ریتم آهنگ

مکتب آنیمیسم

مکتب آنیمیسم

● آنیمیسم (Animisme) جان گرایی

آنیمیسم در ادبیات حالتی را بیان می کند که در آن گویی اشیا جان و شعور دارند. آنیمیسم از واژه ی لاتین “anima” گرفته شده است که به معنی روح است و  آنیمیسم  گرایش به روح دادن به اشیاء و طبیعت ست.
آنیمیسم به عنوان مثال در اثر "میلی یا خاک زادگاه" (Milly ou la terre natale) نوشته ی لامارتین و یا دراثر "دهان تاریکی" ( La bouche d'ombre) نوشته ی ویکتور هوگو و "اشعار طلایی" (Vers dores) نوشته ی نروال به چشم می خورد.

 

 

آنيميسم (Animism) يك نوع پنداشت و شيوه اعتقادي عميق است كه در بسياري از مناطق قاره آفريقا رواج داشته است. از لحاظ واژه شناسي Animism به معناي جان و روان است. آنيميسم به معناي روح پرستي، روح پنداري، اعتقاد به ارواج و جان گرايي در فارسي به كار رفته است.

در مورد آنيميسم  بحث هاي فراواني وجود دارد. اين آيين در تحولات و تطورات زماني شكل هاي متعدد و متنوعي پيدا كرده است. در تفكر انسان هاي بدوي، خيال پردازي و احساسات عاطفي بر عقلانيت برتري دارد. بر همين مبنا همه جا را پر از ارواح و شياطين مي بيند كه بر زندگي او سايه اي وسيع انداخته است. علت اين امر آن است كه در زندگي انسان ابتدايي، پرسش هاي اساسي و حياتي پاسخ هايي آرام بخش و سودمند در برندارد، چراكه دانسته هاي ذهني در جريان رشد و تكوين معرفت در مراحل ابتدايي و عاميانه قرار دارد. در واقع انسان هاي بومي در هر مسير انحرافي و در برابر هر پديده اي كه قرار مي گيرند آن را با كمك ارواح و همخواني با آن مي سنجند.

مباني اساسي آنيميسم را در سه محور مي توان برشمرد: الف) اعتقاد به ارواح؛ ب) اعتقاد به مانا؛ ج) اعتقاد به سحر و جادوگري.

 

الف) اعتقاد به ارواح:

جامعه شناسان معتقدند منشأ اعتقاد به ارواح در فرهنگ هاي ابتدايي مسير تكاملي را پيموده است. در ابتدا انسان هاي ابتدايي به علت ناداني و عدم رشد فكري، بر مبناي احساسات و عاطفه پديده هاي طبيعي را داراي روح تلقي مي كردند. از ديدگاه آنان، بسياري از اتفاقات و جريانات طبيعي مثل آتش فشان، رعدوبرق، رشد و نمو گياهان و … معلول اراده ارواح تلقي مي شد. علاوه بر اينها بوميان آفريقا بر اين باور بودند كه تعدادي ارواح آزاد (مانند اجنه) در چشمه ها و كوه ها و … سرگردانند. قبايل «دوجون» و «بانتو» در آفريقا روح را عبارت از جسم سيال و كهربايي مي شمارند كه جاي آن در بدن، خون است و داراي قدرتي است كه مي تواند از جسمي به جسم ديگر، از جايي به جاي ديگر به سرعت منتقل شود. وقتي روحي از بدن صاحبش جدا شود، موجود خطرناكي مي شود. قبايل «باميا» در آفريقا، معتقدند كه روح هركس شبيه سايه اوست و مانند همزاد هميشه همراه صاحبش است و شكل آن همان سايه و تصوير عكسي است كه در آب منعكس مي شود. عموماً قبايل بومي پيرو آنيميسم، معتقدند كه روح در بدن هركسي عاريه است و هميشه مي كوشد كه از آن فرار كند، از اين رو، از منافذ بدن صاحبش خارج مي شود، به خصوص از راه دهان و بيني و گوش ها. از اين جهت بعضي قبايل مانند «سلب ها (Celebs) » بيني و ناف و منافذ ديگر شخص مريض را مسدود مي كنند.

 

ب) اعتقاد به نيروي «مانا»:

در مورد مانا قبل از هر توضيحي ذكر اين نكته ضروري است كه اعتقاد به «مانا» در آيين توتميسم پيشرفته هم وجود دارد.

مانا به طور كلي چه در آئين توتميسم، چه در آئين آنيميسم به معناي نيروي غيرمادي، كلي و نامشخص است كه به همه چيز تحريك و حيات مي بخشد و ممكن است در همه چيز باشد. اما مفهوم اختصاصي مانا در آنيميسم اين است كه اگر در چيزي بيشتر متمركز باشد آن چيز داراي نيرو و خاصيت جادويي زيادي خواهد بود. بنابراين، در آنيميسم جادوگران مي كوشند كه نيروي بيشتري كسب كنند تا نيروي جادويي آنها، براي غلبه بر دشمن و تسخير ارواح شر، زيادتر شود.

بر همين مبنا، سوءاستفاده از مانا در آنيميسم بيشتر از توتميسم بوده است چراكه مانا در جان گرايي در مسير سحر و جادويي به كار مي رود و در صورتي كه در توتميسم فقط به عنوان نيروي محركه در اشياء و جانداران شناخته شده است.

 

ج) اعتقاد به سحر و جادوگري:

در آنيميسم اعمال سحر و جادوگري دو كاركرد داشته است: اول آنكه ارواح شياطين و دشمنان را از افراد معتقد به آيين دور كنند. دوم آنكه به وسيله سحر و جادو اخبار و حوادث آينده را پيشگويي كرده و انسان ها را نسبت به محيط و وضعيت آينده شان باخبر سازند.

در اين باره ويل دورانت كه تحقيقات گسترده اي انجام داده مي گويد: «هنگامي كه انسان اوليه عالمي از ارواح براي خود ساخت، بدون آنكه ماهيت واقعي و تمايلات آنها را بداند، درصدد برآمد خشنودي آنها را جلب كند و از آنها در امور خود استمداد جويد، به اين ترتيب است كه به جان گرايي براي اشياء كه ريشه ديانت اوليه است، عامل ديگري (سحر و جادو) افزوده شد و اين سحر به منزله روح شعائر ديني به شمار مي رود».

● اسپریتوالیسم (Spiritualisme) روح گرایی

دو طرزفکر با این نام شناخته می شود:
١)  سیستمی فلسفی که باور دارد دنیا از دو واقعیت تشکیل شده است :ماده و روح، و این دوگانگی در ساختار  انسان نیز به کار رفته است.
۲) سیستمی فلسفی که باور دارد در دنیا تنها یک واقعیت وجود دارد و آن روح است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”