زندگینامه
یکی از بزرگترین دست اندرکاران مجسمه سازی قرون وسطی، هنرمند فرانسوی گیسلبرتوس از Autun - در اوایل قرن دوازدهم فعال بود. مجسمهسازی رمانسک رسا و تخیلی او او را به یکی از اولین هنرمندان در عصر هنر قرون وسطی تبدیل کرد که به نام در سراسر اروپا شناخته شد. او بیشتر به خاطر مجسمههای برجستهاش در پورتالهای کلیسای جامع فرانسوی سنت لازار، اوتون شناخته میشود. تکنیک های گیسلبرتوس به هموار کردن راه برای توسعه مجسمه سازی گوتیک فرانسوی کمک کرد.
متأسفانه تقریباً چیزی در مورد زندگی او و یا اینکه چه کسی هنر مجسمه سازی را به او آموخته است، در دست نیست. اولین سنگتراشیهای شناختهشده او را میتوان در کلیسای کلونی - یکی از مکانهای بزرگ معماری رومی در بورگوندی - مشاهده کرد، جایی که او بهعنوان یکی از دستیاران اصلی در کارگاه استاد کلونی، یکی دیگر از هنرمندان برجسته قرون وسطایی فعال کار میکرد.
در سال 1115، گیسلبرتوس تعدادی مجسمه تزیینی را به صومعه کلونی (تاثیرگذارترین صومعه رومی) که امروزه هنوز در درگاه غربی دیده می شود، ارائه کرد. پس از شاگردی خود در کلونی، گیسلبرتوس به Vezelay نقل مکان کرد، جایی که کلیسای جامع تعداد زیادی از زائران را در راه خود به سانتیاگو د کامپوستلا و جنگ های صلیبی به سرزمین مقدس جذب می کرد. اسقف Vezelay با وجود بودجه، به گیسلبرتوس دستور داد تا تمپانوم را برای درگاه اصلی - همراه با سایر نقش برجسته های داخل کلیسای جامع تزئین کند.
کلیسای جامع سنت لازار، اوتون
در سال 1125 گیسلبرتوس به آتون نقل مکان کرد، جایی که اسقف محلی برنامه های توسعه خود را داشت. کلیسای سنت لازار در ابتدا به عنوان یک کلیسای زیارتی برای نگهداری آثار لازاروس که در اوایل قرن دوازدهم کشف شد، ساخته شد. ایلعازر برادر مریم مجدلیه بود و طبق کتاب مقدس توسط عیسی از مردگان برخیزید. اسقف اوتون که از تمام گردشگرانی که به Vezelay هجوم میآورند آگاه بود، میخواست کلیسای جامعی به همان اندازه «بزرگ» در اوتون ایجاد کند. در این مرحله، شهرت گیسلبرتوس به عنوان یکی از برجستهترین مجسمهسازان هنر مسیحی استوار شد. او ابتدا در قسمت شرقی کلیسای جامع کار کرد که در سال 1130 به پایان رسید و وقف شد. سپس چهار یا پنج سال باقی مانده را روی تیمپانوم غربی کار کرد. آثار او بر روی تایپانوم غربی به دلیل شیوه اکسپرسیونیستی خود مورد تحسین قرار می گیرند، و برخی از طرح ها، به ویژه اشکال شیطان، تقریباً در آستانه انتزاع قرار دارند و حاوی پژواک هایی از سورئالیسم قرن بیستم هستند. مجسمهای در مقیاس بزرگ روی تمپان غربی آخرین داوری که بیش از ۶ متر ارتفاع دارد، شاهکار او محسوب میشود.
در ضلع شمالی کلیسای جامع، برهنه خوابیده بزرگ «حوا» نیز نمونه ای از برتری گیسلبرتوس در اکسپرسیونیسم و تکنیک کنده کاری است (اگرچه «حوا» اکنون در موزه رولین، اوتون نگهداری می شود). گیسلبرتوس همچنین 60 سرستون در فضای داخلی و درها ایجاد کرد که اکثر آنها صحنه هایی از کتاب مقدس را به تصویر می کشند. تخیلی که هنرمند در خلق این قطعات نشان داد مشهور است - برای مثال، لطافتی که او توانست در مجسمههای دوران کودکی مسیح به تصویر بکشد، در تضاد کامل با صحنههای ترسناک قضاوت و لعنت.
بشارت به مجوس (Saint-Lazare, 1120-30)
این پایتخت معروف از کلیسای سنت لازار در اوتون در چگونگی انتقال آن از طریق ترکیب ساده مؤثر خود استاد است. سه پادشاه در خواب نشان داده شده اند. آنها با تعداد و تاج هایشان شناسایی می شوند. هنگام خواب، فرشته ای را می بینند که فقط قسمت بالایی آن نشان داده شده است و بقیه پشت پتوی مجوس های خفته پنهان شده است. فرشته به مجوس و ستاره بالای سرشان اشاره می کند و ما تقریباً می توانیم دستورات او را به آنها بشنویم. خطوطی که چینهای لباسهای فرشته و پتو را مشخص میکنند، به ترکیببندی پویایی میافزایند که پارچههای چرخان متوپها را در پارتنون تداعی میکند: برای مثال، مترو جنوبی شماره 30، نبرد لاپیت و قنطورس را ببینید.
اگرچه گیسلبرتوس بدون شک با دستیاران متعددی کار می کرد، اما آثار او در این دوره را می توان به وضوح شناسایی کرد زیرا او در زمان امضای کار خود گامی غیرعادی را با عبارت "گیسلبرتوس hoc fecit" (گیسلبرتوس این را ساخته است) بسیار برجسته برداشت. این واقعیت که او اجازه انجام این کار را داشت، نشان می دهد که او در زمان خودش بسیار مورد توجه بوده است.
میراث
گیسلبرتوس (نباید با Gilabertus، مجسمهساز دیگر همان دوره که دو مجسمه فیگوراتیو را در کلیسای جامع سنت اتین در تولوز امضا کرد) اشتباه گرفت) یکی از استادان مجسمهسازی قرون وسطایی به سبک رومانسک محسوب میشود. این تخیل زنده او، همراه با مهارت عملی بود که الهام بخش نسلی از مجسمه سازان دیگر بود که به سمت سبک بیانی هنر و معماری گوتیک حرکت کردند.
اطلاعات بیشتر درباره هنر رمانسک قرن دوازدهم
برای اطلاعات بیشتر در مورد هنر رومی مسیحی در اروپای غربی، لطفاً به مکتب بلژیکی هنر موسان، که نمونهای از فلزکاری برجسته نیکلاس وردن (1156-1232) و گودفروید د کلر (1100-1173) است، مراجعه کنید.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”