ریتم آهنگ

هنر گبه‌بافی

هنر گبه‌بافی

هنر گبه‌بافی یکی از شاخه‌های بافندگی سنتی می‌باشد که با کمک دار و به روش تار و پودی بافته می‌شود. تفاوت اصلی گبه با قالی در نحوه‌ی پودگذاری و تفاوت در نقشه و طرح می‌باشد، به‌طوری که در قالی تنها در هر رج بافت از دو پود زیر (ضخیم) و پود رو (نازک) استفاده می‌شود اما در گبه در هر رج بافت بین 3 تا 8 پود استفاده می‌شود. طرح گبه ذهنی و تجریدی است اما قالی دارای نقشه می‌باشد. در مقاله هنر نساجی و بافندگی سنتی به‌طور مختصر به معرفی گبه‌بافی و روش بافتن آن پرداختیم و در این بخش قصد داریم به‌طور کامل به توضیح این هنر زیبا که در ایلات و عشایر ایران رایج است بپردازیم.

گبه بافی عشایر

گبه بافی عشایر

معرفی هنر گبه‌بافی
گبه زیراندازی تار و پودی و خواب‌دار است که این خواب را از پُرز به وجود می‌آورد و این پرز طول ساقه‌ای به بلندی 3 سانتی‌متر دارد و بیشتر در استان فارس و کمتر در استان‌های همجوار استان فارس در اثر کوچ عشایر استان فارس یا قرابت این عشایر با سایرین بافته می‌شود که از 3 پود تا 8 پود به‌طور معمولی و بعضا تا 14 پود قابل‌تغییر است، بافته می‌شود که در هر رج پس از بافت، پودگذاری می‌شود که تعداد 3 پود با پرز کوتاه با تعداد گره‌های بیشتر در واحد طول و عرض، گبه ظریف و نفیس و معمولا سفارشی و تعداد ‌پودهای بیشتر با پُرزی بلندتر و درشت بافت‌تر از گبه معمولی به شمار می‌آید. البته نوعی گبه پتویی بافته می‌شود که تعداد پود آن از 3 پود تجاوز پیدا نمی‌کند و الیافی کاملا نرم دارد.

گبه در قدیم و تا چندی پیش، پشم اندر پشم و خود رنگ بوده ولی امروزه به دلیل بعضی نیازها و سفارشات از تار پنبه‌ای و یا استفاده از رنگ‌های خاص پشم مصرفی با شیوه‌ی گیاهی و شیمیایی رنگرزی می‌شود. پشم مورد مصرف در گبه از بهترین نوع پشم می‌باشد.

به‌طور کلی گبه به 4 گروه طرح اصلی تقسیم می‌شود که عبارتند از:

1-    نقوش سایر زیراندازهای غیر پُرزدار مانند گلیم.

2-    طرح‌هایی که از نقوش قالی گرفته شده است.

3-    طرح‌های ساده شده‌ای که از زیراندازهای غیر پُرزدار اخذ شده است.

4-    طرح‌هایی خاص که نشان‌دهنده زندگی بافنده و یا حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین است که در زندگی بافنده رخ می‌دهد و یا آنچه که بافنده از اعضای خانواده خود انتظار دارد، می‌باشد.

گبه با طرح درخت

گبه با طرح درخت

به‌طور کلی طرح‌های گبه ممکن است به نام طایفه بافت، نام‌گذاری و شناخته شود مانند گبه‌ی شش بلوکی، گبه‌ی شور باخورلو، گبه ایل عمله، گبه ایمانلو، گبه عرب و یا طرح‌هایی با نام یک ترنج، دو ترنج، سه ترنج، چهار ترنج، پنج ترنج، سراسر ترنج، انواع طرح‌های شیری دیگر یا سایر درندگان گبه‌هایی با طرح‌های تخت جمشید، گبه‌هایی با انواع طرح‌های درختی، درختی با پرندگان تجرید شده و یا پرندگان طبیعت‌گرایانه، انواع انسان‌های عروسک‌نما که بیشتر به نقاشی کودکان شباهت دارد، گبه‌های طرح شطرنجی دو رنگ، شطرنجی الوان، شطرنجی در شطرنجی، خشتی و گبه‌هایی انواع طرح‌های حیوانات اصلی و وحشی و هر چیزی که در ذهن بافنده گبه با اهمیت باشد به عنوان طرح در گبه منظور شود.

گبه شطرنجی

گبه شطرنجی

خصوصیاتی مانند استفاده از بهترین الیاف، بهترین و جذاب‌ترین طرح با رنگ‌بندی زیبا و جذاب و دلنشین و اندازه‌های متناسب، سبب شده است که گبه در میان سایر زیراندازها جزء بهترین دست‌بافت‌ها شناخته شود.

گبه نوعی فرش دست‌بافت است که یک تا سه سانتی‌متر خواب دارد، درشت بافت است و به تناسب چله پودهای آن ضخیم است. اسکلت اصلی گبه تار و پود است. در گبه از پود زیاد در هر رج استفاده می‌شود و گاه تعداد آن از سه تا هشت پود در هر رج است. ریشه گبه را به این علت بلند می‌گیرند تا بین رج‌ها به سبب استفاده زیاد از پود کلفت فاصله‌ای ایجاد نشود و برای پر گوشت بودن و ذرتی نبودن گبه از پُرز بلند کمک می‌گیرند. گبه بیشتر به روش «فارسی باف» بافته می‌شود و اما روش «ترکی باف» هم در بین ایلات و عشایر به ندرت دیده می‌شود و گبه‌ها بر روی دارهای افقی (زمینی) بافته می‌شود. گبه کلا از تار و پود گرفته تا ریشه‌ها، از جنس پشم است و مهم‌ترین آفت آن بید است. گبه‌های مرغوب از جنس پشم بهاره می‌باشند و پشم‌ها توسط دست ریسیده می‌شوند و به روش طبیعی و گیاهی رنگ می‌شوند و این‌گونه رنگ‌ها در مقایسه با رنگ‌های شیمیایی بسیار با دوام و دارای ثبات و درخشندگی زیاد است. طرح گبه، ذهنی و هندسی می‌باشد و به کمک قرینه‌بافی، طرح‌ها و نقش‌های جذاب که از محیط پیرامون و اطراف بافنده الهام گرفته شده است. واحد بسته‌بندی گبه، بقچه می‌باشد و در هر بسته 2 تا 4 تخته گبه گذاشته می‌شود.

نکته: اگر علاقه‌مند به یادگیری این هنر زیبا هستید به بخش «آموزش گبه‌بافی» مراجعه کنید. 

تاریخچه گبه‌بافی
کسی به‌طور دقیق نمی‌داند که نام گبه از کجا آمده و چه ریشه‌ای دارد و چرا گبه به این نام معروف شده است، عده‌ای از زبانشناسان و نویسندگان معتقدند که این لغت به معنی زمخت، ضخیم و سفت و چیزی شبیه به این‌ها بوده است، چون به فرشی گبه می‌گویند که خوابی بلند دارد و درشت بافته شده است. این زیرانداز توسط عشایر و برای مصارف شخصی بافته می‌شده است. گبه زیراندازی بود برای جلوگیری از نفوذ سرمای زمین و خانواده‌ی عشایری را از آن محافظت می‌کرد.

در تاریخ ایران برای اولین بار، لغت گبه در گزارشی از استقبال شاه طهماسب صفوی از شاه همایون گورکانی، پادشاه هندوستان که به علت سیاسی و توطئه‌ها و خیانت‌های درباریان مجبور شده بود به ایران فرار کند، آمده است. شاه تهماسب صفوی به شاه همایون گورکانی پناه می‌دهد و برای استقبال از او دستور می‌دهد استقبال بی‌نظیر و جانانه‌ای به عمل آورند، از این رو مدیران جشن استقبال که سرپرستی آنان را محمدخان اشرف اوغلی بر عهده داشت، در سالن‌ها از قالیچه‌های دو خوابه‌ی طلا باف، نمد تیکه کرکی اُستر اطلس، گبه و سه قالی دوازده ذرعی گوشگانی (جوشقانی) پهن کردند.

گبه با طرح حیوانی

گبه با طرح حیوانی

اندازه گبه
گبه‌هایی که در ایلات و عشایر می‌بافتند به علت این که برای مصرف شخصی بود، از نظر ابعاد تابع هیچ‌گونه استانداردی نبود و طول و عرض آن بستگی به میل و خواست بافنده گبه داشت و شاید بستگی به بزرگی چادر عشایر بافنده آن. گبه تقریبا در اندازه‌های مختلف بافته می‌شود به ویژه در شرایطی که این فرش نیز به خانه‌های شهرنشینان وارد شده و همچون دیگر فرش‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گبه به صورت چهار گوش یا کناره در اندازه‌های 2/5*1/5، 100*200، 150*250، 3/5*2/5 و 1/5*2 بافته می‌شود. اندازه گبه گاه به درخواست مشتری بستگی دارد و اگر مشتری اندازه گبه را تعیین نکند، بافنده گبه به هر اندازه‌ای که مایل بود گبه را می‌بافد؛ اما امروزه با استقبال از آن و تقاضای بازار، گبه در اندازه‌های استاندارد بافته می‌شود.

طرح گبه
طرح گبه بسیار ساده و هندسی بوده و در ابتدا گبه‌ها بدون نقش و ساده بافته می‌شده‌اند و گاه نیز از محیط اطراف الهام می‌گرفتند. هر چه بافنده در ذهن خود داشته بر روی گبه پیاده می‌کرده، گبه‌هایی که توسط عشایر بافته می‌شد دارای طرح‌های ذهنی بوده و چون گبه مصرف شخصی داشت برای بافنده تنها آن چیزی را که خود در ذهن داشت و هیچ قید و بندی در انتخاب طرح وجود نداشت، خود بر روی گبه پیاده می‌کرد و طرح‌ها از محیط اطراف خود بافنده گرفته می‌شد و شاید آرزوها و خواسته‌هایشان را بر روی گبه پیاده می‌کردند.

مثلا نقش چادر، شاید آرزوی داشتن چادری بزرگ‌تر و یا مأمن ثابت بود و نقش انسان نشانه‌ی داشتن خانواده و گل و بوته نشانه‌ی سرسبزی و نقش گوسفندان و گله و حتی سگ در پیش عشایر نشانه و نماد خاصی داشته است.

گبه هنر اصیل ایرانی است که شاید بتوان گفت: طرح و نقش آن، آن را از دیگر دست‌بافت‌ها متمایز می‌سازد و اگر چه گاه همچون فرش از زحمت و مشقت کمتر برخوردار است، اما باز هم گبه در جای خود هنر قابل تحسینی است.

گبه طایفه شش بلوکی

گبه طایفه شش بلوکی

رنگ‌های مورد استفاده درگبه
در بخش آموررنگ‌های گبه در اوایل «خود رنگ» یعنی رنگ طبیعی پشم بود و چون گبه دست بافت عشایری بود و فقط خودشان از آن استفاده می‌کردند بنابراین می‌توان گفت: گبه دست بافتی منحصر به فرد بود که عشایر اولین کسانی بودند که آن را می‌بافتند و مورد مصرف قرار می‌دادند.

رنگ‌ها در ابتدا به صوت خود رنگ بوده و پشم‌ها به رنگ‌های طبیعی چون مشکی، سفید، شیری، قهوه‌ای یعنی همان رنگی که پشم‌های حیوانات به طور طبیعی به آن رنگ بودند مانند: پشم شتر، بز، گوسفند و غیره اما با گذشت زمان و کوچ عشایر از جایی به جای دیگر و دسترسی به رنگ‌های گیاهی و شناخت رنگدانه‌های گیاهان و راهیابی گبه به خانه‌های شهرنشینان گبه از مصرف شخصی عشایر به مصرف شهرنشینان هم درآمد و از آن زمان گبه‌ها با رنگ‌های متنوعی گیاهی و طبیعی رنگ شده و بافته می‌شد و هر کدام از رنگ‌های مورد مصرف نماد و نشانه‌ی چیزی بود، مثلا رنگ آبی نشانه‌ی پاکی و زلالی و آسمان است و رنگ سبز نشانه سر سبزی و خرمی و به نوعی به معنی برکت بوده چرا که عشایر برای به دست آوردن و رسیدن هبه مراتع و آب، مدام در حال کوچ هستند.

رنگ زرد نشانه‌ی طلا و خاک وطن است و حس وطن دوستی در بین قشقایی‌ها شدید بوده است. به همین خاطر در گبه‌های خود به نشانه‌ی خاک وطن از رنگ زرد زیاد استفاده می‌کردند. رنگ مشکی نشانه مرگ و میر است و زمانی در گبه مشکی استفاده می‌شود که کسی از اطرافیان و اقوام عمر خود را از دست داده باشد. رنگ سفید نشانه‌ی تولد و نو شدن در پیش قشقایی‌ها است.

تقسیم‌بندی رنگ‌ها در گبه‌بافی
لازم به ذکر است که رنگ‌های اصلی، شامل رنگ‌های قرمز، زرد و آبی است که به صورت مثلث فرضی نمایش داده می‌شود و از ترکیب این سه رنگ به‌صورت دو به دو، رنگ‌هایی به وجود می‌آید که به آن رنگ‌های فرعی می‌گویند. با توجه به طیف نور خورشید، هفت رنگ حاصل می‌شود که در واقع سه تای آن‌ها جزء رنگ‌های اصلی است که در بالا نام برده شده‌اند و حد فاصل هر رنگ اصلی تا رنگ اصلی دیگر، رنگ‌هایی که حاصل می‌شود، رنگ‌های میانگین یا رنگ‌های ثانویه و یا فرعی نامیده می‌شوند.

رنگ‌های فرعی، میانگین و یا ثانویه رنگ‌هایی هستند که از ترکیب رنگ‌های اصلی حاصل می‌شوند، برای مثال:

1- از ترکیب رنگ قرمز و آبی رنگ بنفش حاصل می‌شود.

2- از ترکیب رنگ قرمز با سبز، رنگ نارنجی به دست می‌آید.

3- از ترکیب رنگ آبی با رنگ زرد، رنگ سبز حاصل می‌شود.

در مواد رنگ‌زا با استفاده از دو رنگ خنثی سفید و سیاه، تمامی رنگ‌های دیگر پدید می‌آید. رنگ‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند که عبارتند از: رنگ‌های گرم، سرد و خنثی.

1- رنگ گرم: در واقع از خانواده‌ی رنگ قرمز است و از نظر علمی گردش خون را تسریع و تپش قلب را بالا می‌برد و حالت هیجان و شوق در انسان ایجاد می‌کند. بیشتر این رنگ‌ها در خورشید، مناطق کویری، آتش و غیره دیده می‌شود.

‌2- رنگ سرد: رنگ‌هایی که متعلق به خانواده رنگ‌های آبی است که به رنگ‌های سرد معروف هستند و از لحاظ علمی جریان خون را کُند و حالت آرامش و سردی را در انسان به وجود می‌آورد؛ مانند دریا، آسمان و مناظر زمستانی و غیره دیده می‌شود.

3- رنگ‌های خنثی: به رنگ‌هایی اطلاق می‌شود که از ترکیب رنگ‌های سرد و گرم و یا انواع خاکستری‌ها، سیاه و سفید تشکیل یافته‌اند.

رنگ‌ها در گبه‌بافی

روانشناسی رنگ‌ها در گبه
رنگ‌های اصلی که در این هنر استفاده می‌شود، رنگ‌های زرد، آبی، قرمز، نارنجی و بنفش می‌باشند که هر یک از آن‌ها در بین عشایر نماد خاصی را دارند که در ادامه آن‌ها را توضیح داده‌ایم.

رنگ زرد: رنگ زرد رنگ جوانی، روشنی، نور و نشان دانش و معرفت و شادی آفرین است و بیشتر پرتوهای دریافتی را بازتاب می‌دهد، ژرفا و عمق ندارد و جزء رنگ‌های گرم است محسوب می‌شود. این رنگ برای عشایر بسیار با اهمیت است، به‌طوری که نشانه خاک سرزمین و وطن است.

رنگ آبی: رنگی است آرام و درون‌گرا؛ بیننده را به درون خود می‌کشاند، به معنای ایمان است و سمبل جاویدانی است. رنگ آبی همیشه سایه‌دار است و همواره فعل دارد و در تاریکی خودنمایی می‌کند. آبی با روان انسان پیوند خورده است تا اعمال روح نفوذ می‌کند و نشانه‌ی آرامش است.

رنگ قرمز: رنگ قرمز؛ رنگی گرم و دارای نیروی برون‌گرا است. رنگ توان و فعالیت و رنگ تقویت کننده قلب است. قرمز رنگ حق، پیکار و شهادت است و سمبل حیات و مبین هیجان و شورش است.

رنگ سبز: رنگ اعتدال و سرد است، در آن آرامش وجود دارد و در ترکیب آن رنگ گرم و رنگ سرد زرد و آبی به نسبت برابر درهم ترکیب شده است. رنگ سبز رنگ تفکر، صلح و طبیعت است.

رنگ نارنجی: رنگ جوانی، نشاط و جشن و سرور است و جزء رنگ‌های گرم محسوب می‌شود.

رنگ بنفش: رنگ بنفش رنگی است که نمایشگر بی‌خبری، بی اختیاری، ظلم و دشواری است. این رنگ مرموز و برانگیزاننده‌ی احساسات است و در سطح وسیع حالت ترس را نشان می‌دهد. اگر در رنگ بنفش میزان رنگ قرمز بیشتر باشد و به سمت ارغوانی متمایل گردد که در طبیعت و در مناظر اغلب به چشم می‌خورد. در رنگ بنفش اگر میزان آبی آن بیشتر باشد (آّبی بنفش) القا کننده‌ی تنهایی است. ناگفته نماند که رنگ قرمز بنفش یا ارغوانی رنگی است که عشق یزدانی و روحانی را در خود دارد.

روش نگهداری از گبه
بید یکی از آفت‌های گبه به شمار می‌آید و بهترین کار برای جلوگیری از بیدخوردگی، قرار دادن گبه در معرض هوای آزاد می‌باشد. برای مبارزه با آفت بید و نابودی بهتر است از نفتالین و کافور استفاده شود. برای این که گبه ضد بید شود از اسپری‌های حشره‌کش و یا محلول کافور و استفاده کنید و از موی بز در شیرازه‌ی گبه استفاده شود. عوامل نابود کننده گبه: رطوبت، بیدزدگی و آتش است.

اگر سطح روی گبه لکه‌ای داشت بهتر است برای پاک کردن آن از گِل سرشوی و ساپوتین‌ها استفاده شود؛ زیرا این نوع پاک کننده‌ها اثر نامطلوبی بر روی گبه باقی نمی‌گذارند و در عین حال بهترین پاک‌کنندگان سنتی هم به شمار می‌آیند. ‌

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”