ریتم آهنگ

شناخت جووانی بلینی؛ از نقاشان دوره رنسانس (بخش دوم)

شناخت جووانی بلینی؛ از نقاشان دوره رنسانس (بخش دوم)

دوره های کاری بلینی

 

در آغاز کار

در سال 1459، بلینی با ژینورا بوچتا ازدواج کرد. این زوج حداقل یک پسر داشتند که نام او را آلویس گذاشتند. با این حال، به نظر نمی رسید که زندگی خانوادگی اشتیاق او را برای برتری در هنرش کمرنگ کند. اعتماد به نفس فزاینده او در این زمان مشخص است زیرا او ماهیت خطی گهگاهی سختگیرانه و خودآگاه مدرسه پادوان را کنار گذاشت. علیرغم اینکه دوستش به مانتوا نقل مکان کرد، به نظر می رسید هنوز از مانته الهام می گیرد. اما آثار او از سال 1460 به بعد نشانه های مشخصی از ظرافت و ظرافت منحصر به فرد آثار بعدی او را نشان می دهد. برادر او جنتیله در این مرحله بزرگتر از دو برادر به حساب می آمد، اما به نظر نمی رسید که این امر باعث ایجاد دشمنی بین آنها شود. در سال 1470، برادران به همراه چند هنرمند دیگر مأمور به نقاشی آثار عهد عتیق در Scuola di San Marco شدند. بلینی تابلویی از طوفان با کشتی نوح را تولید کرد که در آن زمان بسیار مورد تحسین قرار گرفت اما متأسفانه تا به امروز باقی نمانده است.

 

شغل بالغ

در سال 1473 نقاشی به نام آنتونلو دی مسینا وارد ونیز شد. میزان دقیق سفرهای این مرد ناشناخته است، اما مسلم است که او به اروپای شمالی، به ویژه هلند، سفر کرده است، و این تأثیر زیادی بر کار بلینی داشته است. به طور قابل توجهی، دی مسینا رویه اروپای شمالی را برای نقاشی با رنگ روغن اتخاذ کرده بود و به طور گسترده (اگرچه گاهی اوقات مورد مناقشه قرار می گیرد) تصور می شود که او مسئول ورود آنها به ونیز و متعاقباً در سراسر ایتالیا بوده است. بلینی شروع به رنگ‌آمیزی با رنگ‌های روغنی می‌کند و به نظر می‌رسد رسانه جدید با ظرافت در حال رشد او موافقت کرده و به او ظرافتی در رنگ و فضای فارغ‌التحصیل داده است که قبلاً به دست آوردن آن با مزاج غیرممکن بود. می توان استدلال کرد که این پیشرفت فنی آغازی بود که بلینی واقعاً شروع به گام های حرفه ای خود کرد.

 

در سال 1479، جنتیله برادر بلینی به قسطنطنیه سفر کرد و پست خود را به عنوان محافظ به سالن های دوج واگذار کرد. جووانی و ویوارینی به طور مشترک برای ادامه کار منصوب شدند. در طول دوران تصدی آنها، ویوارینی درگذشت، اما جیووانی تنها نقش مهمی را در اختیار داشت. متأسفانه، مقدار قابل توجهی از کارهایی که بلینی در این تالارها تکمیل کرد، در سال 1577 به طور کامل در آتش از دست رفت. این انتصاب او را به عنوان بزرگترین نقاش شهر در آن زمان تثبیت کرد و در سال 1483 به نقاش رسمی ونیز منصوب شد. در طول دهه 1490 و در چند سال اول دهه 1500 است که او ابتدا جورجیونه و بعداً تیتیان را به عنوان شاگرد انتخاب کرد. هر دوی آنها تأثیر قابل توجهی بر رنسانس ونیزی گذاشتند و در این روند به حفظ میراث بلینی کمک کردند.

 

اواخر دوره

از سال 1500 به بعد، بلینی غرق در کمیسیون بود. با این حال، او از نظر مالی مطمئن بود و حتی شروع به دور زدن مشتریان بالقوه کرد. ایزابلا گونزاگا از مانتوایی درخواست صحنه‌ای سکولار از اسطوره‌های یونان باستان، ژانری از نقاشی که تمام آنتیکا نیز نامیده می‌شود، کرد. این دومین عکسی بود که او از بلینی دریافت می کرد، اما او نپذیرفت. اغلب استدلال می شود که این به این دلیل است که بلینی از نظر فنی قادر به تولید عکس های Antica نبود، یا به دلایل مذهبی امتناع کرد. با این حال، بسیار محتمل‌تر است و با آنچه در مورد شخصیت بلینی حدس زده می‌شود تطابق دارد، این که او به دلیل احترام به برادر شوهرش مانتگنا از این کار خودداری کرده است. مانتگنا هنوز نقاش دربار گونزاگا بود و در این نوع نقاشی تخصص داشت و این احتمال وجود دارد که بلینی به سادگی نمی خواست به قلمرو او دست درازی کند. این تفسیر تایید می شود اما این واقعیت که در سال 1514، پس از مرگ مانتگنا، بلینی جشن خدایان را برای دوک فرارا تولید کرد، بنابراین توانایی فنی خود را ثابت کرد و تمام شک و تردیدهای مذهبی ادعا شده را رد کرد.

کار او در طول 16 سال آخر زندگی‌اش چنان ظرافت و ظرافت دارد که به سختی می‌توان در برابر این استنباط مقاومت کرد که او در دوران پیری استادی بامزه و کارآمد بود. هنگامی که آلبرشت دورر برای دومین بار در سال 1505 از ونیز دیدن کرد، از استقبال همه هنرمندان به جز بلینی که در مورد او گفت: "او بسیار مسن است اما همچنان بزرگترین هنرمند از همه آنهاست" شدیداً مورد استقبال قرار گرفت. ارتباطی با این واقعیت داشت که بلینی در این بازدید یکی از نقاشی های دورر را خرید). در سال 1507 جنتیل درگذشت و به یکی از نزدیکترین روابط زندگی بلینی پایان داد. جنتیله کتاب طراحی پدرشان را برای برادرش گذاشت و در عوض جیووانی کتاب ناتمام جنتیل را به نام موعظه سنت مارک تکمیل کرد. پس از مرگ خود در سال 1516، جووانی بلینی با افتخار همراه با برادرش در کلیسای سن جیووانی پائولو، محل استراحت دوژها به خاک سپرده شد.

میراث جیووانی بلینی

جووانی بلینی دو میراث بزرگ برای دنیای هنر به جا گذاشت. اول مهارت او در آوردن حس ملموس محیط به نقاشی‌اش بود، و دوم، فرصت‌های جدیدی بود که وقتی خدایان مذهبی را با ویژگی‌های جسمانی آغشته کرد، باز کرد. با این حال، شاگردش تیتیان که به غول بزرگ هنر ونیزی قرن شانزدهم تبدیل شد و در اواخر دوران حرفه‌ای خود، پیشروی برای سبک رساتر مانریستی که به درستی از رنسانس عالی طبیعت‌گرایانه‌تر گرفته شد، از دستاوردهای خود پیشی گرفت. تیتیان از بلینی ترکیب ظریف و آرام خود را از رنگ و نور گرفت و در عین حال درام و پویایی تازه ای را به آن بخشید. به طور مشابه، همانطور که بلینی چیزهای زیادی از استادان هلندی آموخته بود، آلبرشت دورر از بازدیدهای خود از ونیز بازگشت تا پرتره های بعدی خود را با رنگی بلینیک و ونیزی القا کند.

 

و گرچه بلینی در زمان حیاتش به رسمیت شناخته نشد، اما اثر پاک نشدنی خود را در نقاشی منظره که توسط هنرمندان جدی زمان خود مورد تمسخر قرار گرفته بود، بر جای گذاشته است. تنها چند قرن پس از مرگ او بود که اهمیت و توجه او به جزئیات جهان طبیعی به رسمیت شناخته شد. در واقع، می توان استدلال قانع کننده ای برای بلینی به عنوان پدر نقاشی منظره آورد و مسلم است که نقاشان بعدی، مانند آلبرشت دورر، در تعقیب طبیعت گرایانه خود به شدت تحت تأثیر او قرار گرفتند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”