فرانتس لیست (Franz Liszt) آهنگساز دوره رمانتیک، نوازنده پیانو، تنظیمکننده، معلم موسیقی، و نویسنده اهل مجار بود. در سال 1811 در شوپرن، مجارستان، اتریش کنونی به دنیا آمد و در بایرن آلمان درگذشت.
پدرش آدام لیست و پدربزرگش مباشر املاکِ دربار کنت استرهازی و هر دو نوازنده بودند. پدربزرگ،پیانو، ویولن و ارگ میزد، و پدر، علاوه بر پیانو، نوازنده ویولنسل و گیتار نیز بود.
نوازندگی پیانو را از هفت سالگی نزد پدر آموخت و از هشت سالگی در جشنها و مهمانیهای محلی هنرنمایی میکرد. به دلیل همین هنرنماییها تعدادی از متمولان زادگاهش تصمیم گرفتند هزینه آموزش موسیقی این کودک با استعداد را در وین تأمین کنند. زمانی که فقط 9 سال داشت، نخستین کنسرت خود را در ادنبرگ اجرا کرد، در سال 1821، یعنی همان سالی که ناپلئون مُرد، لیست وارد دومین دهه عمر خود شد که سر آغاز دومین مرحله زندگیاش هم گردید، لیست در دهمین سال از عمر خودش، مجارستان را ترک گفت و تا سی سالگی به آنجا بازنگشت، با این همه شرایط آغازین، اثرات عمیقی روی او گذاشته بود، آدام لیست پدر فرانتس تصمیم گرفته بود که فرزندش را به شهرهای آلمان، پاریس و حتی لندن ببرد، فرانتس در مونیخ، اشتوتگارت، و استراسبورگ نوازندگی کرد و با همان کنجکاوی و همان کف زدنها که موتسارت شصت سال پیش، مورد استقبال قرار گرفته بود، تحسین شد ولی این تفاوت وجود داشت که لیست 12 ساله بود و دوبرابر سن آن موقعِ موتسارت را داشت و کشش نوشتن موسیقی را به خوبیِ اجرای کنسرت نداشت.
یوزف هایدن و لودویگ فان بتهوون از دوستان پدرِ فرانتس بودند و پدر با تکیه بر کمکهزینه تحصیل فرزندش از کارفرمایان خود مرخصی گرفت و همراه پسر راهی وین شد، جایی که گفته میشود بتهوون با شنیدن صدای پیانوی او درکودکی بر پیشانی وی بوسه زد. فرانتس سالها بعد در سالهای اوج کمال هنری وقتی مطلع شد حمایت مالی کافی در بُن، زادگاه بتهوون، برای ساختن تندیس برنزی این آهنگساز نشده، با اجرای شش کنسرت بزرگ در وین و کشاندن صدها تن از مشتاقان به سالنهای اجرای برنامه، هزینه بنای یادبود بتهوون را تأمین کرد.
فرانتز لیست جوانی خوش سیما، جذاب و بلندمو بود که به اجراهایی شگفت و فوق انسانی با پیانو پرداخت و اروپای های دوستدار موسیقی را سخت مبهوت و حیرت زده کرد. وی از زنان دل می ربود و نوازنده ای پرجلوه و باورنکردنی بود. دل های بسیاری را از پاریس تا مسکو به تسخیر درآورد. موسیقیدانان نیز به اندازه مردم دوستدار کنسرت به افسون نوازندگی او دچار بودند و برامس گفته است :« کسی که نوازندگی لیست را نشنیده باشد نمی تواند از نواختن پیانو سخنی به میان آورد.»
لیست در زمینه موسیقی نویسنده ای پرکار نیز بود و نقد موسیقی و کتاب هایی درباره شوپن و موسیقی کولی ها منتشر می ساخت. تلاش های ادبی او با کمک دو بانو که با آنان روابطی دیرپا داشت انجام می گرفت. این دو تن، هر دو نویسنده و از اشراف بودند. نخستینِ آن ها کنتس ماری داگو بود که همسرش را ترک گفت تا با لیست زندگی کند. (کوزیما، یکی از سه قرزند کنتس داگو و لیست نیز بعدها همسرش را ترک کرد تا با ریشارت واگنر ازدواج کند.) همکار دیگر لیست در واریمار، شاهدخخت روس کارولین ساین-ویتگنشتاین، بانویی بسیار مذهبی بود که پژوهشی در بیست و چهار جلد با عنوان دلایل درونی ضعف برونی کلیسا نوشته است.
منش چندسویه لیست در زندگی در 1861 دستخوش دگرگونی شدید دیگری شد. او که از شرایط موجود در وایمار ناخشنود شده بود از مقامش کناره گرفت و برای پیگیری تحصیلات مذهبی به رم رفت. در 1865 به جامه کشیشان درآمد و رتبه های کوچک روحانی یافت. معاصران لیست از ناهمگونی ظاهری کارهای او مبهوت بودند: دون ژوانی زبانزد و نوازنده ای شیطانی، کشیش شود! لیست در رم با این احساس که رسالتی در اصلاح و احیای موسیقی کلیسا دارد، به آفرینش اوراتوریو و مس پرداخت.
برخی از آثار:
یک سمفونی فاوست
دانته
پوئم سمفونی های تاسو
اورفه
هاملت
مازپا
آنچه در کوه شنیده میشود
لو پرلود
و پرمتئوس
سالهای زیارت
شیطان
والس
آلبوم یک مسافر
سونته دل پترارکا
سونات سی مینور
آببازیهای ویلای استه
کنسرتو پیانو شماره 2 و 1
راپسودیهای مجار
آثار ادبی گوته و آثار دانته از منابع ادبی الهام بخش و محبوب او بودند. بسیاری از ساخته های لیست با مضامینی همچون ابلیس یا مرگ مرتبطند و عنوان هایی مانند والس مفیستو، رقص مرگ و یا سوگواری ها دارند.
واپسین سال های عمر
او واپسین هفده سال عمر را میان رم، وایمار و بوداپست، شهری که در آن مدیر آکادمی موسیقی شد، در سفر بود. گرچه واپسین آثارش چندان درک و ستوده نشد اما لیست دیگر به اسطوره ای زنده بدل شده بود. دوک بزرگ وایمار که لیست زمانی در استخدام او بود گفته است:«او همان چیزی بود که هر شاهزاده ای می بایست باشد.»
لیست در سالهای آغاز فعالیتش گزیدهکار بود و تنها شاگردانی را که رگه استعدادی در آنها تشخیص میداد می پذیرفت. اما در واپسین سالهای زندگی که به آرامش و ثروت رسیده بود درِ خانهاش به روی همه باز بود و به کودک، پیر و جوان آموزش رایگان می داد.
لیست آخرین سالهای زندگیاش را در وایمار و در کنار کوزیما و واگنر گذراند و از آنها حمایت کرد.
مرگ واگنر که بیست و چهار سال از دخترش بزرگتر بود بر اثر حمله قلبی در سفر ونیز، بعد از مرگ خواهر و برادر کوزیما (دو فرزند دیگر لیست) در جوانی برای هر دو گران و ضربه سخت دیگری بود. پدر و دختر در وایمار، جایی که واگنر به مقام نیمهخدایی رسیده بود احساس تنهایی میکردند. لیست با پذیرفتن شاگردان بیشتر و کوزیما با به عهده گرفتن ریاست تئاتر و جشنواره وایمار به قصد حفظ و اشاعه میراث واگنر کوشیدند کمبود او و خلأ زندگی خود را جبران کنند.
در این زمان بسیاری از شاگردان لیست به عنوان نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر وارد صحنه شده بودند و درِ خانه او بیش از پیش به روی هنردوستان و شاگردان بیشمارش باز بود. شاگردانی که بسیاری از آنها را یک بار هانس فون بولو شوهر اول کوزیما از سر خشم به علفهای هرز باغچه تشبیه کرده بود. اما لیست به این انتقادها بی توجه بود و میگفت به همه شاگردانش افتخار میکند. شاگردانی که از میانشان آهنگسازانی چون، ژرژ بیزه، کامی سن-سانس، بدریش اسمتانا، ایزاک آلبنیس و… برخاستند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”