ریتم آهنگ

اجرای موسیقی

اجرای موسیقی

موسیقی بدون اجراکننده، خاموش و بی صدا بر صفحه نت باقی می ماند. موسیقی به خلاف کتاب و آثار نقاشی توسط یک بازآفریننده، یعنی موسیقیدانی که موسیقی نگاشته شده را به صدا بدل می سازد، با ما سخن می‌گوید و ارتباط برقرار می کند. یک اثر موسیقی حتی ناآشنا، در هر اجرا می تواند تجربه ای تازه باشد.
زندگی بخشیدن به نمادهایی که آهنگساز نگاشته، کار اجراکننده (performer) است. نشانه های راهنمای ریتم، دینامیک و آکسان هرقدر که تفصیلی نیز باشند باز هم بیشترین نقش در اجرای اثر بر عهده اجراکننده است.
برداشت و تعبیر اجراکننده از یک اثر، مانند بازیگری که به ایفای نقش و بیان واژه ها می پردازد، مملو از زمان‌بندی ها و ظرافت های اجرایی است.
اجراکننده موسیقی آمیزه ای از احساسات شخصی و آنچه را مقصود آهنگساز بوده است به شنونده انتقال می‌دهند. منتقدان گاه درباره تعبیری اجرایی که به گونه ای بی مانند اقناع کننده باشد چنین نظر می دهند که اجراکننده با اثر و آفریننده آن «یکی» شده است.
گونه ای از موسیقی را که در همان لحظه اجرا خلق می شود بداهه پردازی (improvisation) می نامند. باخ و بتهوون به ترتیب بداهه نوازان درخشان ارگ و پیانو بوده اند؛ ایده های موسیقایی آن ها در دَم از ذهن به انگشتانشان جاری می‌شده است. بداهه پردازی، امروزه از ویژگی های اصلی جاز و موسیقی غیرغربی است.
اجراکننده
اجراکنندگان برجسته موسیقی کم و بیش همواره انسان هایی با استعدادهای خاص بوده اند که از کودکی در آنان بارز و آشکار بوده است – صدای زیبا، چالاکی نامتعارف در نوازندگی، گوش موسیقی عالی یا حافظه بسیار نیرومند. آوازخوان ها و نوازندگان سازهای بادی چوبی برای تربیت جدی موسیقی زمان بیشتری در انتظار می مانند، زیرا برای چنین تربیتی نیازمند بلوغ و رشد جسمانی هستند.
استعداد طبیعی به تنهایی برای ظهور اجراکننده ای برجسته کافی نیست. اجراکننده ای که در مسیر تعالی گام برمی دارد سال ها نزد استادانی شایسته تحصیل کرده روزانه ساعت ها تمرین می کند و به پرورش ذوق موسیقایی و حس هنری می پردازد. پس از این همه است که امکان ظهور هنرمندی ویرتوئوز (virtuoso)، هنرمندی برخوردار از مهارت های اجرایی شگرف، پدید می آید. اجراکنندگان برجسته (تکنواز یا تک خوان) رده‌ای ویژه و متمایز از دیگر اجراکنندگان هستند. آنها گذشته از استعدادهای طبیعی و فرهیختگی، چنان جاذبه فردی ای را بروز می دهند که می تواند غریو ستایش شوندگان را برآورد.
رهبر اکستر
رهبر اکستر (conductor) سرپرست گروهی از اجراکنندگان موسیقی و تجسم مسئولیت و راهبری است.
«سازهای» او، مجموعه سازهای ارکستر و گروه کُر است. او اجراکنندگان را هماهنگ می کند و آنها را وا می‌دارد تا همراه یکدیگر ترجمانی پرمعنا از اثر موسیقی ارائه دهند. بسیاری از رهبران ارکستر – اما نه همگی آنها - برای نمایاندن وزن و ضرب و نیز ضرباهنگ و تمپوی موسیقی، باریکه چوبی موسوم به باتون در دست می‌گیرند. آنها با دست دیگر، توازن میان بخش های گوناگون سازی یا آوازی را چنان برقرار میکنند که به واسطه آن مهم‌ترین ایده های موسیقایی موجود در اثر متجلی شود. شیوه های رهبری متفاوت است اما به طور معمول، رهبر اکستر دست چپ را برای نمایاندن راهنمایی های بیانی و اشاره به نوازندگان به کار می گیرد.
اجرای زنده و اجرای ضبط شده
ضبط اجراهای موسیقی از نوآوری های هیجان انگیز دوران ما است. فضای خانه ما از طنین موسیقی قرون وسطا، راک، موسیقی بتهوون و راگاهای هندی انباشته می شود، اتاق نشیمن، گونه ای نو از تالار کنسرت شده است که می توانیم در آنجا آنچه را می خواهیم شنیده و باز بشنویم. اجراهای ضبط شده ممکن است هرگز از آغاز تا پایان چنان که می شنویم اجرای «زنده» نشده و از تکه های ضبط شده چندین اجرا ساخته شده باشند. (این طبیعی است که اجراکننده ای بخواهد برخی از نت ها که اجرایشان را نمی پسندد حذف و جایگزین شوند اما حذف و جایگزینی بیش از حد در موسیقی ضبط شده نیز سبب از میان رفتن سرزندگی طبیعی اجرا و تباه شدن سیرِ تفسیری حاکم بر کل قطعه می شود.)
ضبط استودیویی تجربه های شنیداری را فراهم آورده است که هیچ گاه در اجرای زنده ممکن نبوده است. در صورت تمایل آهنگساز به صداهای الکترونیک می توان صدای بوق، زنگ، سوت، طنین دیرپای نوای گونگ و دیگر جلوه های صوتی را به موسیقی ضبط شده افزود.
در اجرای زنده، هنرمند خود را رویاروی شنونده قرار می دهد؛ او برای مهار احساسات شنوندگان می‌بایست آزمودگی و جاذبه شخصیت خود را برای غلبه بر دشواری های تکنیکی به کار گیرد. آنچه وی اجرا می کند، کیفیت اجرای آن، احساس هنرمند درباره قطعه در آن موقعیت خاص همگی تکرار نشدنی است و دوام آنها بسیار کوتاه و گذرا است. شنونده به شور حسی لحظه اجرا واکنش نشان می دهد و به این ترتیب، میان صحنه اجرای موسیقی و جایگاه شنوندگان تبادل احساس انجام می شود.
اما موسیقی ضبط شده ای که در اتاق نشیمن شنیده می شود ممکن است به صدای پس زمینه ای بدل شود و این در نهایت می تواند سبب کاهش تمرکز بر موسیقی شود. برای رضایت کامل از شنیدن موسیقی لازم است چنان حواسمان را بر آن متمرکز کنیم که گویی اجرایی زنده را می شنویم. گرچه اجراهای ضبط شده سبب فریفتگی و دور شدن برخی از شنوندگان از تالارهای کنسرت شده است اما این نکته که چنین اجراهایی به شکل گیری شنوندگان اجراهای زنده یاری رسانده نیز حقیقت دارد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”