ریتم آهنگ

آشنایی با مودیلیانی؛ بزرگترین نقاش اکسپرسیونیست

آشنایی با مودیلیانی؛ بزرگترین نقاش اکسپرسیونیست

زندگینامه

 

مسلما بزرگترین نقاش اکسپرسیونیست، هنرمند ایتالیایی با عمر کوتاه غم انگیزش، مودیلیانی در ایتالیا به دنیا آمد، در سن 21 سالگی به پاریس آمد و بدون پول بر اثر بیماری سل - ناشی از اعتیاد به الکل و مواد مخدر - در ژانویه 1920 در سن 35 سالگی درگذشت. سال ها بدون شک یکی از بهترین هنرمندان پرتره عصر مدرن، که هنر پرتره و برهنه‌های زن فوراً قابل تشخیص او در طول زندگی‌اش متأسفانه مورد قدردانی قرار نگرفت، آثار او اکنون هر کدام ده‌ها میلیون دلار به فروش می‌رسند. او بیشتر عمر کوتاه کاری خود را به نقاشی و مجسمه‌سازی در پاریس گذراند، جایی که با تعدادی از اعضای مدرسه پاریس، از جمله پابلو پیکاسو (1973-1881)، ژرژ روو (1871-1958)، خوان گریس (1887-1927) دوست شد. تأثیر شدید سزان (1839-1906) نیز در هنر او مشهود است. اگرچه سبک قابل توجه اکسپرسیونیسم او اکنون جایگاه منحصر به فردی را برای او در تاریخ هنر تضمین می کند، او بیشتر دوران حرفه ای خود را صرف مبارزه با استرس شکست به عنوان یک هنرمند (که فقط توسط دلالان پل گیوم و لئوپولد زبوروفسکی حمایت می شود) سپری کرد. همچنین مشکلات سلامتی مرتبط با اعتیاد به الکل، اعتیاد به مواد مخدر و سل. افسانه مودیلیانی، هنرمند غم انگیز بوهمی، اندکی پس از مرگ خود، با خودکشی دوست دختر باردارش، غنی شد. گفته می‌شود که در مراسم تشییع جنازه او که در قید حیات بود، از دلالان آثار هنری در حال مذاکره درباره قیمت کاملاً جدیدی برای نقاشی‌های او شنیده شد.

 

تولد

 

آمادئو کلمنت مودیلیانی در لیورنو، توسکانی از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد، خانواده او پس از شکست کسب و کار پدر در فقر فرو رفتند و تنها به دلیل قانون محلی که مانع از تصرف تخت یک زن باردار توسط طلبکاران می شد، از نابودی کامل نجات یافتند. مادر مودیلیانی در آن زمان از او باردار بود و خانواده تا آنجا که ممکن بود دارایی خود را روی تخت انباشته کردند. مودیلیانی به ویژه با مادرش صمیمی بود که تا حدود 10 سالگی او را در خانه آموزش داد. زمانی که 11 ساله بود در دفتر خاطرات خود نوشت: "شخصیت کودک هنوز آنقدر شکل نگرفته است که نمی توانم نظرم را در مورد آن بگویم. او مانند یک کودک لوس رفتار می کند، اما هوشش کم نیست. باید منتظر باشیم و ببینیم چه می شود. داخل این گل داودی است. شاید یک هنرمند؟

 

آموزش

 

بین سال‌های 1898 و 1900 مودیلیانی نزد هنرمند ایتالیایی گوگلیلمو میشلی، که در نقاشی منظره به‌صورت عمومی مانند امپرسیونیست‌ها تخصص داشت، تحصیل کرد. مودیلیانی هرگز ذوقی برای کار در فضای باز پیدا نکرد. در عوض، نقاشی در کافه ها را ترجیح می داد. حتی زمانی که معلمش مجبور شد منظره‌ای را نقاشی کند، بیشتر به سبک پروتوکوبیستی گرایش داشت تا سبک سنتی.

 

در واقع، تنها 3 منظره شناخته شده است که توسط مودیلیانی نقاشی شده است. آنها عبارتند از درخت و خانه (1918-1919، مجموعه خصوصی) و منظره (1919، Galerie Karsten Greve، کلن)، که هر دو در جنوب فرانسه پس از بازدید مودیلیانی از رنوار ارجمند (1841-1919)، که در آن نزدیکی زندگی می کرد، نقاشی شده اند.

 

در سال 1902 او به آموزش خود در Scuola Libera di Nudo (مدرسه آزاد برای مطالعات برهنه) در فلورانس ادامه داد، جایی که او اشتیاق خود را به برهنگی زنانه و طراحی فیگور توسعه داد. علاوه بر این، او از بسیاری از موزه ها و کلیساهای شهر دیدن کرد تا هنر رنسانس را در منبع آن مطالعه کند.

 

در سال 1903، در طی یک حمله دیگر سل، مودیلیانی به ونیز نقل مکان کرد و در آنجا در Istituto di Belle Arti di Venezia ثبت نام کرد. او همچنین زمان قابل توجهی را به مطالعه دقیق نقاشی ونیزی از دوره رنسانس، از جمله آثار تیتیان و تینتورتو اختصاص داد. در نمایشگاه های دوسالانه 1903 و 1905، او با آثار نقاشان امپرسیونیست فرانسوی و همچنین مجسمه های رودن (1840-1917) مواجه شد. همچنین در ونیز بود که سبک زندگی او فاسدتر شد، او شروع به کشیدن هش، نوشیدن زیاد مشروبات الکلی کرد و به یک بوهمی معمولی تبدیل شد. عجیب است که آثار کمی از مودیلیانی از زمان او در ونیز یا فلورانس باقی مانده است.

 

به پاریس نقل مکان می کند

 

در سال 1906 به پاریس رفت و در آنجا یک استودیو ساده در مونمارتر اجاره کرد و در کلاس‌های نقاشی فیگور در آکادمی کولاروسی شرکت کرد و در آنجا با موریس اوتریلو (1883-1955) نقاش سبک فرانسوی الکلی دوست شد. در اولین سال اقامت در پایتخت فرانسه، او مشروب خواری خود را تعدیل کرد، اما اندکی بعد، که از فقر مداوم و کمبود حامیان خجالت زده بود، به روش قدیمی خود بازگشت. او یک معتاد الکلی و مواد مخدر شد و با عصبانیت بیشتر نمونه‌های هنر آکادمیک اولیه‌اش را نابود کرد و آنها را «آشکارهای کودکانه، زمانی که من یک بورژوای کثیف بودم» نامید. او از آموزش هایی که تا به امروز موفقیت چندانی برای او به ارمغان آورده بود ناراحت بود.

 

در سال 1907، او شروع به نمایش در سالن پاییز کرد و از نمایشگاه بزرگ سزان بازدید کرد. نقاشی او در این زمان مدیون سزان و همچنین نقاش ژانر کاباره تولوز لوترک (1864-1901) و اکسپرسیونیست نروژی ادوارد مونک (1863-1944) بود.

 

 

 

در سال 1908، شش نقاشی پرتره مودیلیانی او، از جمله The Jewess (1908) در Salon des Independants به نمایش گذاشته شد. در این سال‌های اولیه در پاریس، آثار او پربار بود و گاهی اوقات تا 100 طراحی در روز اضافه می‌شد. متأسفانه، بیشتر آنها توسط خودش نابود شدند، یا به دوست دخترانی که متعاقباً آنها را از دست دادند، داده شد.

 

مجسمه سازی را می گیرد

 

در سال 1909، به دلیل دوستی جدید خود با کنستانتین برانکوزی (1876-1957)، توجه خود را از نقاشی رنگ روغن به مجسمه سازی معطوف کرد. در همان زمان، او شروع به توسعه علاقه خود به هنر قبیله ای و همچنین مجسمه سازی آفریقایی (عمدتاً ماسک) کرد، تأثیری که به وضوح در چهره های پهن و تخت مجسمه های تقریباً بدوی او قابل مشاهده است. نمونه‌هایی از هنر پلاستیکی او در این دوره عبارتند از مجسمه‌های سنگ آهکی مانند سر (1911، گالری ملی هنر، واشنگتن دی سی)، سر سنگ (1911، موزه هنر فیلادلفیا) و سر (1911-13، موزه سولومون آر گوگنهایم، نیویورک). ). (همچنین رجوع کنید به: بدوی گرایی/هنر بدوی.)

 

در سال 1910، مودیلیانی با نویسنده مکس ژاکوب دوست شد و او را با فروشنده آثار هنری در حال ظهور پل گیوم (1891-1934) آشنا کرد. در طول دوره 16-1914، گیوم تنها مشتری مهم او بود.

 

 

 

در طول سه سال بعد (13-1911)، مودیلیانی بیشتر (و نه همه) توجه خود را بر مجسمه سازی متمرکز کرد. او همچنین با مجسمه ساز با استعداد کوبیست ژاک لیپچیتز (1891-1973) و مجسمه ساز بدوی انگلیسی-آمریکایی یاکوب اپستین (1880-1959) ملاقات کرد.

 

در آغاز جنگ جهانی اول، در سال 1914، مودیلیانی به دلایل بهداشتی از خدمت سربازی معاف شد. در این مرحله بود که او به نقاشی بازگشت که - مانند مجسمه او - تحت تأثیر هنر آفریقایی قرار گرفت. بسیاری از چهره‌های او اکنون ظاهری صاف مانند ماسک و چشم‌های بادامی دارند.

 

 

 

 

 

پرتره و برهنه (1915-1919)

 

در طول سال‌های 1915 تا 1919 بود که مودیلیانی تمام بزرگترین نقاشی‌های پرتره خود را ساخت - آثاری که ادعای او را به عنوان یکی از بهترین هنرمندان پرتره قرن دوم تأیید می‌کنند. او سبک منحصر به فردی را توسعه داد: گردن سوژه هایش دراز، دهانشان بسته، چشمانشان بادامی شکل بود. پس‌زمینه‌ها خنثی و مقرون به صرفه بودند، اما پرتره‌ها می‌توانستند شخصیت هر یک از نظاره‌کنندگان را منتقل کنند.

 

پرتره های اجرا شده در طول دوره 1915-1916 عبارتند از: Moise Kisling (1915, Pinacoteca di Brera, Milan); Chaim Soutine (1915، Staatsgalerie، اشتوتگارت); پل گیوم (1916، Galleria Civica d'Arte Moderna، میلان)؛ و ماکس جیکوب (1916، K.N.W. Westfalen، دوسلدورف).

 

او همچنین پرتره هنرمندان متعددی از جمله دیگو ریورا (1914، موزه هنر، سائوپائولو) را نقاشی کرد. پابلو پیکاسو (1915، مجموعه خصوصی); پرتره خوان گریس (1915، موزه متروپولیتن هنر، نیویورک). Chaim Soutine در یک میز (1916-17، گالری ملی هنر، واشنگتن دی سی). مجسمه ساز لیپچیتز و همسرش (1916، موسسه هنر شیکاگو).

 

او همچنین برخی از برهنه‌های عمیقاً احساسی را تولید کرد، از جمله برهنه نشسته (1916، گالری‌های مؤسسه کورتالد، لندن). برخی از آشنایان این هنرمند مدعی شده‌اند که تنها زمانی که او مست از آبسنت بوده است توانسته شاهکارهای خود را نقاشی کند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”