ریتم آهنگ

خوانشی علمی‌تخیلی از رمان برفک

خوانشی علمی‌تخیلی از رمان برفک

رمان برفک White Noise اثر نویسنده برجسته آمریکایی Don DeLillo از آثار پربحث ادبیات پست مدرن آمریکا است. این رمان در سال 1985 میلادی چاپ شد و جایزه National Book Award را دریافت کرد.

خوانشی علمی‌تخیلی از رمان برفک White Noise
رمان برفک White Noise یک سال از زندگی «جک گلدنی»، استاد دانشگاه در رشته مطالعات هیتلر را دنبال می‌کند. تمرکز این نوشته بر روی بخش دوم کتاب (به نام Airborne Toxic Event) و فصل بلند ۲۱ آن است که تمام قسمت میانی این کتاب را در بر میگیرد. در این فصل یک نشتی مواد شیمیایی باعث بوجود آمدن یک ابر سیاه در سطح شهر می شود. افراد شهر با گزارشات ضد و نقیض از رادیو و تلویزیون از ترس جان خود سعی در خارج شدن از شهر دارند.

نقش تکنولوژی
بخشی از نقد دلیلو به تقسیم تکنولوژی (و قدرت) در جامعه است. همانطور که طبق گفته گیبسون «آینده اینجاست اما نه به طور مساوی» در بخشی از از رمان برفک White Noise  می‌خوانیم:

 

“Society is set up in such a way that it’s the poor and the uneducated who suffer the main impact of natural and man-made disasters.”

جامعه به ترتیبی سازماندهی شده که آدم‌های فقیر و بی‌سواد متضرر اصلی فجایع طبیعی و بشری هستند.

 

این تفکر تا حدودی مشابه تفکر رمان‌های سایبرپانکی است که در بسیاری از رمان های پست مدرن نیز دیده می‌شود (یکی از دلایل علاقه ادبیات پست مدرن به سایبرپانک نیز هست). نقد نه فقط به تقسیم ناعادلانه ثروت و قدرت بلکه خودِ تکنولوژی و پیشرفت های علمی که باعث سرخوردگی یا حتی بیزاری طبقات کم‌درآمد جامعه از آنها می‌شود.

تکنولوژی در واقعه ATE ابدا به کمک شهروندان نمی آید. و با گزارش‌های متناقضی که از رادیو پخش می‌شود اضطراب افراد حتی بالاتر هم می‌رود. حس اضطرابی که جک حس می‌کند، به دلیل گنگی و نامفهومی همین گزارشات است.

در بخشی از فصل جک را برای وجود Nyondene D چک می‌کند اما به هیچ عنوان به جک جواب رک و قابل فهمی نمی‌دهد و درواقع صحبت با او نگرش جک (و در نتیجه خواننده را) از واقع گنگ‌تر می‌سازد. او در ابتدا با جک به صورتی صحبت می‌کند که گویی مشکلی وجود دارد ولی در ادامه می‌گوید که فقط اعدادی را که کامپیوتر شبیه ساز داده را چک کرده و این اعداد می‌توانند مفهوم خاصی نداشته باشند. و در آخر:

 

This doesn’t mean anything is going to happen to you as such, at least not today or tomorrow. It just means you are the sum total of your data. No man escapes that.

اینا معنیش این نیست که همین امروز و فردا قراره چیزیت بشه. لااقل نه به این زودی. این یعنی تو هم مثل هر آدم دیگه‌ای حاصل تجمیع داده‌ها هستی. نمی‌تونی ازش فرار کنی.

 

بخش بولد شده برای درک جایگاه جک و سیستمی که در آن زندگی می کند مهم است. زیرا نشان می‌دهد که از دید کامپیوتر (و مشخصاً تکنسین و حتی بالاتر یعنی دولت، شرکت های بین المللی، سازمان ها و …) جک و تمامی افراد فقط جمع کلی از داده‌هایی هستند که توسط آنها گردآوری شده است. با استفاده از تکنولوژی به این صورت یک شخص از حالت انسانی با زندگی واقعی نزول کرده و تبدیل به مشتی داده جمع آوری شده می‌گردد. و همانطور که تکنسین می‌گوید هیچکس نمی‌تواند از آن فرار کند.

تکنولوژی در رمان برفک White Noise به‌جای آسانتر کردن زندگی افراد آن را پیچیده‌تر و گیج‌کننده‌تر می‌کند. تلویزیون و ماشین تبلیغاتی دنیای سرمایه‌داری چنان تاثیری روی فرزندان جک می‌گذارد که آنها نام محصولات تبلیغ شده را در خواب زمزمه می‌کنند و جک این کار را مانند یک رسم دینی یا عرفانی می‌انگارد. تکنولوژی در واقع خاکستری است و با توجه با استفاده کننده آن می‌تواند آبادکننده یا ویرانگر باشد.

تاثیر غیرواقعی بر واقعیت
در ابتدای فصل 21 میخوانیم که نام واقعه ATE چندین بار توسط مسئولین تغییر می‌کند. و جالب اینکه با هربار تغییر نام بنظر می‌رسد که نگرش کلی افراد از ماهیت این اتفاق نیز دچار تغییرات زیادی می‌شود. دلیلو به ظرافت اهمیت نام گذاری از سوی مراجع قدرت را یادآوری می‌کند. اینکه چطور یک اتفاق می‌تواند توسط رسانه‌ها تنها با نام‌گذاری متفاوت اشکال مختلفی در ذهن مخاطبین ترسیم کند. دلیلو در اینجا حتی از عبارت جالب state-created terminology استفاده می‌کند.

از جهتی دیگر همان گونه که نام واقعه تغییر می‌کند عارضه‌های اعلام شده توسط رادیو نیز متغییر هستند. بعضی از عارضه‌ها کمی غیر عادی هستند (مانند ایجاد حس دژاوو در افراد) اما حالب تر از آن این است که فرزندان جک با شنیدن هر عارضه دچار آن می‌شوند.

گویی تنها با اعلام یک عارضه بدن آنها سریعا واکنش نشان داده و همان عارضه را شبیه سازی می‌کند. وقتی رادیو یکی از علائم را سقط جنین (غیر عمد) عنوان می‌کند جک تصور می‌کند آیا ممکن است دختر 9 ساله اش تنها با قدرت الهام شده توسط رادیو دچار سقط جنین شود؟

حتی گروه SIMUVAC نیز نامی دارد که مرز واقعیت و خیال را کم رنگ می کند. اگر ATE واقعیست پس چرا باید «تخلیه‌سازی شبیه‌سازی شده» صورت گیرد؟ موضوع وقتی عجیب تر می‌شود که یکی از اعضای SIMUVAC می‌گوید که آنها از واقعه ATE استفاده می‌کنند تا برای فاجعه شبیه‌سازی شده آماده شوند.

دوست جک، موری که خود استاد دانشگاه است، معتقد است که مهم نیست اتفاقی که افتاده واقعی بوده یا شبیه سازی شده، اگر “تجربه” و حسی که آنها داشته‌اند واقعی و مهم بوده به همان اندازه اهمیت دارد.

در بخشی دیگر از رمان هواپیمایی به ایراد فنی برخورد می‌کند و مجبور به فرود اضطراری می‌شود. وقتی در مورد وجود رسانه‌ها سوال می‌شود معلوم می‌شود که رسانه‌ای درکار نیست و از شبکه‌های تلویزیونی کسی حضور ندارد. در پاسخ کسی می‌پرسد «پس آن‌ها این همه دردسر را برای هیچ کشیدند؟!» گویی تنها شبکه‌های رسانه ای هستند که به موضوعی «ارزش» می‌دهند و بدون آنها اتفاقات و پیامدهای آنها دارای اهمیت یا حتی موجودیت خاصی نیست.

پایان بندی رمان برفک white noise
بسیار مهم است که پایان‌بندی رمان را بر اساس مسیری که جک در طول رمان می پیماید در نظر داشته باشیم. جک در طول رمان سرگردان است. اینکه چه چیزی از واقعیت یک حس، اتفاق یا مفهوم را معنی می‌کند و تاثیر عوامل خارجی بر آن چیست. مهمتر از آن، جک از مرگ به شدت می‌هراسد و از آن دوری می‌کند.

اما در بخش پایانی کتاب به یک جمع بندی و یک پیام می‌رسیم. دلیلو دنیای خود را پست مدرن به نقش می‌کشد ما از آن یک نتیجه‌گیری مثبت بدست می‌آورد و آن لذت از زندگی و امید به آن است. جک می‌آموزد زندگی جریان دارد حتی اگر بداند روزی با مرگ رودرو خواهد شد. اینکه مرگی وجود دارد ارزش زندگی را از بین نمی‌برد. درواقع این مرگ است که به زندگی اهمیت می‌دهد. و رمان White Noise با تمام تناقضات و پارادوکس‌های پست‌مدرنیستی خود به خوبی می تواند این واقعیت را به تصویر بکشد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”