ریتم آهنگ

پاپیه کله چیست؟

پاپیه کله چیست؟

پاپیه کله چیست؟

پاپیه کله شکل خاصی از کلاژ است. اصطلاح پاپیه کله در واقع یک کلمه فرانسوی است که در لغت به معنای "کاغذ چسبانده شده" است. این تکنیک هنری شامل چسباندن برش های کاغذ برای ایجاد یک ترکیب تزئینی است. قطعات چسبانده شده نشان دهنده اشیاء هستند یا مواد غیر کاغذی مختلف مانند چوب را شبیه سازی می کنند.

 

این تکنیک کولاژ به ویژه در دوران کوبیسم رایج بود و احتمالاً توسط نقاش کوبیست ژرژ براک و پیکاسو در پاییز 1912 اختراع شد.

 

هنرمندان کوبیست با استفاده از کاغذهای چاپ شده یا رنگی، کاغذ دیواری، بلیط، بروشور و قطعات روزنامه، ترکیبات کاغذی را خلق کردند. سپس آنها این فرآیند را با نقاشی های پاستل، زغال چوب یا سایر اشکال نقاشی شده تکمیل کردند. پاپیه کله یک تکنیک هنری زیبا است که نتایج آن بیشتر شبیه طراحی است تا نقاشی.

 

تاریخچه پاپیه کله

پاپیه کله در دوران کوبیسم

تاریخچه پاپیه کله در دوران کوبیسم آغاز شد. این تکنیک احتمالاً توسط نقاش کوبیست ژرژ براک در سپتامبر 1912 ابداع شد و بلافاصله از پیکاسو نیز الهام گرفت. اصطلاح پاپیه کله منحصراً به شکلی از کولاژ اشاره دارد که ثابت کرد در هنرهای زیبا مهم است زیرا فقط از طریق قطعات مختلف کاغذ ایجاد شده است. قطعات چسبانده شده روی تکیه کاغذ یا روی بوم برای ایجاد یک ترکیب، ادغام شده با قطعات نقاشی شده یا کشیده شده (که از طریق رنگ روغن، گواش، پاستل یا زغال به دست می آید) اعمال می شدند.

 

بر خلاف سایر انواع کلاژ یا مجموعه که عناصر سه بعدی یا غیرکاغذی را نیز در خود ادغام می کنند، پاپیه کول به نقاش اجازه می دهد تا دو بعدی را آزمایش کند. کاغذهای چسبانده شده مختلف به یک پایه صاف می چسبند، بین کاغذهای رنگ شده و چسبانده شده بازی می کنند و ریتم ایجاد می کنند. این تکنیک همچنین به نقاش امکان ایجاد یک ترکیب فضایی بدیع را می دهد. موضوع فضایی بسیار نزدیک به تمرین و سبک کوبیسم بود. کاغذ کاغذی، در واقع، فضای تکه تکه‌ای را که نمونه نقاشی‌های کوبیست است، تداعی می‌کرد، که خود از طریق قطعات بریده شده و چسبانده شده تولید می‌شد.

 

طبق دایره المعارف بریتانیکا، روش کولاژ ژرژ براک و پابلو پیکاسو امکانات این تکنیک را گسترش داد و مواد غیر کاغذی مانند چوب، مشمع کف اتاق و اشیاء دیگر را معرفی کرد. آنها ترکیباتی را تولید کردند که فراتر از دو بعدی برش کاغذ، یعنی نقاشی تقریباً مجسمه ای بود. توسعه در این مفهوم کلاژ به انتقال از مرحله کوبیسم تحلیلی به مرحله کوبیسم مصنوعی کمک کرد. از این رو می توان تکنیک پاپیه کله را نقطه گسست و گذار در تاریخ کوبیسم و ​​به طور کلی هنر مدرن دانست.

 

کالج های معروف کاغذ کوبیست

ژرژ براک، ظرف میوه و لیوان، 1912. این اثر هنری ژرژ براک، اولین مجموعه کاغذی است که به دست آمده است. این اثر توسط براک در سال 1912 ساخته شد، کسی که این تکنیک را ابداع کرد و یک نقطه عطف واقعی در نقاشی کوبیست را به وجود آورد. ایده تحقق این پاپیه کله در آوینیون به ذهنش خطور کرد، جایی که او یک رول کاغذ تقلبی خرید. این شی، با بافت شبیه سازی شده خود، براک را الهام گرفت تا کلاژی بسازد که در آن دانه های چوب و مرمر در واقع یک توهم نوری، یک تقلید هستند. این نوعی شوخی تصویری است که در آن قطعات چسبانده شده اشیا را نشان می دهد و نگاه بیننده را برای رمزگشایی از آنها به چالش می کشد. براک در طول زندگی خود با آثاری مانند بطری، روزنامه، پایپ و شیشه به کار با پاپیه کول ادامه داد.

 

خوان گریس، صبحانه، 1914. گریس در صبحانه متوجه شد که یک کاغذ کاغذی با استفاده از دو نوع کاغذ دانه چوب چاپ شده، برای تداعی چوب میز، یک تکه روزنامه و یک برچسب بسته بندی استفاده می کند. به این، نقاش عناصر جدول را اضافه کرد که از زوایای مختلف نشان داده شده بودند. نتیجه نمایش اشیا از منظرهای مختلف و همزمان است.

 

پابلو پیکاسو، بطری Vieux Marc، شیشه، گیتار و روزنامه، 1913. پیکاسو این مجموعه کاغذی کوچک را با الهام از براک ساخته است. اگر دوستش شروع به معرفی کاغذ چوبی کرد، روش کولاژ پیکاسو از روزنامه استفاده می کرد. این اثر هنری یک طبیعت بی جان است که در آن اشکال انتزاعی گیتار، بطری، شیشه با کاغذ بریده شده روی هم ساخته شده اند. همچنین کلمه دست ساز "vieux" در گردن بطری وجود دارد.

 

دیگر کلاژهای کاغذی در قرن بیستم

در قرن بیستم، چندین هنرمند تکنیک کولاژ را آزمایش کردند، حتی اگر به طور خاص به سبک خود به عنوان collés کاغذی اشاره نکردند. زبان آنها به سادگی کلاژ نامیده می شد. با این حال، بسیاری از این آزمایش‌ها تنها با استفاده از برش‌های کاغذ و مواد مسطح انجام شده‌اند.

 

پاپیه کله، حتی اگر با این کلمات برچسب گذاری نشده باشد، یک تکنیک رایج در طول سوررئالیسم بود. هنرمندان سورئالیست، به ویژه ماکس ارنست، از آن در نقاشی های خود استفاده کردند. برای مثال، کلاژهای کاغذی ارنست با ترکیب قطعات چسبانده شده از حکاکی‌ها و چاپ‌های قدیمی به وجود آمدند و فرآیندی خودکار و تقریباً غیرمنطقی را تکرار کردند. کلاژهای کاغذی به همان شیوه ای از دادائیست ها و آینده سازان الهام گرفتند. در ایتالیا، این روش توسط کارلو کارا و اومبرتو بوچیونی مورد استفاده قرار گرفت. به عنوان مثال، بوچیونی، قطعات مواد مسطح از روزنامه ها را در نقاشی خود گنجانده است.

 

تکنیک کولاژ کاغذی همچنین الهام‌بخش هنرمند آلمانی کورت شویترز بود که بین سال‌های 1918 و 1919 با استفاده از برچسب‌ها، بلیط اتوبوس، کاغذ و همچنین پارچه، قطعات شکسته چوب، رشته‌ها و سایر مواد سه‌بعدی (مجموعه) کلاژ ایجاد کرد. هانری ماتیس در سال‌های آخر عمرش از برش‌های کاغذی استفاده کرد و اقتباسی شخصی از تکنیک کلاژ دریافت کرد. به همین ترتیب، جوزف کورنل، هنرمند آمریکایی، کولاژ را آزمایش کرد و در مراحل اولیه زندگی خود متوجه آن شد.

 

در زمینه هنر آمریکای پس از جنگ، رابرت مادرول نیز از تکنیک پاپیه کله الهام گرفت. از دهه 40 و اوایل دهه 50، او کلاژ انتزاعی را با هدایت ماتا سورئالیست درک کرد. کولاژ برش‌خورده رابرت ماترول منعکس کننده خشونت دنیای پس از جنگ بود. در دهه 1960، رسانه کلاژ بسیار محبوب شد.

 

شکل جدیدی از کولاژ توسط رابرت راشنبرگ محقق شد. راوشنبرگ با ترکیب‌های واقعی اشیاء، آثار ترکیبی بین کلاژ و نقاشی، از تکنیک پاپیه کله کوبیستی پیشی گرفت. پاپیه کله همچنین توسط هنر پاپ انگلیسی مورد استفاده قرار گرفت، همانطور که توسط کلاژهای سر ادواردو پائولوزی و ریچارد همیلتون گواه است. نمونه‌های دیگری از کلاژهای کاغذی در دهه 1960 توسط صاحب نظران شعر بصری ایجاد شد که درج تصویر را با عناصر گرافیکی و بریده‌های کلمه ترکیب می‌کرد.

 

پاپیه کول و تکنیک های کلاژ

بسیاری از آثار هنری که با تکنیک پاپیه کله ساخته می شوند اغلب به سادگی کلاژ نامیده می شوند. با این حال، تفاوت اساسی بین پاپیه کول و تکنیک کولاژ رایج تر وجود دارد. زبان شبیه به هم است، اما کاغذهای کاغذی به همان شیوه کلاژ و مونتاژ توسط هنرمندان محقق نمی شود. اصطلاح پاپیه کله منحصراً به آثار هنری اطلاق می شود که در آن فقط کاغذ وجود دارد. بنابراین پاپیه کله از نظر معانی نه تنها تکنیک هنری نیز متفاوت است: از مواد دو بعدی و مسطح استفاده می کند، نه از قدرت سه بعدی استفاده می کند. برعکس، در کلاژها و به خصوص در مجموعه‌ها، غلبه بر دوبعدی، ادغام اشیایی که به درستی هنری نیستند، مانند اشیاء روزمره، ضایعات، آشغال‌ها، چوب، سنگ یا فلز و نه تنها چسبانده شده، رایج است. کاغذ.

 

هنرمندان قابل توجهی که از کاغذ کاغذی استفاده کردند

پابلو پیکاسو (25 اکتبر 1881 - 8 آوریل 1973)، اسپانیایی

ژرژ براک (13 مه 1882 - 31 اوت 1963)، فرانسوی

خوان گریس (23 مارس 1887 - 11 مه 1927)، اسپانیایی

رابرت دلون (12 آوریل 1885 - 25 اکتبر 1941)، فرانسوی

هانری لارنس (18 فوریه 1885 - 5 مه 1954)، فرانسوی

جاکومو بالا (18 ژوئیه 1871 - 1 مارس 1958)، ایتالیایی

اومبرتو بوچونی (19 اکتبر 1882 - 17 اوت 1916) ایتالیایی

هانری ماتیس (31 دسامبر 1869 - 3 نوامبر 1954)، فرانسوی

هنرمندان دیگری که از کولاژ و مونتاژ استفاده کردند

جوزف کورنل (۲۴ دسامبر ۱۹۰۳ – ۲۹ دسامبر ۱۹۷۲)، آمریکایی

ریچارد همیلتون (24 فوریه 1922 - 13 سپتامبر 2011)، انگلیسی

کورت شویترز (20 ژوئن 1887 - 8 ژانویه 1948)، آلمانی

رابرت راوشنبرگ (۲۲ اکتبر ۱۹۲۵ – ۱۲ مه ۲۰۰۸)، آمریکایی

رابرت مادرول (24 ژانویه 1915 - 16 ژوئیه 1991)، آمریکایی

کارا واکر (متولد 26 نوامبر 1969)، آمریکایی

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”