ریتم آهنگ

آشنایی با برنیس ابوت؛ عکاس پرتره و مستند (بخش 2)

آشنایی با برنیس ابوت؛ عکاس پرتره و مستند (بخش 2)

دوره بلوغ

در ژانویه 1929، ابوت به نیویورک رفت، جایی که یک استودیوی پرتره افتتاح کرد، در نمایشگاه های عکاسی مدرنیستی شرکت کرد، عکس هایش را منتشر کرد و به ترویج نبوغ آتژه ادامه داد. سال بعد، ابوت و جولین لوی، هنرمند گالری، که از طریق من ری در پاریس با او آشنا شده بود، قراردادی را برای مدیریت مجموعه آتگت امضا کردند. ابوت موافقت کرد که آرشیو Atget دست نخورده بماند، در حالی که لوی در استفاده تجاری و بهره برداری از عکس های Atget در نشریات کمک می کرد. هم گالریست و هم عکاس امیدوار بودند که شهرت خود را افزایش دهند و پول خوبی به دست آورند.

 

زمانی که در نیویورک بود، کاملاً از شهری الهام گرفته شد، شهری که با ساخت آسمان‌خراش‌ها و زیرساخت‌های حمل و نقل و ارتباطات سریع تغییر شکل داده بود. ابوت تصمیم گرفت از سرعت سریع شهر و تضادهای قدیمی و جدید عکاسی کند. در حالی که کار استودیویی مد روز او باعث درآمد و موفقیت انتقادی شد، او روی مستندسازی نیویورک کار کرد. او معتقد بود که وضعیت او به عنوان یک مهاجر تازه بازگشته، بینش ویژه او را نسبت به شهر گسترش داده است.

 

ابوت که در سال 1930 نیمی از علاقه خود را در مجموعه Atget به جولین لوی فروخت، توانست دوربینی با فرمت بزرگ بخرد که تجهیزات استاندارد او برای مستندسازی نیویورک شد. در حالی که ابوت برای پیشبرد پروژه خود تلاش می کرد، متوجه شد که رکود اقتصادی منابع بالقوه مالی مانند بنیاد گوگنهایم، انجمن تاریخی نیویورک و حتی افراد ثروتمند را تحت فشار قرار داده است. در دوران بحران اقتصادی، دولت مجبور شد برای همه کارگران تخفیف بیکاری بدهد. یکی از این آژانس‌های دولتی پروژه هنر فدرال (FAP) بود که بخشی از اداره پیشرفت کار است که هنرهای خلاقانه و عکاسی را پذیرفت. در پاییز 1935، FAP چهار سال بودجه برای پروژه آبوت تغییر نیویورک اعطا کرد. در طول پروژه، عکس ها در نیویورک و جاهای دیگر به نمایش گذاشته شد. منتخبی از 305 عکس ابوت به صورت کتابی با 97 تصویر و متن از الیزابت مک کاسلند، منتقد هنری، اندکی قبل از افتتاحیه نمایشگاه جهانی نیویورک در 30 آوریل 1939 ظاهر شد.

 

در اواخر سال 1934، موزه شهر نیویورک میزبان اولین نمایشگاه موزه انفرادی ابوت بود که تحسین بسیاری از منتقدان، به ویژه از منتقد روزنامه الیزابت مک کاسلند را به همراه داشت. مک کاسلند در نهایت با مدیریت تحقیقات پشتیبان و نوشتن توضیحات برای بسیاری از تصاویر، به ابوت در پروژه تغییر نیویورک او کمک کرد. تقریباً در این زمان، مک‌کاسلند تا زمان مرگ ابوت در سال 1965 شریک رمانتیک او شد. آنها به طور حرفه‌ای به یکدیگر کمک کردند و مک‌کاسلند ابوت را به ایجاد چارچوبی تصویری بر اساس ایده‌های خودش از گذشته قابل استفاده سوق داد.

 

اشتیاق مشترک آنها به آمریکا منجر به سفر یک ماهه آنها در تابستان 1935 در جنوب بالا و بخش هایی از غرب میانه شد. در این سفر بود که ابوت و مک کاسلند شروع به برنامه ریزی پرتره کتاب عکس ملت خود کردند. عکس‌های ابوت به جای داستانی از سختی و قهرمانی، پریشانی ناشی از رکود را به تصویر می‌کشد که با پروژه‌های عکاسی مستندی که توسط اداره امنیت مزرعه (FSA) تامین می‌شود، مرتبط است. با این حال، مانند دوستش واکر ایوانز، ابوت هم فضای ساخته شده و/یا فضای اجتماعی را ضبط کرد تا بیان مادی فرهنگ را به تصویر بکشد. همانطور که تری ویزمن، تاریخ‌دان عکس توضیح می‌دهد، ابوت به این موضوع علاقه داشت که "چگونه چیزهای موجود در جهان جهان را آشکار می‌کنند." با این حال، پروژه کتاب عکس ابوت و مک کاسلند هرگز به نتیجه نرسید.

 

ابوت در سال 1934 تا سال 1958 فرصت تدریس عکاسی در مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی را پذیرفت. تدریس به او کمک کرد تا در مورد روش‌ها و فلسفه عکاسی که برای کارش بسیار مهم بودند، به راحتی بنویسد. در سال 1941 ابوت کتاب راهنمای عکاسی بهتر را نوشت که در آن تعهد خود را به عکاسی مستقیم و رئالیسم به عنوان یک تعامل ارتباطی با مخاطبان بیان کرد.

 

در اوایل سال 1939، ابوت توجه خود را به علم معطوف کرد، زیرا همانطور که در نامه ای به دوستش چارلز سی. از دانشی که به این ترتیب زندگی روزمره را کنترل می کند، قدردانی می کنیم." ابوت برای دستیابی به دنیای علمی مرتباً در جلسات علمی شرکت می کرد. او به دنبال یافتن طرف های علاقه مند به پروژه هایش بود. اصرار ابوت او را به سمت جرالد وندت، نویسنده علمی مجله تایم سوق داد. در سال 1944 وندت سردبیر مجله Science Illustrated شد و ابوت را به عنوان ویراستار عکاسی مجله استخدام کرد. با این حال، پیگیری او برای عکاسی علمی به همین جا ختم نشد. ابوت در حال اختراع ماشین‌های عکاسی بود، برای مثال یکی از آنها به او اجازه داد تا چاپ‌ها را بزرگ‌تر کند و به سطوح بالاتری از وضوح دست یابد.

 

او پس از اطلاع از کمیته مطالعات علوم فیزیکی (PSSC) در موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، با مدیر اجرایی آن، دکتر البرت پی لیتل، که بلافاصله او را استخدام کرد، تماس گرفت. PSSC از ابوت برای کمک به جذاب کردن علم برای دانش‌آموزان دبیرستانی از طریق کتاب‌های درسی علوم جدید استفاده کرد. این سوژه های جدید الهام بخش ابوت برای اختراع ماشین های بیشتری مانند دیستورتر تاریکخانه، آهنگساز تصویر، دوربین شست و Hi-Shot Shoulder-Pod شد. از بسیاری جهات، تصاویر علمی او به دیدگاه واقع گرایانه او نزدیک شد، زیرا آنها ارتباطی بین فرهنگ متخصص علم و عموم مردم ایجاد کردند.

 

با وجود موفقیت های ابوت به عنوان یک عکاس مدرن، زندگی او بدون بحث و جدل نبود. در دوران مک کارتی (از اواخر دهه 1940 تا اوایل دهه 1950)، اف‌بی‌آی در سال 1951، ابوت را به دلیل ارتباطش با لیگ عکس، "کمونیست پنهان" نامید. در حالی که چهار سال بعد نام او از لیست حذف شد، او همچنان از نفوذ دولت و استراق سمع تلفن خود می ترسید.

اواخر دوره

ابوت پس از بازدید از ایالت در سال 1954، دهه های آخر زندگی خود را در مین گذراند، جایی که خانه ای خریده و برای همیشه ساکن شده بود. او از ایالت عکاسی کرد و عکس های خود را در سال 1968 در کتاب پرتره ای از مین منتشر کرد. برای مبارزه با تنهایی احتمالی، ابوت بچه گربه ای را به نام بوچ به فرزندی پذیرفت. به گفته نویسنده جولیا ون هافتن، خصوصیات عجیب او بر مردم شهر کوچکی که تا حدودی در آن زندگی می کرد تأثیر گذاشت، زیرا او یکی از معدود ساکنانی بود که دموکرات بود.

 

سلامتی ابوت در سال های آخر زندگی اش رو به افول گذاشت. با این حال، فروش آرشیو آتژه به موزه هنرهای مدرن در سال 1968 و فروش فزاینده آثار خودش، امنیت مالی او را تامین کرد. چیزی که او در بیشتر عمرش نداشت. ابوت پس از گذراندن دوران رکود، نسبت به موسسات مالی بی اعتماد شده بود و معروف بود که پول خود را در خانه ای امن و در جعبه ها پنهان می کرد. این برای ابوت فاجعه بار بود که اکثر ثروت خود را که بیشتر آن به صورت طلا و سکه بود، زمانی که خانه اش در سال 1984 به سرقت رفت، از دست داد.

 

او با تسلیم شدن به بیماری تنفسی که از دوران کودکی او را آزار می داد، بر اثر برونشکتازی در سن نود و سه سالگی درگذشت.

میراث برنیس ابوت

برنیس ابوت به شناخت عکاسی مدرن به عنوان یک هنر در اروپا و آمریکا کمک کرد. تمرین عکاسی او پیچیدگی رسانه را از طریق رویکرد مستقیم او به موضوع خود نشان داد و اینکه چگونه می توان از عکاسی به عنوان سند رئالیستی و هنر عکاسی مدرن استفاده کرد. به این ترتیب، ابوت به عنوان پیشرو برای نسل‌های بعدی عکاسان و هنرمندان معاصری عمل کرد که همچنان مرزهای رسانه را پیش می‌برند، مانند گرگوری کرودسون، ولفگانگ تیلمنز، ترور پاگلن، جف وال، کلر استرند، و گیلیان ویرینگ. میراث او از طریق یک جایزه عکاسی که به عکاسان نوظهور با مجموعه ای از آثار در انتظار انتشار داده می شود، ادامه می یابد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”