ریتم آهنگ

شناخت هنرمند اتریشی، مایکل پاچر

شناخت هنرمند اتریشی، مایکل پاچر

معرفی

 

هنرمند اتریشی، مایکل پاچر، یکی از استادان بزرگ اوایل رنسانس شمالی، بخش عمده ای از زندگی خود را به عنوان مجسمه ساز و نقاش در تیرول جنوبی گذراند. جالب اینجاست که در حالی که کنده کاری او روی چوب - مانند هنرهای معاصرش هانس مولتسچر (1467-1400)، ویت استوس (1447-1533)، تیلمن ریمنشنایدر (1460-1531) - نمونه ای از هنر گوتیک آلمان است، نقاشی او به شدت بازتابی از رنسانس است. فلورانس و طیف وسیعی از نقاشان آلمانی زبان را با تکنیک های جدید هنر رنسانس آشنا کرد. در مجسمه سازی، بزرگترین شاهکار او، محراب سنت ولفگانگ (81-1471) برای کلیسای سنت ولفگانگ در آبرسی، در اتریش علیا است. در نقاشی، مشهورترین شاهکار او «محراب پدران کلیسا» (1483، Alte Pinakothek، مونیخ) است. در ظاهر، برای کسی که بیشتر عمر خود را صرف اجرای سفارش برای کلیساهای کوچک محلی کرده است، تأثیر او بر نقاشی رنسانس آلمان و تولید یکی از بزرگترین قطعات کنده کاری روی چوب تا کنون، کاملاً خارق العاده به نظر می رسد.

 

 

زندگینامه

 

اطلاعات کمی در مورد تربیت یا آموزش پاچر به عنوان یک هنرمند وجود دارد. او که در نزدیکی بریکسن در جنوب تیرول به دنیا آمد، به احتمال زیاد در دهه 1450 و دوباره در حدود سال 1475 به مانتوآ و پادوآ در ایتالیا سفر کرد. اولین اثر شناخته شده او یک محراب 1465 بود که اکنون گم شده است. در سال 1467 به نظر می رسد که او خود را به عنوان یک نقاش و استاد منبت کاری چوب، با یک کارگاه در برونک، نه چندان دور از بریکسن در دره پاستر، تثبیت کرد. بیشتر سفارش‌های او اقلامی از هنر مذهبی بود، عمدتاً محراب‌هایی با قسمت‌های مرکزی فیگوراتیو حکاکی شده با پشت بلند، که در کنار آن تابلوهای تابلوی کتاب مقدس قرار داشت، که بیشتر آن‌ها بسیار بزرگ‌تر از نقاشی‌های فلاندری معاصر بودند. او که در بیشتر دهه 1470 در نوستیفت، همچنین در تیرول فعال بود، در سال 1484 به سالزبورگ نقل مکان کرد و در آنجا بر روی یک محراب بلند در کلیسای فرانسیسکن کار کرد، که پس از مرگ او در سال 1498 ناتمام ماند. متأسفانه، اگرچه آثاری از پاچر قابل مشاهده است. در برخی از بهترین موزه های هنری اروپا، بسیاری از نقاشی های او از بین رفته است. از آنهایی که جان سالم به در برده اند، بیشتر آنها در محل، در کلیساهای اتریشی هستند.

 

محراب سنت ولفگانگ (1471-81)

 

این Wandelaltar که توسط Abbot Benedict Eck of Mondsee سفارش داده شده و در کلیسای زیارتی Sankt Wolfgang در Abersee (انتهای غربی دریاچه Wolfgangsee) واقع شده است، یکی از بزرگترین و باشکوه ترین زیارتگاه های محراب حکاکی شده و نقاشی شده است که تاکنون تولید شده است. قسمت مرکزی چوب لیندن طلاکاری شده تاج گذاری باکره را به تصویر می کشد که دو جفت بال نقاشی شده متحرک در کنار آن قرار دارد که صحنه هایی از زندگی مسیح و سنت ولفگانگ (اسقف بندیکتین راتسبون) را به تصویر می کشد. بالای این سازه یک روبنای چوبی حکاکی شده پیچیده قرار دارد که نماد مصلوب شدن است. اکثر پیکره های کنده کاری شده مستقل هستند و در یک فضای فرورفته قرار دارند. این طرح گوتیک پسین است، با پژواک رئالیسم جدید هانس مولچر (به محراب استرزینگ او، 1457 مراجعه کنید) در جزئیات پیچیده کنده کاری ها. پرسپکتیو خطی عمیق و کوتاه‌سازی جسورانه تابلوهای نقاشی شده نشان‌دهنده تأثیر استاد ایتالیایی ساکن مانتوآ، آندره آ مانتگنا (1430-1706) است که - مانند پاچر - از پیکره‌های نقاشی‌شده‌اش بر روی مجسمه‌ها الگوبرداری کرده است.

 

محراب پدران کلیسا (1483)

 

این محراب برای صومعه نوستیفت در نزدیکی بریکسن ساخته شده است و - مانند سنت ولفگانگ - نمونه ای از توانایی پاچر در ترکیب مجسمه و نقاشی است. این اثر چهار پدر بزرگ کلیسای غربی را به تصویر می کشد که هر کدام با یک کبوتر که نماد حضور روح القدس است همراهی می شوند. از چپ به راست: ژروم به عنوان یک کاردینال همراه با شیری که خار را از پنجه‌اش بیرون آورده است نشان داده می‌شود. بعد، آگوستین مقدس است، همراه با کودکی که بیهودگی تلاش برای درک عقلانیت خدا را به او یادآوری کرد. سپس پاپ گرگوری کبیر، که در حال نجات امپراتور روم تراژان از برزخ نشان داده شده است. در نهایت، اسقف اعظم آمبروز وجود دارد که با یک نوزاد در گهواره نشان داده می شود که نمادی از یک قسمت از دوران کودکی او است. هر چهار در داخل فرورفتگی‌های مجزا با تزئینات زیبایی قرار گرفته‌اند، که با این وجود به نظر می‌رسد که از صفحه تصویر به فضای بیننده بیرون زده‌اند. کوتاه‌شدن کاشی‌های کف به‌علاوه عمق معماری چهار سایبان بالای سر، حسی از چشم‌انداز عمیق ایجاد می‌کند و حجم بیشتری را به پدران کلیسا می‌بخشد. ترکیبی از هنر گوتیک (در ردیابی، رنگ‌آمیزی و ویژگی‌های تزئینی آن) و هنر رنسانس اولیه (در منظر خطی، کوتاه‌سازی و اشکال مجسمه‌سازی آن)، این سه‌گانه نشان‌دهنده یکی از اولین بیان‌های بزرگ اصول رنسانس ایتالیایی در سنت آلمانی است. رنگ آمیزی.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”