ریتم آهنگ

آنتونیو کانووا؛ مجسمه ساز مشهور فرانسوی

آنتونیو کانووا؛ مجسمه ساز مشهور فرانسوی

خلاصه ای از آنتونیو کانوا

آنتونیو کانووا در طول زندگی خود مشهورترین و مورد تقاضاترین هنرمند اروپا بود. اگرچه او از ابتدایی فروتنانه در نزدیکی ونیز آمده بود، استعدادش به زودی او را به رم سوق داد، جایی که از هنر یونانی و رومی کلاسیک، نقاشی ایتالیایی رنسانس و مطالعه دقیق شکل انسان الهام گرفت تا به یکی از رهبران سبک نئوکلاسیک در حال ظهور تبدیل شود. ، در کنار ژاک لوئیس دیوید. مجسمه‌های او، چه مربوط به شخصیت‌های اساطیری و چه از معاصران برجسته، به سرعت به تصاویری نمادین تبدیل شدند و کارگاه شلوغ او یکی از منظره‌های دیدنی رم بود. کانوا به عنوان هنرمند مورد علاقه پاپ ها، امپراتورها، پادشاهان و اشراف زادگان، نقش دیپلماتیکی را نیز ایفا کرد، به ویژه پس از سقوط ناپلئون، به لطف ارتباطاتش در سراسر اروپا. ترکیبات برازنده و توانایی او در تراشیدن و تکمیل سنگ مرمر برای شبیه شدن به گوشت متحرک و زنده شهرت او را به عنوان هنرمندی با آثار قهرمانانه و فوق العاده زیبا تثبیت کرد.

 

 

دستاوردهای  او

کانوا بر این باور بود که موضوعات اساطیری و تناسبات آرمانی و فرم های متعادل مجسمه سازی کلاسیک بالاترین اشکال هنری هستند که یک هنرمند می تواند آرزوی آن را داشته باشد. مانند سایر هنرمندان، او این ایده‌ها را تا حدی از یوهان یواخیم وینکلمان، منتقد هنری با نفوذ آلمانی جذب کرد، که قبلاً نوشته بود هنر یونانی «سادگی نجیب و عظمت آرام در ژست و بیان» را نشان می‌دهد.

سبک نئوکلاسیک کانوا به ارائه یک ارتباط بصری و ایدئولوژیک با آنچه معاصران معتقد بودند آرمان های دوران باستان کلاسیک بود کمک کرد، که باعث محبوبیت کار او در میان حاکمان و اشراف در سراسر اروپا شد که مایل به تقویت ادعاهای خود برای قدرت و اعتبار بودند. شهرت ناشی از محبوبیت او همچنین به کانوا اجازه داد تا به صورت دیپلماتیک برای طیف وسیعی از حامیان مختلف و گاه مخالف کار کند.

کانوا در حکاکی و تکمیل سنگ مرمر مهارت بالایی داشت، و با وجود اینکه کارگاهی شلوغ از دستیاران را اداره می کرد، اصرار داشت که هر یک از کارهایش را خودش تمام کند. فرم‌های موزون و برازنده او، برخورد با بدن‌های برهنه یا اندکی پوشیده شده، و سطوح صاف، صیقلی، و گاهی رنگ‌آمیزی یا موم‌کاری‌شده، مجسمه‌هایی را پدید آورد که ظاهری واقعی داشتند.

کانوا در تلاش خود برای خلق آثار «کلاسیک مدرن» دانش خود را از آثار باستانی یونانی و رومی با مطالعه دقیق پیکره انسان ترکیب کرد و این اجزا را از طریق فرآیند طراحی و مدل‌سازی ترکیب کرد تا ترکیبات بسیار بدیع و تخیلی ایجاد کند.

 

تسئوس و مینوتور

برای اولین سفارش بزرگ ساخته شده در استودیوی رومی تازه تاسیس خود، کانوا دوباره به مسخ اووید و اساطیر یونانی روی آورد و قهرمان تسئوس را پس از نبرد با مینوتور به تصویر کشید. طبق داستان، ملکه پاسیفای کرت عاشق یک گاو نر شده بود و نتیجه آن مینوتور هیولا بود که بدن یک مرد و سر گاو داشت. تسئوس که به‌عنوان یکی از انسان‌هایی که مرتباً برای غذا دادن به مینوتور قربانی می‌شدند فرستاده شد، در عوض هیولا را کشت و با کمک آریادنه، دختر پاسیفا، راه خود را از هزارتویی که در آن نگه داشته شده بود، یافت. نخی که آریادنه به تزئوس داد تا به او کمک کند تا فرار کند، اینجا قابل مشاهده است که زیر پای مینوتور پیچیده شده است.

 

ایده اولیه کانوا انتخاب لحظه ای دراماتیک با چهره هایی بود که در تضاد فعال بودند، همانطور که اغلب در نقاشی گلدان یونانی کلاسیک درباره این موضوع دیده می شود. با این حال، به توصیه گاوین همیلتون، هنرمند و باستان شناس اسکاتلندی ساکن رم که ددالوس و ایکاروس رسا کانوا را دیده بود، تصمیم گرفت عواقب پس از مبارزه را به تصویر بکشد. کانوا با نشان دادن تسئوس در حال تفکر در مورد سرنوشت هیولایی که ممکن بود در صورت عدم تسخیر آن او را بکشد، مفاهیم آرامش و خویشتن داری را که از اصول کلیدی دوران باستان تلقی می شد، مجسم کرد و به ویژه در تضاد با هنر نئوکلاسیک آن دوره مشخص شد. سبک پر انرژی و دراماتیک هنر باروک که پیش از آن بود. بازوها و پاهای در هم تنیده پیکرها و انحنای مکمل نیم تنه و سرهای متمایل یا به عقب پرتاب شده آنها نیز نمونه ای از سبک متعادل و برازنده مجسمه ساز است.

 

این اثر در سال 1781 توسط ژیرولامو زولیان، سفیر ونیزی در رم سفارش داده شد، که بلوک عظیم مرمر (یکی از بزرگترین در مجموعه ویکتوریا و آلبرت) را به هنرمند داد و به او اجازه داد موضوع را انتخاب کند. حمایت این حامی تأثیرگذار و موفقیت انتقادی اثر حاصل، کانوا را به عنوان یکی از هنرمندان برجسته رم در آن زمان معرفی کرد.

 

سنگ مرمر - موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”