دیوید اسمیت (1906-1965)
دیوید اسمیت، مجسمهساز و نقاش، یکی از مبتکرترین مجسمهسازان قرن بیستم در آمریکا بود. در واقع، به دلیل تأثیر او بر مجسمهسازی انتزاعی، بسیاری از منتقدان هنری او را مهمترین چهره در هنر پلاستیک آمریکا در قرن بیستم میدانند. به عنوان مثال، کلمنت گرینبرگ، مجسمه دیوید اسمیت را برتر از مجسمه سازان بزرگ اروپایی مانند هنری مور (1898-1986) و کنستانتین برانکوزی (1876-1957) ارزیابی کرد.
برخی دیگر عناصر اولیه مینیمالیسم و لند آرت را در آثار اسمیت شناسایی کرده اند. معروف ترین آثار او شامل لوح های برجسته اولیه او به نام مدال برای بی احترامی (1937-1940)، دو مجموعه او به نام های ) Agricola 1952 -1957) و )Tanktotem 1952-1960)، مجموعه مجسمه های فلزی در مقیاس بزرگ او به نام Cubi است.
آثار منفرد عبارتند از )Head 1938، موزه هنر مدرن نیویورک)، خانه جوشکار (1945، تیت لندن)، چشم انداز رودخانه هادسون (1951، موزه هنر آمریکایی ویتنی)، و ) Cubi XXVIII 1965، مجموعه خصوصی). مرگ زودهنگام او در یک تصادف اتومبیل، زندگی یکی از چهره های بزرگ هنر آمریکا را کوتاه کرد.
اوایل زندگی
اسمیت در سال 1906 در ایندیانا به دنیا آمد، اما در اوهایو بزرگ شد، جایی که پدرش شرکت تلفن خود را اداره می کرد. او در دانشگاه اوهایو و دانشگاه نوتردام تحصیل کرد، اما آن را رها کرد تا در یک کارخانه خودروسازی جوشکار شود. این تجربه مهندسی در سال های آینده برای مجسمه سازی او اساسی خواهد شد. در سال 1927، اسمیت به نیویورک نقل مکان کرد و با همسر اول خود، مجسمه ساز دوروتی دهنر، آشنا شد. او در لیگ دانشجویی هنر در نیویورک ثبت نام کرد و روی اصول نقاشی و طراحی تمرکز کرد. اسمیت هرگز در واقع آموزش مجسمه سازی را دریافت نکرد، اگرچه او تشویق شد تا عناصر سه بعدی را به نقاشی خود اضافه کند.
در لیگ، او آثار کوبیست ها، پیکاسو و خوان گریس را کشف کرد. و گروه Blue Rider که توسط واسیلی کاندینسکی تأسیس شد. او با طرفداران ساختگرایی روسی و نقاشان اکسپرسیونیست انتزاعی، آرشیل گورکی، ویلم دو کونینگ و جکسون پولاک دوست شد. اسمیت همچنین با مجموعهدار هنری جان گراهام دوست شد، که به عنوان یک مربی عمل میکرد و او را با آخرین جنبشهای هنر مدرن اروپا آشنا میکرد که هنوز در آمریکا شناخته شده نبودند. اسمیت به ویژه تحت تأثیر مجسمه های جوش داده شده پیکاسو و خولیو گونزالس قرار گرفت. گونزالس همچنین به عنوان جوشکار در یک شرکت خودروسازی کار کرده بود و از این تکنیک ها برای مجسمه سازی استفاده می کرد. گونزالس بین سالهای 1928 تا 1932 از نزدیک با پیکاسو کار کرد و به پیکاسو نشان داد که چگونه از سوخت اکسی برای جوشکاری و برش فلز استفاده کند.
مجسمه های اولیه
از اواخر دهه 1920، اسمیت تصمیم گرفت کاملاً خود را وقف خلق مجسمه های فلزی کند. مانند بسیاری از مجسمه سازان قرن بیستم، اسمیت در هنر آفریقا الهام گرفت و رهایی یافت. در سال 1929 مدال هنر لوگان به او اعطا شد. در سال 1932 او یک فضای استودیویی در بروکلین اجاره کرد و تجهیزات جوشکاری خرید و شروع به استفاده از مشعل اکسی استیلن برای جوشکاری آثارش کرد. او در کارهای فلزی در مقیاس کوچکتر آزمایش کرد و پلاک های برجسته مانند مجموعه مدال های برنزی خود به نام مدال های بی احترامی (1937) و مجسمه های انتزاعی در مقیاس کوچک که اشیاء یافت شده، سنگ و میله آلومینیومی را در خود جای داده بود، ساخت. این آثار تأثیرات کوبیسم و سوررئالیسم را به نمایش گذاشتند. در سال 1935 اسمیت برای اولین بار به اروپا سفر کرد و مجموعه بزرگی را در موزه هنر مدرن غربی دید که شامل آثاری از ماتیس، پیکاسو و سزان بود. در سال 1937 این مجسمهساز به گروه هنرمندان انتزاعی آمریکایی پیوست و در سالهای 1938 و 1939 با آنها به نمایش گذاشت. AAA یکی از معدود سازمانهای هنری است که از رکود بزرگ جان سالم به در برده و تا قرن بیست و یکم ادامه دارد. در سال 1938، اسمیت اولین نمایشگاه انفرادی خود را با طراحی ها و مجسمه های فلزی جوش داده شده در گالری ایست ریور برگزار کرد.
مجسمه های جوش داده شده
در سال 1940 اسمیت با همسرش به بولتون لندینگ در شمال ایالت نیویورک نقل مکان کرد. او نام استودیوی بزرگتر خود را به نام استودیوی بروکلین، ترمینال آیرون ورکز، گذاشت. فضای اضافی او را قادر می سازد تا آثاری در مقیاس بزرگتر خلق کند و به سمت تاسیساتی حرکت کند که با گذشت زمان، اندازه آنها به طور فزاینده ای افزایش می یابد. با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، فلز و همچنین سفارشهای مجسمهسازی انتزاعی با کمبود مواجه شد - بنابراین اسمیت به طراحی و نقاشی بازگشت و در واقع در طول زندگی حرفهای خود به نقاشی پربار ادامه داد. در این دوره او مناظر و انتزاعات کوبیستی را نقاشی می کرد. با این حال، هنگامی که جنگ تمام شد، اسمیت با انتقام به مجسمه سازی بازگشت. او از طریق تأثیر سورئالیسم کار کرد تا به سبک مجسمهسازی منحصربهفرد خود برسد: فرمهای دگرگونی که فضاهای مسطح کوبیسم بودند. او بر عمل تماشا تاکید کرد و آثار خود را از یک نقطه دید ثابت ارائه کرد. به این ترتیب او چشم را فریب داد تا یک شی 3 بعدی را به یک شی 2 بعدی صاف کند - به روشی که یک نقاش سعی می کند این توهم ایجاد کند که یک شی 2 بعدی یک شی 3 بعدی است.
تلاقی مجسمه سازی و نقاشی موضوعی مداوم در کار اسمیت بود. در سال 1940 او اولین سخنرانی ضبط شده خود را "درباره هنر انتزاعی در آمریکا" در گردهمایی گروه هنرمندان متحد آمریکا ایراد کرد. او به نفع هنر انتزاعی و مخالف جنبش رئالیسم اجتماعی شیک تر صحبت کرد. در همان سال او نمایشگاهی تک نفره در گالری نویمان-ویلارد نیویورک داشت که نقد محبوبی از مجله ملت دریافت کرد: «اگر [او] بتواند سطح کاری را که قبلا انجام داده است حفظ کند، او این شانس را دارد که بزرگترین هنرمند آمریکایی شود. برای جشن گرفتن، موزه هنر مدرن اولین مجسمه اسمیت خود را به نام سر (1938) خریداری کرد.
مجسمه های در مقیاس بزرگ
در سال 1950، بنیاد گوگنهایم به اسمیت کمک هزینه تحصیلی اعطا کرد که امنیت مالی را برای او فراهم کرد تا توجه خود را به هنرش اختصاص دهد. بودجه اضافی به او اجازه داد تا زمان بیشتری را صرف مجسمه های فردی کند. او در سال 1951 منظره رودخانه هادسون را خلق کرد، مجسمه ای از فولاد جوش داده شده که شبیه نقاشی در فضا بود. این اثر با خطوط جریان باز، آموزش رسمی اسمیت را به عنوان جوشکار، و همچنین به عنوان نقشهکش و نقاش به نمایش گذاشت. در سال 1952 او کار بر روی سریال های Agricola (1952-1957) و Tanktotem (1952-1960) را آغاز کرد. تکمیل این آثار نزدیک به یک دهه به طول انجامید و عمدتاً شامل هنرهای بداهه سرهمبندی با استفاده از اشیاء یافت شده مانند تجهیزات قدیمی مزرعه و اجزای صنعتی است. مجسمههای بهدستآمده شکلی کاملاً شبیه انسان و توتمی داشتند. اگرچه اسمیت تلاش کرد تا مضامین جهانی را با آثارش نشان دهد، اتصالات تقریباً جوش داده شده و سطوح ناقص مجسمههای او به کار او ماهیت شخصی بخشیده است. در سال 1952 نمایشگاهی در گالری ویلارد-کلیمن برگزار کرد که به عنوان یکی از 10 نمایش برتر سال توسط آرت نیوز شناخته شد. موفقیت او در سال 1957 به پایان رسید، زمانی که موزه هنر مدرن یک بازنگری از آثار او برگزار کرد. و در سال 1961 که موزه یک نمایشگاه سیار از آثار او ترتیب داد.
سری Cubi
در سال 1961 اسمیت کار بر روی مجموعه مجسمه های Cubi خود را آغاز کرد که شناخته شده ترین آثار او هستند. این مجسمه ها از فرم های هندسی ساخته شده از فولاد ضد زنگ تشکیل شده اند که به هم جوش داده شده اند و تقریباً شبیه قسمت هایی از بدن انسان هستند. مانند بسیاری از کارهای قبلی او، اینها نیز برای نگریستن از یک نقطه نظر خلق شدهاند، و موضوع مجسمههای موجود در فضای تصویری تخت را بررسی میکنند. آثار نقاشی نشده باقی میمانند، اما سطوح سنگزنی شدهای را نشان میدهند که ضربات قلم مو اکسپرسیونیستی روی بوم را به یاد میآورد. اسمیت در واقع مجموعهای از نقاشیها را با استفاده از تکنیک استنسیل جدید برای ساختن مینا روی کاغذ بر اساس سری Cubi خود خلق کرد. این نقاشیها موضوع زندگی او یعنی نقاشی و طراحی و مجسمهسازی را به هم مرتبط کردند. در سال 2005، Cubi XXVIII (1965)، که قبلا در موزه گوگنهایم نیویورک نگهداری می شد، در حراج عمومی به یک مجموعه دار خصوصی به قیمت 23.8 میلیون دلار فروخته شد - یکی از گران ترین مجسمه های معاصر فروخته شده تا کنون. در سال 1958 اسمیت در دوسالانه ونیز و بینال سائوپائولو در سال 1959 نمایش داد. (همچنین رجوع کنید به: Junk Art.)
سری مجسمه های ولترون
در سال 1962 اسمیت برای خلق دو اثر برای یک جشنواره به ایتالیا دعوت شد. به او دسترسی رایگان به یک استودیوی جوشکاری متروکه در شهر کوچکی به نام ولتری داده شد. او در استودیو انباری از مواد را کشف کرد که باعث شد برنامه های خود را از فولاد ضد زنگ به فولاد تغییر دهد. او تنها در 30 روز 27 مجسمه ساخت. او به قدری با شهر جذب شد که مقادیر زیادی فولاد را به استودیوی خود در نیویورک بازگرداند. در آنجا او کار روی گروه جدیدی از مجسمهها را ادامه داد که به مجموعههای Voltri-Bolton یا Voltron معروف شدند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”