اگر در جایگاهِ رهبرِ کلیسا، تمرکزِ خود را صرفاً معطوفِ وعظ و خطابه کرده باشید، احتمالاً خریدِ تجهیزاتِ صوتیِ مناسب، در صدرِ اولویتهایِ شما نیست. با این حال، این موضوع برایِ بیشترِ کلیساها مهم است.
شاید بتوان گفت خریدِ تجهیزاتِ صوتیِ اشتباه، زیانبارترین و دردناکترین اشتباهی است که یک کلیسا میتواند مرتکبِ آن شود.
دقت کنید من نگفتم: «گران.» عمداً از واژهٔ «زیانبار» استفاده کردم که بدانید موضوع فراتر از صرفاً چند دلار و سنت است. تجهیزاتِ اشتباه میتواند تمرکز و زمانِ گرانبهای شما و تیمتان را هدر دهد، بیخود کلافهتان کند و حتی گاهی اثربخشیِ خدماتِ موعظهٔ شما را تحتِ تأثیر قرار داد.
در ادامه توصیههایِ مفیدی آمده است که کمک میکند راحتتر تصمیم بگیرید.
جیم براون (Jim Brown)، در مقالهٔ جریان سازش: «چرا کلیساها سه سیستمِ صوتی میخرند، و چگونه میتوانید فقط یک سیستمِ صوتی بخرید» این فرضیه را مطرح کرد که بسیاری از کلیساها تا به این نتیجه برسند که باید از همان اول تجهیزات مناسب بخرند، کلی پول، صرفِ خریدِ تجهیزاتِ نامناسب میکنند یا تجهیزاتی میخرند که مطابقِ نیازشان نیست.
این به عواملِ زیادی بر میگردد. از جملهٔ آن، برنامهریزیِ اشتباه و عدمِ فهمِ صحیحِ نیازهای تیم و البته کمی خساست برای صرفه جویی در پول. در حالتِ ایده آل، طراحیِ سیستمِ صوتی در همان مراحلِ آغازین نقشهریزیِ بنا صورت میگیرد. مطمئن شوید کسی حرفِ آخر را میزند که قرار است از سیستم استفاده کند. معمارها در طراحیِ ساختمانهایِ محکم و استوار، عالی عمل میکنند؛ ولی غالباً تخصصی در فیزیکِ صدا یا طراحیِ سیستمهایِ صوتی ندارند. آنها سررشته از فضاهایِ عبادیِ ندارند.
برایِ گرفتار نشدن در این دام، براون پیشنهاد میکند دنبالِ یک متخصصِ صدا باشیم که هم علمِ صدا بلد است و هم انتخابهایِ مقرونبهصرفه را برایِ حلِ چالشهایِ صوتی خاصِ فضایِ عبادی شما میشناسد. این متخصصان، با اعضایِ تیمِ شما صحبت میکنند، رویکردِ عبادیِ کلیسایتان را در نظر میگیرند و با مطالعهٔ ابعاد و آکوستیکِ محیطِ آنجا، ارزیابیهایِ لازم و پیشنهادات درخوری میدهند.
آنها بعد از بررسی و تحلیلِ دقیق، سیستمِ صوتیِ کارآمد و مقرون به صرفهای متناسب با نیازهایِ شما پیشنهاد میکنند. این افراد، بسته به آکوستیکِ محیط و برای خنثی کردنِ صداها و اکوهایِ نامطلوب – که مزاحمِ حضارِ کلیسا است و سیستم صوتی نیز قادر به برطرف کردنِ آن نیست – ممکن است پیشنهاد کنند موادِ جاذبِ صدا را در گوشه و کنارِ اتاق نصب کنید.
به استدلالِ برخی، بهترین انتخاب، ارزانترین انتخاب است. این درست نیست. مشاورهٔ تخصصی معنیاش این نیست که صرفاً هر راهکاری ارزانتر بود از بقیه بهتر است و همان انتخاب شود. مشاورهٔ تخصصی، یک فرایندِ ارزیابیِ محتاطانه و آگاهانه است که درکِ روشنی از اهدافِ شما و آنچه پیشِ رویِ خدماتِ موعظهٔ شماست دارد.
گرچه عبادت شایستهٔ بهترینهاست؛ ولی این به معنای خریدِ گرانترینها نیست. باید اعتدال و میانه روی پیشه کنید.
مشاور تخصصی خوب آن است که راهکاری را به شما پیشنهاد دهد که در بلندمدت، بیشترین بازگشت سرمایه را برایِ شما به همراه داشته باشد.
تجهیزات را با دیدِ بلندمدت بخرید. از الان باید نیازهایِ سه یا چهار سالِ آیندهٔ خود را پیشبینی کنید؛ از پیشبینیِ کانالهایِ کافی روی میکسر گرفته تا انتخابِ اسپیکرهای مناسب که در صورت بزرگشدنِ کلیسا از پسِ سخنرانیهایِ پیچیدهتر برآیند. در بسیاری از موارد، سرمایهگذاریِ زودهنگام رویِ راهکارهایی که به توسعهٔ کلیسایِ شما در آینده کمک میکند، بعدها باعث میشود هزاران برابر صرفه جویی کنید.
از سویِ دیگر، صرفِ هزینهٔ زیاد روی سیستمهایی با آپشنهایِ زیاد و عجیب و غریب – که احتمالاً هیچ وقت از آنها استفاده نمیکنید – یا امکاناتی فرایِ نیازهایِ واقعی شما – میتواند منابعتان را هدر دهد.
اگر کلیسایِ شما هم مثل بیشتر کلیساها باشد، منابعِ مالی اغلب مانعی برایِ خریدِ تجهیزاتِ صوتیِ مناسب برایِ رشد و برآوری چشم اندازِ کلیسا برایِ خدماتِ موعظه است. ناهمخوانیِ بودجه و ضرورتها یک چیزِ عادی است. خبرِ خوب اینکه، مثلِ بسیاری از تکنولوژیها، تجهیزاتِ پیشرفتهٔ صوتی به طورِ قابلِ ملاحظهای با قیمتِ پایینتر و بسیار بیشتر از قبل در دسترس است.
اگر چند سالی است که به خاطرِ هزینههایِ بالا، دنبالِ ارتقایِ تجهیزاتِ صوتیِ خود نیفتادهاید، احتمالاً انتخابهایِ بهتری با مجموعه امکاناتِ بیشتر و قیمتهایِ نسبتاً ارزانتر، پیشِ روی شماست. بسته به ضرورتها، ممکن است بهترین انتخابِ شما این باشد که صبر کنید؛ با این حال، با در نظر گرفتنِ رشدِ کلیسا و آستانهٔ تحملِ تیم، شاید دیگر نیازی نباشد برای خریدِ تجهیزاتِ ضروری صبر کنید.
خوشبختانه در این مورد چند انتخابِ مالی خوب برایِ کلیساها وجود دارد. مثلاً میتوانید برایِ پُر کردن خلاءِ مالی، به اجارهٔ تجهیزات فکر کنید. معمولاً قراردادهایِ اجاره، به شرطِ تملیک و برایِ بازههایِ زمانیِ ۳ تا ۵ ساله عقد میشوند. بیشترِ کلیساها با کمترین کاغذبازی میتوانند تا ۲۵۰ هزار دلار قرارداد ببندند.
یافتنِ یک شریکِ کاریِ خوب به اندازهٔ تجهیزاتی که میخرید مهم است. این امر نهتنها برایِ خلقِ ارزش و استحکامِ منابعِ مالیِ کلیسا ضروری است بلکه برایِ ایجادِ روابطِ بلندمدتِ تجاری با فرد یا شرکتی که تجهیزاتِ خود را از او خریداری میکنید – رابطه ای که سالها طول خواهد کشید – حائزِ اهمیت است. شریک تجاریِ شما موظف به حلِ مشکلات، مسائلِ مربوط به وارانتی و کمک به تیمتان برای ارتقاءِ تجهیزات در آینده است.
شرکایِ معتبر به اعتبارِ خود اهمیت میدهند و به احتمالِ قوی، روابطِ سالم با مشتریانِ خود را حفظ میکنند. شرکا میتوانند برایِ خریدِ تجهیزات، مشاوره بدهند، روشهایِ مختلفی برایِ پرداخت ارائه دهند، پشتیبانیِ فنیِ رایگان بدهند و به درخواستهایِ مربوط به وارانتی و خدمات، پاسخِ سریعی بدهند.
در طولِ فرایندِ طراحیِ اولیه، دنبالِ شرکتهایی باشید که بیش از آنکه حرف میزنند گوش میکنند. نشانهٔ بارزِ یک شرکتِ ناسالم این است که قبل از درکِ کاملِ نیازهایتان، پیشنهاد میدهند.
مهم است که انتظارِ معقولی از عمرِ مفیدِ تجهیزاتِ خود داشته باشید. چه کسی دوست ندارد تجهیزاتش ۳۰ سال عمر کند؟ ولی در واقعیت چنین چیزی ممکن نیست. بیشترِ مردم این نکته را دربارهٔ کامپیوتر یا گوشی قبول دارند؛ ولی به تجهیزاتِ صوتی که میرسد، انتظارِ طولِ عمر بیشتری دارند که این خلافِ منطق است.
برایِ مثال، بیشترِ سازندگانِ میکروفونهایِ وایرلس انتظار دارند تجهیزاتشان حدودِ پنج سال عمر کند. اگر شما با میکروفونِ وایرلسی با قدمتِ بیش از پنج سال کار میکنید احتمالاً زمانِ آن رسیده که میکروفونِ خود را ارتقاء دهید.
بیشترِ سازندههایِ میکروفونهایِ سیمی، محصولاتِ خود را دو تا ۱۰ سال وارانتی میکنند؛ ولی اگر شما هم مثلِ بیشترِ کلیساها باشید، احتمالاً میکروفونهایی که خریدهاید بیش از ۱۰ سال عمر کردهاند و خیلی وقت است که موعدِ تعویضِ آنها سر رسیده است.
اسپیکرها نیز در طولِ زمان فرسوده میشوند، که البته بسته به میزانِ استفاده و فشاری که هر هفته به آنها میآورید، میزانِ فرسودگیشان متغیر است.
در پایان، میزانِ ارزش و مزایایی که از سیستمِ صوتیِ خود میبرید وابستگیِ مستقیمی دارد به آموزشِ مهارتهایِ لازم برایِ استفاده از این تجهیزات و اطمینان از تیمی که قرار است از این تجهیزات استفاده کنند.
مهم است که برایِ آموزشهایِ روتینِ تیمِ، بودجه بندیِ زمانی و مالی در نظر بگیرید و به شکل معناداری روی کارکنان و داوطلبان سرمایهگذاری کنید. به خاطر داشته باشید که ارتقایِ تجهیزات، نیازمند آموزشِ بیشتر به اعضایِ تیم است.
هزینهٔ کلِ مالکیت (TCO) فراتر از هزینهٔ اولیهٔ تجهیزات است. از دیگر هزینههایِ جانبی، هزینهٔ نگهداریِ روزمرهٔ تجهیزات برای کارکردِ صحیح است. بدین معنا که تیمِ شما برایِ جلوگیری از هزینه تراشیهایِ بیمورد، باید درکِ خوبی از نیازمندیهایِ تجهیزات برای کارکردِ حداکثری آنها داشته باشد.
به منظورِ محافظت از سرمایه تان و برایِ بیشینهسازیِ عمرِ مفیدِ تجهیزات، باید مرتب و به صورتِ دورهای، خصوصاً قبل از رویدادهای مهم (مثلاً کریسمس و روزِ عیدِ پاک)، به تجهیزات رسیدگی کنید. از پاکسازیِ فیلترهایِ گردوخاک در آمپلیفایرها گرفته تا تستِ منابعِ تغذیه، تعویضِ کابلهایِ خراب، غبارزداییِ سوئیچها، تمیز کردنِ نابها، تعویضِ تیوبها، کوککردن و کالیبراسیونِ سیستمها و … .
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”