ریتم آهنگ

سفالهای مینایی

سفالهای مینایی

سـفالگري دوره زنديه تا عصر حاضر

بعد از انقراض حكومت صفويه هنر و تمدن اروپايي و دنياي غرب و شرق تغييرات بسياري در شيوه هنري كشورهاي كهن و شرقي از جمله ايران به وجود آيد و آفرينش هنرهاي گوناگون به روش گذشته ادامه نيافت . آگاهي ما از چگونگي دوره زنديه ، افشاريه و قاجاريه به آن حد نيست كه بتوان شيوه و سبكهاي گوناگوني براي آن تعيين نمود . بعد از حمله افغانها و انقراض سلسله صفويه بيشتر كارگاههاي سفالگري به فعاليت ادامه دادند .

 


از انواع ظروف سفاليني كه در اين دوران ساخته مي شده بايد ظروف سفالين آبي و سفيد و ظروف سفيد رنگ را نام برد . با تغيير پايتخت از اصفهان به شيراز در دوره زنديه و سپس به مشهد در دوره افشاريه و بالاخره به تهران در عهد قاجاريه مراكز سفالگري مهم و فعال نيز به اين شهرها منتقل گرديدند.

 

 .
از جـــمله كارگاه هاي سفالگري بايد كارگاه هاي شهر اصفهان را نام برد كه ساخت ظروف سفالين آبي و سفيد ، نقاشي زيرلعاب و رنگارنگ در آن شهر معمول و متداول بود .

 


در اين دوره ســاخت نوع جديدي از ظروف سفالين با نقاشي و تــزيين آبي متمايل به سياه و تزيين مشبك با لــعاب شفاف در شهرهاي مـختلف از جمله نائين مرسوم گرديد . صنعت سفالگري ايران با شروع قرن حاضر به عــلت ازدياد محصولات سفالين اروپا ، خاور دور و رواج آن در بازارهاي جهاني به دست فراموشي سپرده شده است.

 


بهر حال ايران با سهم بسزايي كه در بنيان گذاري فرهنگ و تمدن جهاني داشته در طي قرون متمادي سنتهاي هنري را ادامه داده و همواره در خلق آثار هنري از جمله سفالگري پيشگام بوده است.

 
در دوران معاصر هنر سفالگري در كرانه هاي خليج فارس تا حاشيه درياي خزر با ويژگي هاي گوناگون ادامه دارد و به نظر ميرسد در اين راستا بيش از همه نقوش مختلف سفالينه هاست كه ريشه در هنرمندان سفالگر قرون گذشته دارد.

 ..

تزئينات سفال و سفالگري ايران دوره اسلامي

 

در ايـن دوران كه حدود 1500 سال را شامل مي شود سفال و سفالگري وارد مرحله جديدي شد و در شيوه ساخت تزيين و كاربرد آن تحولات چشمگيري پديدار گرديد . اين تحولات كه در ارتباط با ادبيات ، اقتصاد ، خوشنويسي ، نقاشي و تزيينات شكل گرفت و ساخته شد ، داراي ويژگي هاي گوناگون است كه در طي 15 قرن در شهرها و كارگاه هاي سفالگري ايران با هنرمندي كوزه گران و سفالگران ساخته و پرداخته شده است.


از انجا كه سفالگري ايران ، در ادوار اسلامي كاملا با دوره هاي متقدم خود تفاوت فراواني دارد ، شايسته است به توسعه وگسترش اين هنر والاي اسلامي در ارتباط با دوره هاي تاريخي ، سياسي 15 قرن گذ شته و همچنين شيوه هاي ساخت انواع سفالينه ، تزيينات ، كوره هاي سفالگري ، مفاهيم نقوش و انواع نقوش پرداخته شود

.
سفالينه دوره اسلامي به دو گروه عمده بي لعاب و با لعاب تقسيم مي شوند . گروه لعابدار از نظر شكل ،لعاب، طرح و نقوش داراي ويژگيهاي خاصي هستند كه هنرمندان سفالگر عهد اسلامي با مهارت و استادي خاصي در كارگاه هاي گوناگون سفالگري به ساخت آن پرداخته اند . طرح و نقوش سفالينه اسلامي كه در وهله اول مهم ترين مرحله كار سفالگر است از اهميت ويژه اي برخوردار است .


سفالگران از اوايل اسلام تا عصر حاضر از طرح و نقوش مختلف براي آرايش انواع ظروف سفالين اين دوره استفاده كرده اند . در ساخت كاسه ، كوزه ، آبخوري ، پياله ، ساغر ، ابريق ، جام ، بشقاب ، خمره ، از خميري به رنگ هاي قرمز . نخودي ، خاكستري استفاده شده است .
 

گروه اول يعني سفالينه بدون لعاب در برگيرنده انواع مختلفي چون سفالينه بي لعاب ساده ، سفالينه بي لعاب با نقش كنده ، سفالينه بي لعاب با نقش قالب زده ، سفالينه بي لعاب با نقش افزوده است كه در كارگاههاي گوناگون سفالگري از جمله نيشابور ، ري ، گرگان ، ساخته شده اند . هنرمند سفالگر از انواع طرح و نقوش متداول مانند نقوش گياهي ، هندسي ، نوشته كوفي ، صحنه هاي رقص و نوازندگي و ديگر نقوش براي آرايش سفالينه استفاده كرده است.

 .

 

ســفالينه لعاب

 

سفالینه لعابدار

سفالگران دوره اسلامي در ساخت ظروف سفالين لعابدار در انواع مختلف ، سعي فراوان بكار برده اند . از اوايل اسلام همزمان با نهضتها و جنبش هاي مـلي و تاسيس سلسله هايي چون طاهريان و سامانيان در كارگاه هاي مختلف سفالگري ساخت انواع سفالينه لعابدار متداول گرديد

 .
مهمترين گروه سفالينه سفالينه لعابدار شامل سفالينه با پوشش لعاب گلی (SLIP)سفالينه با لعاب رنگارنگ بر زمينه سفيد ، سفالينه با طرح تقليد زرين فام ، سفالينه با لعاب و طرح پاشيده ، سفالينه با لعاب و طرح نقش كنده ، سفالينه با لعاب و طرح يكرنگ ، سفالينه با لعاب و طرح زيرلعاب، سفالينه با لعاب و طرح زرين فام ، سفالينه با لعاب و طرح مينايي ، سفالينه با لعاب و طرح لاجوردي ، سفالينه با لعاب و طرح آبي و سفيد ، سفالينه با لعاب و طرح سلادن و بالاخره سفالينه محلي است .


در بررسي و تحقيقات سفالينه لعابدار اسلامي معلوم گرديده كه بسياري از شهرهاي معروف اين دوره مانند ري ، گرگان ، ساوه ، نيشابور ، تخت سليمان ، ورامين ، جزاير خليج فارس از جمله سيراف ، غبيرا ، هرمز ، قشم ، كيش و نواحي حاشيه درياي خزر چون آمل ، ساري ، گرگان ، ساخت ظروف سفالين رواج داشته است.


در توليدات انواع سفالينه طرح و نقوش مختلف چون نقوش انساني ، حيواني ، گياهي ، پرندگان ، آبزيان ، نقوش نوشته دار و ديگر طرحها متداول بوده است . لازم است يادآوري شود كه اوج ترقي و زيبايي سفالينه اسلامي را مي توان در دوران كوتاه سلسله خوارزمشاهيان ، سده ششم و هفتم هجري مطالعه نمود .


از جمله ظروف سفالينه اسلامي ظروفي است به نام طلايي يا زرين فام معروف شده است .


ساخت و تكامل اين ظروف در هر دوره مشخص تاريخي شكل گرفته و در هريك از اين ادوار با ويژگي هاي مشخصي توسط هنرمندان سفالگر اسلامي در كشورهاي مختلف عرضه شده است. با توجه به اين ويژگي ها سفاليه زرين فام را بشرح زير تقسم بندي كرده اند :


الف ـ ظروف طلايي اوليه قرن 3 ـ 4 هجري
ب ـ ظروف طلايي قرون وسطي قرن 5 ـ 9 هجري
ج ـ ظروف طلايي متاخر قرن 10 ـ 12 هجري

 


سفالگران دوره سلجوقي و خوارزمشاهي پس از موفقيت در ساخت ظروف سفالين مختلف به نوعي سفالينه كه بين متخصصان هنر اسلامي بنامهاي گوناگون مانند نقاشي روي لعاب، هفت رنگ يا مينايي معروف گرديده دست يافتند . اين نوع سفالينه كه نقاشي آن قابل مقايسه با مينياتورهاي نسخ خطي همدوره خود ميباشد از زيباترين سفالينه هاي اسلامي شمرده مي شود .
رنگهايي كه در تزيين سفالينه مينايي بكار برده شده شامل آبي ، لاجوردي ، سبز ، سفيد ، فيروزه اي ، قهوه اي ، سياه و زرد كه در مواردي اين رنگها مخلوط شده يكجا بكار مي رفته است و زماني از بعضي رنگها استفاده شده است

.
اندكي پس از از منسوخ شدن ساخت ظروف مينايي تكنيك ديگري كه بين متخصصان سفال اسلامي به شيوه لاجوردي موسوم شده در بعضي از مراكز سفال سازي ايران رواج يافت . شيوه ساخت ظروف لاجوردي را مي توان نوع ساده تري از نوع مينايي دانست كه در زمان ايلخانيان پس از فراموش شدن ساخت ظروف مينايي متداول گرديد . رنگهافيروزه اي ،
سفيد ، اخرايي و طلايي بوده كه بر پوشش لعاب لاجوردي بكار مي رفته است . تزيينات شامل نقوش هندسي ، گل و گياه ، طوماري و اسليمي بوده كه گاهي به صورت ساده و گاهي برجسته بكار مي رفته است.

تــاريخچه سفال مينا

آغاز كاربرد مينا را به دشواري مي توان مشخص كرد ليكن روش مينايي از دوران باستان مورد استفاده بوده . قديمي ترين لعاب مينا كه تا كنون يافت شده متعلق به قرن 15 قبل از ميلاد و ظرفي مصري است كه با پودر شيشه روي بدنه تزيين شده است . در دوران هخامنشي آجرهاي مينايي با لعاب قليايي در آپاداناي شوش يافت شده كه هم اكنون نمونه هايي از آن در موزه لوور پاريس نگهداري مي شود . در شوش دو شيوه تزيين در آجرها ديده مي شود ، آجرهاي سيليكوني لعابدار با طرحهاي برجسته و آجرهايي با سطح صاف كه طرح منحصرا توسط رنگ اجرا شده است . اين نوع آجرها داراي تركيبي از مخلوط شن و آهك بوده اند كه هر آجر به همراه تزيين برجسته يا بدون آن در قالب شكل داده شده و سه بار داخل كوره مي رفته است.


اولين پخت ساخت بدنه است كه سفالگران امروزي به آن بيسكوييت مي نامند . در دومين پخت لعاب مينا داده مي شده و در پخت نهايي لعاب سيليكوني به عنوان يك ماده شفاف و روان ، رنگ شده با اكسيدهاي گوناگون به آن افزوده مي شده است . سرب آنتيموان براي رنگهاي زرد ، مس براي سبز ـ آبي ، فرو منگنز براي سياه و قهوه اي و قلع براي ساخت لعاب مات و توليد رنگ سفيد به كار مي رفته است . همچنين در تخت جمشيد فارس شواهدي از خشتهاي پخته با لعابي مشابه مينايي وجود دارد .

 

 

 در ساخت سفالينه هاي مينايي خمير سفال تغيير مي كند گل رس سيليكات آلومينيوم آبدار است كه سفال از آن ساخته مي شود خاك چيني يا كائولين خالص ترين نوع اين خاك است . عناصر ديگري مثل سديم ، پتاسيم ، كلسيم ، منيزيم اگر همراه اين خاك باشند ناخالصي هاي آن به حساب مي آيند .


براي ساخت سفالينه هاي مينايي از خمير شيشه يا خاك چيني استفاده مي شود . كاربرد مينا تنها در حالت مطلوب و بر سطحي مشابه با شيشه انجام پذير مي باشد ، همينكه مينا كاري بر روي سفالهاي يخت و اغلب حاوي كائولين زياد تكامل يافت ساخت ظروف با لعاب مينايي امكان پذير گرديد ، بدين ترتيب ظروف لعابدار سدهء ششم هجري قابليت تزيين مينا كاري را پذيرا بود .كه نمونه هاي ويژه اي در دوران سلجوقي مشاهده مي نماييم . و محتملا حدود سالهاي 495 تا 545 هجري در كاشان كه در آن سفالها گرد كوارتز با كائولين آميخته مي شد و سفال با بدنه اي شفاف به وجود مي آمد كه به خصوص براي كنده كاري بدنه چنان كه بايد محكم و مقاوم بود .

 

روش معمول در ساخت سفالهاي مينايي كه منتسب به كاشان و برخي ديگر و برخي ديگر از شهرهاي ايران مركزي در سدهء ششم شناخته شده است احتمالا ريشه آزمايشهاي سفالگران نيشابور و سمرقند داشته كه تلاش مي كردند پس از پختن سفالينه ها داراي نقش يا لعابي بر سطح ، آنها را نقش اندازي و بار ديگر در كوره حرارت دهند تا طرحي سفيد رنگ بوجود آيد . مجموعه اي از كاسه ها با تاريخ 570 تا 580 هجري نمايانگر اوج تكامل اين روش است . اسلوب فوق بسيار پيچيده و مشتمل بر چندين بار به كوره رفتن سفال در حرارتهاي معمولا 750 درجه سانتيگراد ، متواليا رو به كاهش بوده است . با آنكه رنگهاي لعاب كه از مواد معدني فلزي و اكسيدها به دست مي آيد بسيار زياد هستند ولي هميشه اين سفالها در تطبيق دادن خواصشان در كوره با لعاب مسئله ساز بوده اند .

 

گرماي لازم براي ذوب شدن لعاب روي ظرف يا منجر به خراب شدن رنگ مي شود يا بر استحكامش تاثير مي گذارد . مقارن با اواخر قرن 6 هجري سفالگران اسلامي به روشني دريافتند كه اگر اشياء منقوش چند رنگ مي خواهند دو راه دارند.

 
آنها يا مي توانستند رنگ آميزي را محدود به چند رنگ نمايند كه گرماي لازم براي پخته شدن و لعاب ظرف در يك مرحله را تحمل مي كنند يا مي توانستند ابتدا ظرف را لعاب داده ، بپزند سپس با رنگهاي ناپايدار با پخت مجدد ظرف در حرارتي پايين را بكار گيرند .

 

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”