده است. برای دستیابی به بی تفاوتی مخرب بوده است».

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”