ریتم آهنگ

آشنایی با جنبش زیبایی شناسی در نقاشی - بخش سوم

آشنایی با جنبش زیبایی شناسی در نقاشی - بخش سوم

طراحی

جنبش زیبایی شناسی، برای اولین بار، طراحان را به رسمیت شناخت و حتی به دلیل مهارت عالی خود شهرت یافت. قبل از زیبایی شناسی، به ندرت به طراحان اعتبار داده می شد. اما تا حدی به لطف طراح، شاعر و سوسیالیست ویلیام موریس، طراحی به عنوان یک حرفه به عنوان یک شکل هنری مشروعیت یافت. از طراحان مشهور آن دوره می توان به کریستوفر درسر، ادوارد گادوین و خود ویلیام موریس اشاره کرد. این هنرمندان مبلمان، فلزکاری، منسوجات و سرامیک‌هایی را خلق کردند که با طرح‌های هندسی، نقوش گل، گیاهی و زئومورفیک با الهام از زیبایی‌شناسی قرون وسطایی و ژاپنی مشخص می‌شد. این طرح‌ها خطوط تمیز و سادگی فرم را ارائه می‌کردند تا پادزهری برای شلوغی بیشتر محصولات ویکتوریایی باشد. برخی از طراحان، مانند موریس، برند خود را تأسیس کردند. دیگران، از جمله والتر کرین و کریستوفر لباسر، با مغازه ها و تولیدکنندگان برای ایجاد محصولاتی برای خانه های طبقه متوسط ​​همکاری کردند. به لطف مفهوم «خانه زیبا» اسکار وایلد، که ادعا می‌کرد فضای داخلی خانه باید تا حد امکان زیبا باشد تا محیطی الهام‌بخش برای ساکنانش فراهم کند، فروشگاه‌های زیبایی‌شناسی که چنین محصولاتی را ارائه می‌کردند رونق گرفتند. مشهورترین آنها Arthur Liberty's of London بود که در سال 1875 افتتاح شد و منسوجات خاورمیانه و ژاپن و همچنین کالاهای مصرفی با سبک زیبایی با طراحی خاص را می فروخت.

 

روش

در دهه 1890، فروشگاه‌های زیبایی به بازاریابی محصولات مصرفی می‌پرداختند تا تمایل عمومی برای ایفای نقش Aesthete را برآورده کنند. برای برخی، این به معنای پانسمان بخشی بود. زنان با انعکاس زیبایی‌های برازنده‌ای که در نقاشی‌های روستی پیش از رافائلی به تصویر کشیده شده‌اند، کرست‌های محدودکننده و پارچه‌های سنگین را برای لباس‌های گشاد و بدون ساختار «بوهمیانه‌تر» که با گلدوزی‌های ظریف گل‌دوزی تزئین شده بودند، رها کردند. برخی حتی رنگ موهای خود را با حنا تقویت کردند. مردان، با الهام از طاووس مردانه عجیب و غریب (موتیف محبوب جنبش زیبایی شناسی)، لباس شیک پوشی شیک پوش می پوشیدند و ژاکت های مخملی، کراوات های روان و شلوارهای شلواری را ترجیح می دادند. اسکار وایلد نمایشنامه نویس و رمان نویس، شیک پوش نهایی، به نماد سلبریتی تبدیل شد که بیشترین ارتباط را با این جنبش داشت. مانند بسیاری دیگر از مردان زیبایی شناس، وایلد به خاطر حس مدش مورد تمسخر قرار گرفت. به عنوان مثال، زمانی که در افتتاحیه گالری گروسونور با پوشیدن کت و شلوار پر زرق و برقی که شبیه ویولن سل طراحی شده بود، انتقادات زیادی دریافت کرد.

 

ادبیات

برای ادبیات زیبایی شناسی، مانند هنرهای تجسمی، زیبایی فرم بر انتقال پیامی اجتماعی یا اخلاقی غلبه داشت. با الهام از مقالات والتر پاتر در اواخر دهه 1860، نویسندگان زیبایی شناسی، به ویژه اسکار وایلد و الجرنون چارلز سوینبرن، اشعار و نثری سروده اند که به جای گزاره های روشن، حسی و مملو از پیشنهادات بود. اشعار و نویسندگان زیبایی شناسانه توسط همتایان ویکتوریایی خود، از جمله گیلبرت و سالیوان و همچنین سردبیران مجله پانچ مورد تحقیر و هجو قرار گرفتند.

 

تحولات بعدی - پس از جنبش زیبایی شناختی

زمانی که فردریک لیتون نقاش زیبایی شناسی در سال 1878 رئیس آکادمی سلطنتی شد، موفقیت عمومی زیبایی گرایی تضمین شد. او همچنین هنرمندان دیگری از جمله آلبرت مور و ادوارد برن جونز را برای انتخاب آکادمی نامزد کرد.

اگرچه زیبایی‌شناسی در میان بسیاری از مردم رواج داشت، اما موضوع تمسخر نیز شد. در سال 1881، گیلبرت و سالیوان «صبوری» را نوشتند، یک اپرای کمدی که استیت ها و آرمان های آنها را به سخره می گرفت، در حالی که جورج دو موریه کارتون معروفی ساخت که یک زوج شیک «زیبایی شناس» را به تصویر می کشید که نگران این بودند که آیا می توانند به نمونه قوری زیبای خود عمل کنند.

فقدان یک فلسفه واحد و منسجم برای پیوند دادن اعضای جنبش به یکدیگر به این معنی بود که برخی از هنرمندان در جهات مختلف جذب می شوند. به عنوان مثال، ویلیام موریس سوسیالیست، از «خدمت به تجمل لوس ثروتمندان» شکایت کرد و تلاش کرد کار خود را در اختیار توده‌ها، نه فقط اشراف مترقی، قرار دهد. ایده های او قوت گرفت و موریس به یکی از حامیان اصلی جنبش هنر و صنایع دستی تبدیل شد. در بریتانیا، مشارکت او طراحان را برانگیخت تا تکنیک‌های ماقبل صنعتی را احیا کنند تا صنعت خود را از محصولات ماشینی متمایز کنند. در آلمان، جایی که علاقه به ماشین‌های مدرن چندان فراگیر نبود، جنبش باهاوس چیزی را که موریس نمی‌توانست آشتی داد. آن‌ها مفاهیم زیبایی‌شناختی هنر و طراحی را با فناوری مدرن ترکیب کردند تا طرح‌های باکیفیت برای وسایل خانه، به‌ویژه مبلمان، تولید کنند.

 

با این حال دیگر زیبایی‌شناسان، به‌ویژه اسکار وایلد و اوبری بردزلی، عمیق‌تر در تکان‌دهنده شدن جامعه ویکتوریایی به دلیل رضایت‌مندی‌اش کاوش کردند. تلاش‌های آن‌ها به جنبش Decadent تبدیل شد، که به سرعت محبوبیت آن‌ها زمانی که با بی‌اخلاقی و هرزگی جنسی همراه شد، کمرنگ شد، تا حدی به دلیل محاکمه و زندانی شدن اسکار وایلد به‌خاطر «بدحجابی فاحش» با مردان.

 

اگرچه درک عمومی از درگیری وایلد با جنبش زیبایی شناسی به این معنی بود که آن نیز آسیب دید، اما مفهوم مدرن «هنر برای هنر» جایگاه این جنبش را در تاریخ هنر تأیید کرد. این ایده که هنر ارزش ذاتی خود را دارد، آن را از الزام داشتن معنای اخلاقی یا تاریخی رها کرد. این رد گذشته (روایت های تاریخی یا اسطوره ای) برای نقاشان مدرن حیاتی شد. تصور می شد که هنرمند باید آزادی بیان داشته باشد - از نظر انتخاب موضوع و بازنمایی سبک. این مفهوم ابراز وجود همراه با اشتیاق برای کشف جنبه‌های رسمی نقاشی (رنگ، ​​فرم و ترکیب)، در جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی در اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید و همچنان به عنوان مبنایی برای کاوش خلاق برای بسیاری از معاصران است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”