ریتم آهنگ

کریس باردن؛ مجسمه ساز آمریکایی

کریس باردن؛ مجسمه ساز آمریکایی

بیوگرافی کریس باردن

دوران کودکی

باردن، فرزند یک مهندس و یک زیست شناس، در سال 1946 در بوستون به دنیا آمد و در فرانسه و ایتالیا بزرگ شد. وقتی 12 ساله بود، باردن در ایتالیا دچار تصادف با موتورسیکلت شد که لازم بود پایش بدون بیهوشی عمل شود. به نظر می رسید که این رویداد آسیب زا کاتالیزور آثار آینده او باشد که بر دردهای جسمانی خودآزاری متمرکز بودند. باردن به ایالت ها بازگشت و دبیرستان را در کمبریج، ماساچوست به پایان رساند.

 

آموزش اولیه

در سال 1965، او به کالیفرنیا نقل مکان کرد و قبل از دریافت مدرک B.F.A از کالج پومونا در سال 1969 و M.F.A خود، در رشته فیزیک و معماری تحصیل کرد. از دانشگاه کالیفرنیا در ایروین در سال 1971، جایی که یکی از معلمان او هنرمند رابرت ایروین بود. باردن قطعات اجرای خود را در حالی که هنوز در کالج بود آغاز کرد و پایان نامه کارشناسی ارشدش این بود که به مدت پنج روز بدون غذا در یک قفسه بسته شد، با یک کوزه پنج گالن آب بالای سرش و یک کوزه پنج گالن خالی زیر او برای زباله. باردن از این ایده که بدن و اعمال او را می توان یک اثر هنری با مواد دیگر یا کم یا بدون آن در نظر گرفت، هیجان زده بود. این اجرای اولیه لحن را برای قطعات اغلب مازوخیستی ایجاد کرد که باردن به خاطر آنها مشهور شد. قطعات او معمولاً در مقابل تماشاگران کوچکی که شفاهی این رویداد را شنیده بودند، اجرا می شد. او قبل از اجراهایش تبلیغ نمی کرد.

 

حذف تبلیغات

قطعات اجرایی باردن شامل ایجاد درد و ناراحتی فیزیکی واقعی بر بدن او از طریق نوعی خودزنی یا آزمایش استقامت بدنی از طریق سوار شدن و ناراحتی شدید بود. زمانی از او به عنوان "چاقوی هنر معاصر" یاد می شد، زیرا او خود را در شرایطی قرار می داد که با معیارهای امروزی شکنجه محسوب می شد. وقتی از باردن در مورد شدت اجراهایش پرسیده شد، می‌گوید که این راهی برای ابراز هنرمندانه خود در زمانی است که پولی برای ابراز وجود به روش دیگری نداشت.

 

دوره بلوغ

اجراهای باردن با علاقه دوران او به پیش بردن محدودیت‌های آنچه می‌توان هنر تلقی کرد، مطابقت داشت. با این حال، باردن خود را با هیچ یک از حرکات پرفورمنس آرت آن زمان مرتبط نکرد. برخلاف بسیاری دیگر از هنرمندان پرفورمنس، باردن اغلب قطعات خود را به صورت ویدئویی ضبط می‌کرد، زیرا عنصری که او می‌خواست روی آن تاکید داشت، زودگذر بودن نبود، بلکه فیزیکی بودن استفاده از بدن خود به عنوان هنر بود. باردن در اوایل دهه 1970 شروع به کار در هنرهای نمایشی کرد و خود را در معرض اقدامات بالقوه خطرناک قرار داد. برای مثال، در سال 1974، Trans-Fixed (که شامل میخ زدن او به یک فولکس واگن بیتل بود) را در ونیز، کالیفرنیا اجرا کرد.

 

اواخر دوره

بین سال‌های 1974 و 1983، باردن چهار کمک مالی از بنیاد ملی هنر دریافت کرد و از سال 1978 تا 2005 در دانشکده UCLA خدمت کرد. کارهای بعدی باردن از عملکرد فاصله گرفت و بیشتر به سمت مجسمه‌ها و اینستالیشن‌های بزرگ مقیاس با قطعات کوچک و چندگانه گرایش پیدا کرد، که ناشی از علاقه او به اسباب‌بازی‌ها و مدل‌های جنگی بود. این قطعات از سیاست، فناوری، مهندسی و ماشین‌آلات الهام می‌گرفتند و معمولاً دارای قطعات متحرکی بودند که گاهی اوقات شامل اعمال افراد می‌شد. قطعات بزرگ او مربوط به اجراهای او در فراتر از محدودیت های مرسوم بود. او در پاسخ به سوالی درباره محدودیت های فیزیکی جاذبه، مسافت، وزن و آب در کارش اظهار داشت: من دائماً در جستجوی لبه هستم. بسیاری از نصب های او با کمک کمک های مالی انجام می شود. او جوایز متعددی از جمله کمک های مالی از بنیاد ملی هنر و کمک هزینه تحصیلی گوگنهایم دریافت کرده است.

 

در سال 2005، او UCLA را در بحبوحه بحث و جدل پیرامون شیرین کاری که توسط یک دانش آموز انجام شد، ترک کرد که باعث شد برخی بردن را یک منافق بدانند. ظاهراً دانش آموز یک مدل تفنگ بسیار واقعی به همراه آورد و وانمود کرد که در کلاس باردن رولت روسی بازی می کند قبل از اینکه به سالن برود و یک ترقه به پا کند. باردن استدلال می کرد که زمان و مکانی برای آن نوع اجرا وجود دارد و در کلاس درس نبود.

 

حذف تبلیغات

در سال 2013، موزه نیو نمایش "کریس بار: اقدامات شدید" را برپا کرد، اولین نمایش گذشته در نیویورک از آثار این هنرمند و اولین نمایش بزرگ او در ایالات متحده در بیش از 25 سال. بار در سراسر جهان به نمایش گذاشته شده است، اما معمولاً بخشی از صحنه هنری لس آنجلس در نظر گرفته می شود. او گفته است که نمی‌خواهد قطعات اجرایی اولیه‌اش بازتولید شود و درخواست مارینا آبراموویچ برای بازسازی Trans-Fixed (1974) را رد کرده است. باردن در منطقه Topanga Canyon لس آنجلس که در آنجا با همسرش، هنرمند نانسی روبینز، کار می کرد و زندگی می کرد، درگذشت.

 

میراث کریس باردن

باردن بیش از هر هنرمند اخیر آمریکایی، مرزهای قابل قبول در هنر را جابجا کرد و بینندگان و منتقدان را وادار کرد تا تعاریف محدود و منسوخ خود را از اینکه هنر چیست و چه کاری انجام دهد، دوباره تعریف کنند. او به اثبات این نکته کمک کرد که هنر لازم نیست به یک شی منتج شود و هنر می تواند تا مرزهای افراطی پیش رود و همچنان «هنر» باشد. این بدان معنا بود که هنر می تواند یک تجربه باشد، اما به دلیل ناراحتی شدیدی که او هم خود و هم مخاطبانش را مجبور به تحمل می کرد، افراد زیادی هنر او را شخصاً مشاهده نکردند. با این حال، آثار در قالب عکاسی و کلمه چاپی مستند شده بودند، که ما همچنان به شناخت و گفتگو درباره آنها ادامه می دهیم. تأثیر او به هنرمندان مفهومی، پرفورمنس و اینستالیشن آینده، از جمله Carolee Schneemann و Marina Abramovic، گسترش یافت.

 

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”