ریتم آهنگ

آشنایی با برنیس ابوت؛ عکاس پرتره و مستند (بخش 1)

آشنایی با برنیس ابوت؛ عکاس پرتره و مستند (بخش 1)

دوران کودکی و آموزش

برنیس ابوت در اسپرینگفیلد، اوهایو در یک خانواده مشکل دار طبقه متوسط ​​به دنیا آمد. او کوچکترین از چهار فرزند بود. وقتی پدر و مادرش در سال 1900 از هم جدا شدند، ابوت از سه خواهر و برادر بزرگترش جدا شد. او از دو سالگی تا دوازده سالگی، زمانی که هر دو طرف خانواده اش در کلیولند، اوهایو مستقر شدند، مانند یک تک فرزند بزرگ شد. حتی در آن زمان او به سختی پدرش را که فروشنده سیمان در کلیولند بود، ندید. او نه راهنمایی کرد و نه فهم.

 

ابوت از دوران جوانی یک خط مستقل از خود نشان داد و خود را به عنوان "نرمی که خیلی زود سخت شد" توصیف کرد. او از خواسته های مادرش برای ازدواج یا معلم شدن سرپیچی کرد. در عوض، پس از دبیرستان، ابوت برای تحصیل در رشته روزنامه نگاری در دانشگاه ایالتی اوهایو (OSU) در کلمبوس ثبت نام کرد. او خواننده ای مشتاق بود که از درگیر شدن با ایده های جدید لذت می برد و به زودی با حلقه ای از دانشجویان قدیمی با ایده های مدرنیستی و سیاست چپ گرایش پیدا کرد. پس از سال اول، ابوت از خانواده خود بیگانه و بی قرار شده بود. او دعوت دوستان بزرگترش در OSU را در نیویورک پذیرفت تا به روستای گرینویچ بیاید.

 

آموزش اولیه

ابوت در ژانویه 1918 در جستجوی فرصت های جدید به نیویورک نقل مکان کرد و تحصیلات خود را در روزنامه نگاری رها کرد. او از همه‌گیری آنفلوانزای اسپانیایی در سال 1919 جان سالم به در برد و سپس در حالی که خودش مجسمه‌سازی را آموزش می‌داد، مشاغل موقتی را بر عهده گرفت. ابوت در نیویورک مورد استقبال تأثیرگذارترین هنرمندان و نویسندگان آوانگارد آن زمان قرار گرفت که مشوق مطالعات هنری او بودند. حلقه غیرمتعارف او شامل نویسندگان یوجین اونیل و جونا بارنز، هنرمندان من ری و مارسل دوشان، بارونس فون فریتاگ-لورینگهوون، و ویراستاران لیتل ریویو، مارگارت اندرسون و یان هیپ بود. همانطور که زندگی نامه نویس ابوت، جولیا ون هافتن اشاره می کند، "برای او، آنها فقط "رفیق" بودند.

 

ابوت که می خواست آمریکای معمولی را پشت سر بگذارد و مشتاق مشارکت در انرژی های جدید و خلاقانه ای بود که در پاریس آشکار می شد، در مارس 1921 عازم فرانسه شد و در پاریس اقامت گزید. او که با فرانسوی کمی و افراد بالقوه کمی وارد شد، از کارهای عجیب و غریب حمایت کرد. برنیس به زودی نسخه فرانسوی نام خود "برنیس" را پذیرفت و با هنرمندان و نویسندگانی مانند نینا همنت، اوسیپ زادکین و کنستانتین برانکوشی ملاقات کرد که او را تشویق به مطالعه مجسمه سازی کردند. برنیس با میهنان سابق انگلیسی و آمریکایی نیز ارتباط داشت، از جمله حامی هنر پگی گوگنهایم. دوست قدیمی اش بارونس السا به او آندره ژید و حلقه اش را معرفی کرد. این یک دوره مهم در زندگی او بود زیرا او شروع به تعریف آشکارتر خود به عنوان یک لزبین از طریق روابطش با چهره های اجتماعی مانند پرنسس اوژنی مورات و هنرمند تلما وود کرد.

بیش از دو سال ابوت برای تکمیل تحصیلات خود در مجسمه سازی بین پاریس و برلین سفر کرد. همچنین افزایش ارزش دلار در برلین بیشتر از پاریس به دلیل تورم فوق العاده آلمان مفید بود. در سال 1923، پس از اقامت کوتاهی در برلین، خوشبختانه با من ری، دوست قدیمی خود از نیویورک، که او را با حرفه آینده اش در عکاسی آشنا کرد، مواجه شد.

 

ابوت به طور اتفاقی در خیابانی در پاریس با من ری برخورد کرد. در طول مکالمه آنها، Man Ray توضیح داد که به دنبال یک دستیار تاریکخانه است که هیچ چیز در مورد عکاسی نمی داند، بنابراین می تواند به فرد آموزش دهد تا مطابق روش خودش چاپ کند. او بلافاصله ابوت را برای حداقل دستمزد استخدام کرد و دستمزد او را دو برابر کرد، زمانی که او ثابت کرد که سریع یاد می گیرد و در کار تاریکخانه مهارت دارد. ابوت مطالعه خود در زمینه مجسمه سازی و طراحی را به عنوان کمک به او برای دیدن شکل پذیری تصویر در توسعه دهنده عنوان کرد.

 

من ری ابوت را نه تنها با تمرین عکاسی و اداره یک استودیوی پرتره آشنا کرد، بلکه در سال 1925 شیفتگی خود را نسبت به عکس های یوژن آتژه با او در میان گذاشت. من ری حتی دفعه بعد که از آتژه بازدید کرد، ابوت را همراهی کرد. ابوت در طول بازدیدهای مختلف او از استودیوی خود با پرینت ها و نگاتیوهای متعدد عکاس افسانه ای آشنا شد. او جذب عکس های رئالیستی او از پاریس و اطراف آن شد. سبک مستند مستقیم او بر رویکرد او برای عکاسی از شهر نیویورک و صحنه آمریکا در غرب میانه و در ساحل شرقی تأثیر گذاشت. تأثیر عکس‌های آتژه بر ابوت فوری بود: "یک فلش ناگهانی تشخیص وجود داشت - شوک رئالیسم بدون تزئین." قابل توجه است که Atget هرگز بین سوژه و ناظر نفوذ نکرده و عکس های خود را دستکاری نکرده است. به گفته تری وایسمن، مورخ عکس، ابوت سرانجام در آتژه «پدر نمادین خود، پدر رئالیسم عکاسی» را خلق کرد.

 

ابوت زمانی که بین سال‌های 1923 و 1926 برای Man Ray کار می‌کرد، علاقه و اشتیاق به این رسانه را کشف کرد. در نهایت من ری به ابوت نشان داد که چگونه دوربین خود را کار کند و حتی به او پیشنهاد کرد که از استودیوی خود استفاده کند تا بتواند از مشتریان پرتره خود در زمان ناهار عکس بگیرد. او حتی از مشتریان من ری پرتره گرفت تا به او در تجارتش کمک کند.

متأسفانه رقابت ناخواسته ای بین من ری و ابوت ایجاد شد. شکاف بین ابوت و من ری زمانی تشدید شد که پگی گوگنهایم از او درخواست کرد که به جای من ری، ابوت از او عکس بگیرد. با این حال، عکس گرفتن توسط ابوت یا من ری در دهه 1920 "به این معنی بود که شما به عنوان یک نفر رتبه بندی می کنید." ابوت به زودی با کمک مالی پگی گوگنهایم، استودیوی خود را در پاریس در سال 1926 راه اندازی کرد. تا آن زمان، او مجموعه‌ای از هنرمندان برجسته از جمله شاعر ژان کوکتو، رمان‌نویس جیمز جویس، ژید، ماری لورنسین، سیلویا بیچ و گالری‌نویس بتی پارسونز را جمع‌آوری کرده بود. پرتره های ابوت به طور مرتب در مجلات The Little Review، Vogue و Vu منتشر می شد و حتی در نمایشگاه انفرادی در گالری Au Sacre du Printemps در ژوئن 1926 به نمایش درآمد.

 

از طریق این نمایشگاه، ابوت با منتقد هنری ژرژ شارنسول، که عکاسی مدرن را ترویج می‌کرد، در تماس بود و در سال 1928 یکی از اعضای هیئت داوران سالن برتر عکاسی مستقل بود، که به نام Salon de l'Escalier (نمایشگاه پلکانی) نیز شناخته می‌شود. این نمایشگاه تلاش کرد تا آثار عکاسان مدرن را در یک سنت با اشاره به نادار و آتگت قرار دهد. ابوت نه تنها آثار خود را در این سالن به نمایش گذاشت، بلکه تعدادی از عکس های آتگت را برای نمایشگاه به امانت گذاشت.

 

در زمان Salon de l'Escalier، ابوت در حال مذاکره برای خرید سهام تجاری Atget از آندره Calmettes، دوست دیرینه Atget (که در آن زمان درگذشته بود) بود. ابوت آرشیو اتجت را در سال 1928 خریداری کرد و به تبلیغ آثار آتژه ادامه داد. او پرینت عکس های او را به همراه آثار خودش به نمایشگاه های مختلف مدرنیستی فرستاد. ابوت در سال 1929 در نمایشگاه عکاسی مدرن آلمانی فیلم و عکس شرکت کرد که شامل دوازده پرتره از ابوت و همین تعداد عکس از آتگت بود.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”