ریتم آهنگ

بیوگرافی آلبرت بیرشتات؛ منظره پرداز آلمانی (بخش یک)

بیوگرافی آلبرت بیرشتات؛ منظره پرداز آلمانی (بخش یک)

بیوگرافی آلبرت بیرشتات

دوران کودکی

آلبرت بیرشتات کوچکترین فرزند از شش فرزند و وسط سه برادر بود که از هنری بیرشتات، کوپر، و کریستینا ام. تیلمانز به دنیا آمد. قبل از اینکه آلبرت دو ساله شود، خانواده به نیوبدفورد، ماساچوست مهاجرت کردند، جایی که صنعت صید نهنگ و تقاضای بالای آن برای بشکه، استاندارد زندگی راحتی را برای هنری و خانواده اش فراهم کرد. بیرشتات در ابتدا اشتیاق زیادی به هنر پیدا کرد و اگرچه رنگ‌ها به سختی به دست می‌آمدند، او از طراحی لذت می‌برد. همانطور که آلبرت بعدها یادآور شد، این دوران کودکی شادی بود، اما اطلاعات کمی در مورد سالهای اولیه او وجود داشت. با این حال، ثبت شده است که در دوران نوجوانی او به جورج هاروی نقاش منظره انگلیسی الاصل در یک نمایش مسافرتی که در آن هنرمند تصاویر نقاشی های خود را بر روی صفحه نمایش کوچک تئاتر (با هزینه ورودی 25 سنت) نمایش می داد، کمک کرد.

 

آموزش اولیه

بیرشتات عمدتاً خودآموخته بود و در بیست سالگی خدمات خود را به عنوان معلم طراحی در نیوبدفورد آغاز کرد. یک سال بعد، او شروع به آزمایش با رنگ روغن کرد. او همچنین سیزده اثر خود را برای اولین بار با اتحادیه هنر نیوانگلند در بوستون به نمایش گذاشت. سپس، در سال 1853، پس از نمایش در آکادمی هنرهای زیبای ماساچوست، و پس از سفر به رشته کوه‌های سفید نیوهمپشایر، به شمال اروپا سفر کرد و امیدوار بود در مدرسه دوسلدورف تحصیل کند.

 

مدرسه دوسلدورف توسط گروهی از نقاشان، از جمله آندریاس آخنباخ، کارل فردریش لسینگ، یوهان ویلهلم شیرمر و هانس فردریک گود، که بخشی از جنبش رمانتیسم آلمان بودند، اداره می شد. این هنرمندان از طرفداران تکنیک نقاشی فضای آزاد (در فضای باز) بودند و آثارشان غالباً دارای مقدمات مذهبی بود. (بیرشتات امیدوار بود با خویشاوند دور خود و یکی از اعضای برجسته مدرسه دوسلدورف، یوهان پیتر هاسنکلور، ارتباط برقرار کند، اما هاسنکلور متأسفانه اندکی قبل از ورود بیرشتات درگذشت.)

 

زمانی که بیرشتات در دوسلدورف بود، به دنبال نقاش تاریخ آلمانی-آمریکایی امانوئل گوتلیب لوتزه و نقاش منظره آمریکایی ورتینگتون ویترج بود که امیدوار بود بتواند آخنباخ را متقاعد کند که او را به عنوان شاگرد خود بپذیرد. با این حال، آنها کار بیرشتات را آشکارا تزئینی ارزیابی کردند و او را متقاعد کردند که این دروغ که آخنباخ دانشجویان جدید را قبول نکرده است. چارلز مک کویلن، نویسنده هنری، خاطرنشان می‌کند که لوتز و ویترج او را تشویق کردند تا در سبک خاص خود استقامت کند که در نهایت منجر به «ترکیب‌های تئاتری، تکنیک‌های سخت طراحی نئوکلاسیک، توجه دقیق به جزئیات، و مناظر رمانتیک می‌شود.» ] محتوایی احساسی، خیالی و تمثیلی [و] با زحمت و با سبکی بسیار تمام شده اجرا شده است.»

 

بیرشتات چهار سال در اروپا ماند و در آنجا خود را وقف هنر خود کرد. در آخرین سال اقامت خود در اروپا، او با Whittredge از طریق آلمان، سوئیس و ایتالیا (جایی که ماه های زمستان را در بازدید از رم، ناپل و کاپری گذراند) سفر کرد. او در سال 1857 به عنوان یک هنرمند بالغ به نیوبدفورد بازگشت. او قبل از اینکه وقت خود را به طور کامل به کار خود اختصاص دهد، برای مدت کوتاهی طراحی و نقاشی را آموزش داد.

 

بیرشتات در ابتدا آثاری را بر اساس صحنه های تخیلی اروپایی تولید می کرد. سپس، در اواخر سال 1857، او به بررسی زمینی فردریک دبلیو. لندر پیوست و به بخش غربی ایالات متحده و کوه های راکی ​​سفر کرد. دولت برای بررسی، مهندسی و بعداً ساخت چیزی را که به "مسیر لندر" در سراسر وایومینگ و آیداهو معروف شد، توسط دولت قرارداد بسته بود. بیرشتات در طول راه طرح های بی شماری ساخت و همچنین شروع به ورود به رسانه جدید عکاسی کرد. طرح ها و عکس های او اساس مناظر وسیعی بود که او بعداً در استودیوی خود اجرا می کرد. در سال 1859، بیرشتات این بار به رودخانه Platte و کوه‌های رودخانه باد سفر کرد و مناظر خیره‌کننده را دید و صحنه‌هایی از زندگی را برای ساکنان بومی ترسیم کرد. او به سمت کوه‌های راکی ​​رفت، جایی که گاهی اوقات مناظر آن حتی منظره‌های آلپ اروپایی را بهتر می‌کرد. بیرشتات آنقدر مشتاق بود که گفت: "کشور ما بهترین مطالب را برای هنرمند در جهان دارد". اولین نقاشی مهم او از این دوره (اکنون گم شده) پایه کوه های راکی ​​(حدود 1860) بود.

 

دوره بلوغ

در بهار 1858، بیرشتات با نقاشی بزرگی از دریاچه لوسرن در رشته کوه های آلپ سوئیس، منتقدان نیویورک را تحت تأثیر قرار داد، زمانی که در نمایشگاه سالانه آکادمی ملی طراحی (NAD) قرار گرفت. او چنان تأثیری گذاشت که چند هفته بعد به عضویت افتخاری NAD درآمد. او به نیویورک نقل مکان کرد و خود را در ساختمان استودیو خیابان دهم مستقر کرد. بیرشتات به زودی برای نقاشی‌هایش از غرب کوهستانی آمریکا، از جمله یکی از ستایش‌شده‌ترین آثارش، کوه‌های راکی، قله لندر (1863) شهرت زیادی پیدا کرد. در همین زمان، او همچنین با برادرانش چارلز و ادوارد یک تجارت عکاسی موفق را در شهر نیویورک تأسیس کرد (این کسب و کار از سال 1860 تا 1866 ادامه داشت).

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”