پراکسیتلس (375-335 قبل از میلاد)
یکی از مشهورترین و بزرگترین مجسمهسازان یونان باستان، کار پراکسیتلس، پلهایی را برای دوره کلاسیک متأخر و دوره هلنیستی هنر یونان ایجاد کرد. یکی از دغدغه های اصلی او به عنوان یک هنرمند این بود که تا حد امکان رئالیسم را در آثارش وارد کند و این رویکرد به تعیین جهت مجسمه سازی یونان کمک کرد. او بیشتر به خاطر آثارش در مقیاس کوچکتر از موضوعات زنانه، از جمله هرمس معروف با کیونیسوس نوزاد (موزه باستان شناسی المپیا) و آفرودیت کنیدوس (کنیدوس) شهرت دارد.
از نظر اهمیت در کنار مایرون (فعال 480-444 قبل از میلاد) و پولیکلیتوس (قرن 5 پ. 320 قبل از میلاد). در طول قرن 19، پراکسیتلس به عنوان خالق فرضی مجسمه مرمری معروف ونوس میلو (100 قبل از میلاد، لوور) به شهرت بیشتر و یا موقتی دست یافت.
زندگینامه
پراکسیتلس که در سال 375 قبل از میلاد به دنیا آمد، یا پسر یا یکی از خویشاوندان نزدیک هنرمند مشهور Kephisodotos (قرن پنجم - 360 قبل از میلاد) بود که هنر مجسمهسازی را از او آموخت.
پراکسیتلس وسواس زیادی به جابجایی مرزهای هنر خود داشت - او دائماً تکنیکهای جدیدی را امتحان میکرد تا آثار هنری خود را «موج زندگی» کند و تا حد امکان طبیعی باشد. برای رسیدن به این نوع طبیعت گرایی، او سنگ و برنز را برای ایجاد منحنی ها، نور و سایه کار کرد. او از تکنیک خاصی برای صیقل دادن مجسمه مرمری خود استفاده کرد که به آن ظاهری شبیه به زندگی بخشید. سبک او ظریف، نورانی و حسی به نظر می رسید.
مجسمه هرمس با کیونیسوس نوزاد
در سال 1877 مجسمه پراکسیتلس از هرمس با کیونیسوس نوزاد (موزه باستان شناسی المپیا) در المپیا کشف شد، اگرچه اکنون به عنوان یک کپی در نظر گرفته می شود. هرمس یک شاهکار است: سطح به زیبایی نور را بازی می کند، سر به طور حسی گرد است و بیان سلامت و شادی را می تاباند. همانطور که داستان اساطیری می گوید، هرمس کودک دیونیسوس را نزد پوره هایی که وظیفه تربیت او را بر عهده داشتند، می برد. هرمس به کنار کودک نگاه می کند و تصوری از رویای درونی را منتقل می کند. ژست او به "منحنی پراکسیتلین" معروف شد. این «منحنی» بر نسلهای مجسمهساز آینده تأثیر گذاشت.
دیگر کپیهای محبوب کار پراکسیتلس عبارتند از: آپولو سائوروکتونوس (مارمولککش)، جوانی که به درختی تکیه داده و بیکار با یک تیر به مارمولک میزند و آفیودیت کنیدوس (موزه واتیکان)، کپیای از نسخه اصلی که پراکسیتلس برای موزه ساخته است. مردم کنیدوس ظاهراً شهروندان این مجسمه مرمری را بسیار دوست داشتند و از فروش آن به پادشاه نیکومدس خودداری کردند، زیرا به گفته پلینی، او حاضر بود در ازای آن تمام بدهی شهر را پرداخت کند.
آفرودیت کنیدوس
آفرودیت کنیدوس توسط پلینی نویسنده رومی نه تنها به عنوان بهترین مجسمه توسط پراکسیتلس بلکه بهترین مجسمه در کل جهان شناخته می شد. پراکسیتلس که به شدت تحت تأثیر زنان زندگی خود و رابطه اش با یک جلیقه زن زیبا بود، یکی از اولین مجسمه سازانی بود که واقعاً با فرم زنانه کار کرد. آفرودیت او برهنه است، یک نوآوری جسورانه در آن زمان. اگرچه نسخه اصلی دیگر وجود ندارد، اما از روی سکههای رومی میتوان نسخههای امروزی را شناسایی کرد که یکی از آنها در موزه واتیکان است.
میراث
بزرگترین جاه طلبی پراکسیتلس ایجاد یک توهم گرافیکی از زندگی بود. او تلاش کرد تا هنر خود را تا حد امکان واقعی کند. برای این منظور، مانند بسیاری از مجسمهسازان یونانی، او اغلب از یک نقاش (نیکیاس) استفاده میکرد تا مجسمههایش را رنگآمیزی کند تا روکشی واقعیتر به آنها بدهد. به گفته پلینی نویسنده رومی، وقتی از پراکسیتلس پرسیده شد که کدام یک از مجسمههایش را ترجیح میدهی، او پاسخ داد: «مجسمههایی که نیکیاس دستش را روی آنها گذاشته است». به این ترتیب، بهتر است امروز هنگام نگاه کردن به کپیها به یاد داشته باشید که چقدر بهتر است که آنها با رنگآمیزی در اصل خود نگاه میکردند. (همچنین نگاه کنید به: معماری یونانی: 900-27 قبل از میلاد.)
اگرچه پراکسیتلس مجسمههای برنزی و مرمرهای خدایان را میساخت، اما در زیر دست او انسانتر شدند - در برابر نمایش احساسات آسیبپذیر شدند. عنصر هیبت احترام گم شده است - و این گسست در زمان او به اندازه امپرسیونیسم در دوران مدرن مهم بود. پیشینیان بلافصل او آثاری را تولید کردند که سبکی مجزا و باشکوه داشتند، در حالی که پراکسیتلس ظرافت انسانی تر و ملایم تری را به مجسمه سازی یونانی وارد کرد. قبل از او هیچ مجسمه ساز دیگری به این نزدیکی نرسیده بود.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”