ریتم آهنگ

فن بیان بازیگر؛ مونوتن بودن یا نبودن

فن بیان بازیگر؛ مونوتن بودن یا نبودن

بیان بازیگر و مونوتن بودن آن به چه معناست؟ اصلا مونوتن یعنی چه؟ احتمالا شما هم مانند من سرکلاس خوابیده اید. نخوابیده اید؟ همانا از مشرکین هستید!!! دلیل اینکه شما سرکلاس خوابتان می برد مونوتن است!!! دلیل آن این است که معلم شما با یک صدای یکنواخت و ثابت صحبت می کند و درس می دهد و این بیشتر شبیه لالایی می ماند و باعث میشود خواب آلود شوید و پلک هایتان سنگنین شود.
سبک صحبت کردن زیبا به صورتیه که بیشتر از 2 دقیقه باهات صحبت کنه خوابت می بره…هر وقت هم میخواد با آبان دعوا کنه ، آبان پلک هاش سنگین میشن و خوابش می بره و همین باعث فیزیکی شدن دعوا میشه!!! ( یکم صحبت هاش بوق دار هم میشن- این بود اون زندگی که ما میخواستیم؟)

مونوتن در فن بیان بازیگر را در این مقاله به طور کامل شرح داده ایم چرا که یکی از مشکلات اساسی بازیگران تازه کار این است که از صدای خود به طور موثر استفاده نمی کنند.آنها اغلب هر خط دیالوگ خود را یکنواخت و بی روح می خوانند . این حالت را اصطلاحا مونوتن می گویند. اگر به عنوان بازیگر می خواهید شخصیت شما زنده شود و بازی موثرتری داشته باشید بهتر است از مونوتن دوری کنید و بدانید صدای شما یکی از ابزارهای مهم شماست.
مونوتن از مونو – mono ( عدد یونانی به معنای یک) و تن-tone (معنای لحن و تن صدا) ساخته شده است و به معنای یک صدای یکنواخت است. مونوتوم اگر جایی دیده اید یا شنیده اید اشتباه است.گاهی بازیگر ناخودآگاه عادت کرده است که یک دیالوگ را به صورت مونوتن بگوید.در این مقاله چند پیشنهاد  و تمرین برای فن بیان بازیگر داریم که به شما برای حل این مشکل کمک می کند.
1- صدایتان را عجیب و غریب کنید.
وقتی می گویم عجیب و غریب منظورم دقیقا عجیب و غریب است.نه اینکه مانند افراد دیگر صحبت کنید. اینقدر عجیب و غریب صحبت کنید که خودتان هم انتظارش را ندارید. یک مونولوگ کوتاه را انتخاب کنید. و سعی کنید هر جمله را به طرز عجیبی بگویید. این تمرین تاثیر زیادی در بهبود بیان بازیگر خواهد داشت و به شما کمک می کند که خودتان را به یه حالت خاص محدود نکنید.
مثلا: یکی را بلند بگویید. دیگری را نجواگونه بگویید. نفس زنان بگویید. با صدای بم تان بگویید. با لهجه بگویید. شبیه آدم آهنی بگویید. مثل ببعی بگویید. با فریاد بگویید. حین خوردن چیزی بگویید. نفس تنگ بگویید و هزاران ایده دیگر که به ذهن خلاق تان می آید. سعی کنید خیلی عجیب و غریب باشید. خودتان را محدود نکنید. خودتان را آزاد بگذارید و هر صدایی آمد، خوش آمد.

2- تغییر ریتم
دیالوگ خودتان را بگویید ولی هر لحظه ریتم گفتار خود را تغییر دهید.منظورم این است که با سرعت ادای دیالوگ ها کار کنید.آنها را خیلی آرام و شمرده شمرده بگویید. آنها را خیلی سریع بگویید.هر جمله را با ریتمی متفاوت بخوانید.آنها را مخلوط کنید و قابل پیش بینی نباشید. سرگرم کننده هم می تواند باشد. در پایان بر اساس شخصیت پردازی و تحلیل متن و تشخیص خودتان ببینید چه ریتمی برای آن دیالوگ مناسب است.

3- از بدن خود استفاده کنید.
به بدن خود اجازه دهید وارد کار شود. بدن و صدا با هم رابطه بسیار تنگاتنگی دارند. سعی کنید قبل از هر چیز بدن خود را گرم کرده باشید و سپس در حالت ها و ژست های مختلف بدنی دیالوگ و متن خود را بخوانید. مثلا: در حال خوابیدن بروی کف زمین. در حال چمباتمه زدن. در حال پرواز کردن. در حال دویدن. در حال شنا کردن. اگر تخیل هم وارد کار کردید، دمتان گرم!!
دقت کنید که قرار نیست شما در حین اجرا این چنین باشید. این فقط یک تمرین بود برای اینکه بدن با بیان بازیگر هماهنگ شود. حالا می توانید در حین گفتن متن بدنتان را آزاد بگذارید که حرکات خاص و متناسبی هم داشته باشد و شما را از مونوتن بودن دور نگه دارد.
 

4- از اصوات غیرکلامی استفاده کنید.
اصوات غیرکلامی اصواتی هستند که کلمات واقعی نیستند. مثل تنفس ، “ام” ، خرخر ، خنده ، آه و….می توانید آنها را در طول دیالوگ یا مونولوگ خودتان استفاده کنید. این اصوات می توانند بازی و دیالوگ گفتن شما را طبیعی تر کنند. البته دقت داشته باشید که استفاده زیاد از حد از آنها هم دیگر توصیه نمی شود.

5- پایان غافلگیرانه
اگر مونولوگ یا دیالوگ شما طولانی است یک ایده مناسب این است که جمله آخر را دقیقا برعکس آنچه تا الان انجام می دادید بگویید. برای مثال اگر با صدای بلند و سریع دیالوگ تان را می گفتید، جمله آخرتان را با صدای پایین و ریتم آرام تری بگویید. همین تغییر در بیان بازیگر می تواند مخاطب را غافلگیر کند و بازی تان را زنده تر کند. در کل سعی کنید روی گفتن خطوط به روشی خاص تمرکز کنید و از مونوتن فرار کنید.

 

در واقع باید توجه داشت که يكي از مهم ترين ابزارهاي بازيگري برخورداري از بيان درست است. بازيگران طراز اول تئاتر همواره در
طول تاريخ هنر نمايش به سبب داشتن فن بيان قوي شهره بود هاند. البته در نمايش پانتوميم و دورة سينماي صامت، صدا و بيان كاربردي نداشته و به جاي آن حركت و بدن حرف اول را مي زده است.
برخي از افراد از صحبت كردن در جمع واهمه دارند، زمينه ساز اين ترس، عدم خود باوري به واسطة مسائل خانوادگي ، محيطي و اجتماعي است. هنرجويي كه دچار چنين ترسي باشد، شبيه دانشجوي جراحي است كه از چاقو مي ترسد. او براي فائق آمدن بر اين مشكل چاره اي جز قرار دادن خود در موقعيت ندارد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”