ریتم آهنگ

پیشینه رنگرزی درکاشان

پیشینه رنگرزی درکاشان

رنگرزی

حضور رنگ در زندگی بشر،بیش از هر چیز برآمده از نوع نیاز روحی اوست.

رنگ ها در زندگی معنوی و عاطفی انسان ها تاثیراتی انکارناپذیر دارند. رنگ در فرش دارای اهمیت خاصی است؛ تلفیق و هماهنگی یا تضاد بین رنگ ها این پدیده هنری را زیبایی می بخشد و آن را در بین سایر دست بافت های انسان ممتاز می سازد.

چه بسا یک طرح قالی با رنگ های متفاوت تاثیرات مختلف روحی و روانی بر افراد بگذارد.

 

رنگرزی کاشان در گذر زمان

پیشینه رنگرزی در کاشان به بیش از هفت هزار سال، یعنی هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد.

 

در واقع می توان گفت کاشان مهد رنگرزی ایران بوده و پیش از عمده تمدن های بشری، هنر رنگرزی در منطقه سیلک رواج داشته است.

 

پروفسور گیرشمن، باستان شناس فرانسوی در پی تحقیقات خود در سیلک در این باره می نویسد: (مرده را به طرز درهم پیجیده ای در کف اتاق ها دفن می کردند. جسد فقید را به رنگ قرمز،ملون می کردند و این عمل در جاهای دیگر نیز دیده نشده است. رنگ قرمز که با ان دیوار های اطاق را می اندودند، وسیله تزئین داخلی به شمار می رفت. این رنگ مخلوطی است از اکسید آهن با عصاره میوه که در نجد ایران بسیار عمومیت داشت.این نمونه خوبی است که سلیقه بشر را برای تنوع آزمایش ها و استعداد وی را برای اختراع نشان می دهد).

 

بنابراین در تمدن سیلک، رنگرزی در زندگی و اعتقادات مردم اهمیت ویژه ای داشته و ضمن برآوردن نیازهای عاطفی و روانی و زیبایی شناسی او در عرصه های مختلف، از کارکردهای دینی و مذهبی نیز برخوردار بوده است.

 

وجود معادن قدیمی لاجورد در اطراف کاشان نیز زمینه استفاده از رنگ لاجوردی را به طور گسترده فراهم می نموده است.

 

با وجود محرز بودن بافت پارچه و فرش در تمدن سیلک و وجود هنر رنگرزی که در بخش های دیگر به آن اشاره شد، از رنگرزی الیاف در آن دوران آثاری باقی نمانده است.

 

 

البته طرح های شطرنجی پارچه و زیرانداز بیانگر آن است که دست کم دو رنگ در این بافته ها وجود دارد، اما مشخص نیست این دو رنگ، از الیاف یا پشم طبیعی سیاه و سفید یا قهوه ای  حیوانات اهلی است، یا از الیاف رنگرزی شده به رنگ های مختلف می باشد.

 

وجود پارچه های ملون باقیمانده از دوران ساسانی گویای آن است که در آن زمان هنر رنگرزی الیاف در کاشان رواج داشته است.

 

.

پس از طلوع اسلام،افزون بر نساجی و پارچه، سفالگری و کاشی سازی و تذهیب نیز عرصه حضور رنگرزی کاشان بوده که آثاری از آنها از دوره های آل بویه، سلجوقی، خوارزمشاهیان، ایلخانان و ترکمانان و دوره های پس از آن برجای مانده است.

 

 

توماس هربرت در سفرنامه خود از کارترایت انگلیسی-که در دوره صفویه در سال ۱۶۰۰ میلادی از کاشان دیدار کرده- چنین نقل می کند: (هنر عالی آنها رنگرزی پارچه های ابریشمی و کتانی است و دیگر گل و بوته هایی که از چرم می سازند).

 

همچنین مجله فارسی زبان لندن به نام روزگار نو، در مقاله ای درباره کاشان می نویسد: (این شهر از قدیم الأیام سوابق طولانی و شهرت تاریخی در کار رنگرزی داشته است و حتی کارشناسان اروپایی که به این منظور به ایران آمده اند،در کارگاه های کاشان فنون رنگرزی را آموخته و تکمیل کرده اند.)

البته در کاشان رنگرزی مخمل و ابریشم در یکجا صورت می پذیرفته و در واقع رنگرزی قالی ابریشمی با مخمل در رقابت بوده است.

 

پروفسور پوپ این موضوع را توضیح می دهد: (… این قالی ها نه از حیث عظمت و جلال،بلکه از حیث درخشندگی و عمق رنگ با مخمل یکسان است. مبنای این رقابت واحد است؛ زیرا هر دو دسته هنرمندان،ابریشم به کار می بردند و هر دو نسج در یک دیگرنگ و در یک کارگاه بافته می شدند).

 

 

رنگرزی قالی پس از دوره صفویه نیز در کاشان تداوم یافت. در دوره قاجاریه با اوج گیری قالی بافی در کاشان، جمعی از رنگرزان ابریشم و مخمل به این کار روی آوردند و بدین رو رنگرزی قالی به شیوه سنتی با استفاده از رنگ های طبیعی گیاهی و معدنی رواجی تام یافت.

 

متاسفانه رنگ های مصنوعی که از حدود سال ۱۸۰۰ میلادی در غرب تولید شده بود،در سال ۱۸۸۳ / ۱۲۶۲ ش. به ایران نیز راه یافت.

این روش در بازار عمومی  فرش ایران بازتابی نامطلوب داشت؛ چنان که لرد کرزن در این باره چنین می گوید:(از آثار صنایع دستی ایران، یگانه چیز قابل توجه قالی است. این متاع نفیس را سابقاً با نقشه های زیبای شرقی و رنگ های طبیعی نباتی تهیه می کردند.

 اما چند سالی است که رنگ مصنوعی آنیلین و نقشه های یکنواخت فرنگی،قالی ایران را زمین زده است، اگر چه از طرف دولت ایران برای جلوگیری از این مفاسد اقداماتی می شود.)

 

در پایان جنگ جهانی اول کمپانی های آمریکایی با ورود به عرصه هنر فرش دستباف کاشان و ایجاد پانزده مؤسسه مستقل در کار فرشبافی، به دخالت در ارکان آن پرداختند.

 

 

مؤلف مقاله «قالی کاشان در قرن کنونی»، در مورد دخالت آمریکایی ها در فرش کاشان می نویسد:

(به این دلیل که فقط پیرو سود آنی و عاجل خود بودند، طرز کارشان به شکست و زیان صنعت قالی می انجامید؛ زیرا در اصول و ارکان آن مداخله و اعمال نظریه هایی می نمودند که هر چند سود و سهولت کار را هم در برداشت، ولی بالمآل اعتبار این صنعت تاریخی را متزلزل می ساخت؛ به علت آنکه از مجموع چهار عامل اصلی قالی-یعنی پشم،نقشه،رنگ،بافت- در سه رکن آن که رنگ و نقشه و بافت بود، تغییراتی دادند که اصالت صنعتی و جنبه هنری و صبغه ایرانی بودن او را از بین می برند؛

 چه آنکه به جای رنگ های نباتی طبیعی ایرانی، رنگ های آلزیرین را به کار بردند. اگر چه این رنگ ثابت است، ولی خصوصیات دیگر رنگ های نباتی را ندارد که پس از کهنه شدن آن،رنگ و آب شفاف و جلوه گرم و گیرای قالی های قدیمی را پیدا کند. به علاوه آنکه خوب به عمل آوردن رنگ های شیمیایی آلزیرین هم با کارگاه های ساده و اولیه و کارگان بی سواد کار آسانی نبود)

 

به هر روی، این شیه بر هنر فرش کاشان تاثیر نهاد و رنگرزی سنتی با رنگ های طبیعی را در مسیر افول قرار داد. هرچند تا سال های دهه ۴۰ کم و بیش از رنگ های طبیعی در قالی بافی استفاده می شد، امروزه به جز موارد نادر،کلیه رنگ های مورد استفاده از رنگ های مصنوعی و شیمیایی است.

 

رنگ های مورد استفاده در منطقۀ کاشان

 

درسال ۱۳۴۴ عبارت از: سرمه ای،آبی سیر،آبی روشن،سبز،لیمویی،گلی قرمز دانه، گلی روناسی،طلایی،ملّه ای، قهوه ای،صورتی کم رنگ، صورتی پر رنگ،ترمه ای، دارچینی،مشکی، ساق چناری،خاکی،الماسی،کرم،سنجدی یا مغز پسته ای و پیازی بوده است.

 

در حال حاضر نیز بیشتر رنگ های فوق استفاده می شود. از جمله رنگ های مرسوم فعلی می توان: سرمه ای، لاکی،کرم،خاکی،آبی روشن،آبی پر رنگ، دارچینی،قهوه ای، طلایی،زیتونی،ساقه چناری،چهره ای،سفید،زرد،سبز کمرنگ،فیلی،گلی روناسی،گلی قرمز دانه، مشکی، مسی،پوست پیازی را نام برد.

 

از سال های ۱۳۴۲ به بعد، قالی های بوم گلی و بوم سرمه ای و بوم کرم در کاشان رواج داشته است. در حال حاضر قالی های بوم لاکی حاشیه سرمه ای ۴۰% و بوم سرمه ای۱۵% و بوم کرم ۱۵ تا ۲۰% از فرش کاشان را تشکیل می دهد و بقیه به سایر موارد اختصاص دارد.

 

(رنگ آمیزی فرش های کاشان معمولاً در رنگ های بوم یا زمینه لاکی،کرم،سرمه ای و تیرمه ای است.در حال حاضر تقریباًتعداد هفده رنگ در رنگ امیزی فرش های کاشان به کار می رود. قبلاً رنگ آمیزی فرش ها تقریباً با ۳۵ نوه رنگ بوده است.)

 

رنگزاهای طبیعی و دندانه های مورد استفاده در کاشان

در گذشته و در موارد محدودی امروزه نیز از رنگزاهای طبیعی زیر در کاشان استفاده می شده و می شود:

 برگ مو،پوست انار،پوست گردو،روناس (در کاشان به آن روغناس می گویند) ، نیل، قرمزدانه،اسپرک

 

دندانه های مورد استفاده شامل:زاج سفید،قره قرورت (قرا)،ماست و دوغ ترش،مازو،غوره،سنگ ترش،سنگ آهک،زاج سیاه … می شود.

 

کارگاه و تجهیزات رنگرزی در کاشان

کارگاه های رنگرزی سنتی معمولاً دارای دو قسمت مسقف و غیر مسقف بوده و برای استفاده از آب نیز در کنار نهرها و یا قنات احداث می شده و یا دارای چاه های دستی بوده است.

در قسمت مسقف کارگاه، در یک طرف در کنار دیوار و چسبیده به آن تعدادی خمره یا پاتیل مسی یا چدنی کار گذاشته شده و د زیر هریک نیز اجاق یا کوره مخصوصی برای به جوش آوردن آب آنها تعبیه گردیده است.

 

در طرف دیگر و در کنار دیوار،یک ردیف قدح یا تغار لعابدار قرار داده می شود که در آنها رنگ ها را آماده و یا الیاف را می خیسانند و یا برای آب کشیدن و شستن الیاف از آنها استفاده می کنند. معمولاً در زیر تغار یک چهار چوب برای نگه داشتن آن قرار می دهند.

تعدادی خمره نیز در کنار هست که روی آنها سبد می گذارند تا هوا در آنها جریان داشته باشد.تعدادی میله چوبی نیز روی خمره ها و بالاتر از آن در دیوار کار گذاشته شده تا کلاف هایی را که از خمره ها یا تغارها بیرون می آورند، روی آنها آویزان کنند. در این کارگاه،دلو و سطل و نیز کمچه و یک دستگاه ترازوی دقیق و قوطی های رنگ در جای مخصوص و خشک قرار دارد.

 

در قسمت غیر مسقف کارگاه رنگرزی، چاه دستی و یا حوضچه آب هست که از آنجا آب به داخل قسمت مسقف برده می شود. همچنین راه یا چاه فاضلاب نیز قرار دارد.

 

شمار زیادی تیر چوبی بلند نیز که دارای پایه های چوبی-به نام دولو- هستند،در تیر رس آفتاب قرار دارند که از آنها برای آفتاب دادن کلاف های الیاف استفاده می گردد.

 

استاد رنگرز معمولاً کارهای اساسی و دقیق را برعهده دارد و در اول و آخر هرکار و به دفعات متعدد،برکار نظارت می کند و شاگردان رنگرز زیر نظر او سایر کارها را انجام می دهند.

وزن کردن رنگ ها یا دندانه ها و مواد کمکی و ترکیب آنها و همچنین زمان شروع هر بخش از مراحل اساسی برعهده خود استاد است.

 

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”