ریتم آهنگ

کیوریتور های مهم تاریخ را بشناسیم

کیوریتور های مهم تاریخ را بشناسیم

فرهنگ لغت کمبریج اصطلاح کیوریتور را چنین تعریف می کند: شخصی که مسئول بخش هایی در موزه یا مکان دیگری است که در آن آثار هنری یا اشیاء دیگر نگهداری می شود. کیوریتور مسئولیت طبقه بندی، سازماندهی و ترویج این پروژه ها را بر عهده دارد.

 

 پیش از این، کیوریتور تنها وظیفه انتخاب و تفسیر آثار هنری را بر عهده داشت، اما امروزه مسئولیت وی به تولید، نظارت، آموزش، مدیریت و طراحی کشیده شده است. کیوریتور همچنین مسئول تهیه برچسب دیواری، کاتالوگ، راه اندازی یک وب سایت و سایر امور موزه یا گالری است. یک کیوریتور قرن بیست و یکم باید بیشتر با جامعه و رسانه ها ارتباط برقرار کند و در کنفرانس های مطبوعاتی شرکت کند. باید به فعالیت‌های درآمدزا بپردازد و با همکاری مدارس و مراکز تحقیقاتی، سخنرانی‌ها و سمینارها و فرصت‌های شغلی بیشتر وارد دانشگاه شود.

 

اصطلاح "موضوع" اولین بار در اواسط قرن چهاردهم برای اشاره به یک اسقف، سرپرست و مدیر استفاده شد. ریشه آن به فعل لاتین "Curate" برمی گردد که به معنای "مراقبت کردن" است. این کلمه در ابتدا برای اشاره به افرادی استفاده می شد که از بیماران روانی مراقبت می کردند. توسعه نقش کیوریتور در شکل فعلی آن با توسعه و توسعه کلکسیونی به عنوان یک سرگرمی برای ثروتمندان همراه است.

 

 مجموعه اشیاء مختلف از جمله نمونه های طبیعی و زمین شناسی، چاپ، اشیاء تزئینی و هنری دارای سابقه فرهنگی بسیار طولانی است. ارسطو اولین کسی بود که این کار را در سال 340 قبل از میلاد انجام داد. E. او و شاگردش تئوفراستوس [1] نمونه هایی از گیاهان و حیوانات را جمع آوری و طبقه بندی کردند. در قرن هفدهم، علاقه به جمع آوری هنر و تاریخ در میان ثروتمندان افزایش یافت. آنها یک یا چند اتاق در خانه خود را به محتوا و تبلیغ مجموعه های خود اختصاص داده اند. به این اتاق ها کابینت کنجکاوی می گفتند. مجموعه دار آثاری را که می خواست جمع آوری کند انتخاب می کرد یا کار را به یکی از تیپ های خانه محول می کرد. گاردین شخصی بود که از آثار هنری، کلکسیونی و عتیقه مراقبت می کرد.

 

کیوریتور تاریخ

فیلسوف انگلیسی رابرت هوک (1635-1703) اولین خزانه دار، غرفه دار و خزانه دار انجمن سلطنتی لندن بود. انجمن سلطنتی در سال 1660 برای انتشار دانش فیزیکی از طریق مشاهده و آزمایش تأسیس شد. این گنجینه شامل مجموعه ای کلی از اشیاء طبیعی و دست ساز بشر بود که برخی از آنها رایج و برخی نادر بودند. در سال 1661، نام هوک به عنوان کیوریتور تجربی در آرشیو انجمن ثبت شد، اما این عنوان منصب هرگز به آثار هنری اشاره نکرد. در عوض، هوک مسئول سازماندهی، مشاهده و هماهنگی بررسی هفتگی آزمایش های علمی جدید بود. هوک به چیزی ارتقا یافت که ما اکنون گزارشگر می نامیم و بیش از 40 سال در این سمت بوده است. کار هوک ضبط، تحقیق و ضبط فعالیت های باشگاه بود. مسئولیت های هوک را می توان مستقیماً با درک فعلی او از نقش کیوریتور مقایسه کرد.

در قرن 18-19 مجموعه های بزرگی در سراسر جهان جمع آوری شد. در این دوره، نقش مدیر موزه، کیوریتور و کیوریتور اغلب پنهان بود، اما کلمه «موضوع» مستقیماً به کیوریتور موزه یا سایر مجموعه‌ای از اشیاء، آثار هنری و غیره اشاره داشت. امروزه نقش کیوریتور تکامل یافته و شامل تصمیم گیری در مورد آنچه به مجموعه اضافه می شود (جمع آوری اقلام از طریق خرید، هدایا یا لوازم)، انجام تحقیقات اولیه یا تکمیلی در مورد یک کالا یا جمع آوری اقلام، و مراقبت و مستندسازی پروژه است. . هنر، اطلاع رسانی به مردم یا همکاری با مجلات علمی و نمایشگاه ها.

 

 از نظر فرهنگ بصری و سلیقه می توان نقش اصلی کیوریتور را همانند کارشناس دانست. این کهن الگو به تدریج از اواسط تا پایان قرن 19 توسعه یافت و در اواسط قرن 20 ظاهر شد. نقش خود موزه در این دوره تغییر کرد. موزه دیگر مخزن مجموعه‌ها نبود، بلکه مکانی برای جذب مخاطبان و مربیان وسیع‌تر بود، جایی که هنرمندان و متصدیان می‌توانستند با ابزارهای جدید بیان و تبلیغ همکاری کنند و آزمایش کنند. در آن زمان بود که با حضور برخی از هنرمندان تأثیرگذار، آثار نمایشگاهی از ظاهر ساده آثار مجموعه پیشی گرفت. این نسل جدید کیوریتورها توانستند آثار مختلف را جمع آوری کنند، بر موضوعات تاریخی تمرکز کنند و هنرمندانی با سبک و سیاق مشابه را گرد هم بیاورند.

 

هارالد سیمن (کوریتور و هنرمند سوئیسی، 1933-2005) و پونتاس هالتون (مجموعه دار و مدیر موزه سوئدی، 1924-2006)، دو کیوریتور بعد از جنگ جهانی دوم، کارهای پیشروانه ای انجام دادند. به عنوان مدیر موزه مدرنیته استکهلم (1958-1973)، هولتن پیشگام افزودن برنامه های گفتگو، کنسرت ها و فیلم ها به گالری، همراه با معرفی جنبش های اصلی مانند جنبش پاپ آمریکا بود. او به پاریس مهاجرت کرد و در سال 1973 موزه ملی هنر مدرن (مرکز هنرهای جورج پمپیدو) را تأسیس کرد. او در آنجا نمایشگاه های مترقی را با هدف گردآوری آثار فرهنگی شهرهای مهم اروپایی و تجدید ساختار نمایشگاه برگزار کرد. ملوان که کار خود را به عنوان بازیگر، طراح صحنه و هنرمند آغاز کرد، تا سال 1957 نمایشگاهی برگزار نکرد. برای اولین بار او به مسیح و ژان کلود این فرصت را داد تا کل ساختمان را ببندند. در سال 1969، او نمایشگاهی را برپا کرد: در ذهنت زندگی کن: ​​وقتی روابط شکل می‌گیرد [7]، که منجر به نمایشگاهی در مقیاس بزرگ شد که در آن آثار هنری حول یک ایده مرکزی پیوند خوردند و در Together ارائه شدند. آنها اغلب با موارد جدیدتر مرتبط بودند. ارتباط. موزه و موزه داران برای اولین بار به دلیل این شیوه جدید سازماندهی نمایشگاه مورد انتقاد قرار گرفتند، زیرا گفته می شد مقیاس تمرکز بین هنر، هنرمند و کیوریتور بسیار دشوارتر از مقیاس مفهوم موزه و موزه داری است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”