دادا (دادائیسم) چیست؟
دادا (یا دادائیسم) یک جنبش ادبی و هنری آوانگارد قرن بیستم است که بین سالهای 1916 و 1922 به عنوان رد انقلابی و انتقادی وحشیانه جنگ جهانی اول توسعه یافت.
منشأ این اصطلاح هنوز نامشخص است و تفاسیر مختلفی در دست بررسی است: دادا میتواند از عبارت غیرمعنای آنوماتوپویی «دادا» که یکی از اولین واژههایی است که در زبان کودکان استفاده میشود، گرفته شود و ریشههای پوچ و بازیگوش جنبش را به یاد میآورد.
میتوان آن را به معنای واقعی کلمه در یک عبارت دوگانه به زبانهای مختلف ترجمه کرد (در روسی یا رومانیایی به معنای «بله-بله»؛ در آلمانی «آنجا-آنجا») که بینالمللیگرایی متمایز جریان هنری را تداعی میکند.
منابع دیگر به منشأ تصادفی و غیرمنطقی این نام اشاره میکنند که توسط اعضای مؤسس با باز کردن ناگهانی صفحهای از فرهنگ لغت فرانسوی-آلمانی و یافتن کلمه dada، یک اصطلاح فرانسوی غیررسمی برای اسب سرگرمی، به دست آمده است.
تاریخ دادا (1916 - 1922)
جنبش دادا به طور رسمی در سال 1916 در زوریخ توسط گروهی از هنرمندان و شاعرانی که خشونت جنگ جهانی اول و پوچ بودن جامعه سرمایه داری مدرن را رد کردند و به سوئیس پناه بردند، تأسیس شد. این جنبش که در چارچوب یک کشور بی طرف متولد شد، در پایان جنگ بین المللی شد و به آلمان، فرانسه و ایالات متحده گسترش یافت.
تاریخ رسمی تولد دادائیسم مصادف است با سازماندهی اولین شب های دادا توسط نویسنده تئاتر هوگو بال و تأسیس کاباره ولتر، کلوپ شبانه طنز که مرکز اصلی فعالیت های رادیکال دادائیست ها شد.
در کاباره ولتر، گروهی که در اصل متشکل از هوگو بال و هنرمندان ژان آرپ، هانس ریشتر، تریستان تزارا، ریچارد هوئلسنبک و مارسل یانکو بود، تجلیات تجربی را ترتیب داد که شامل اجرای شعرهای مزخرف، نمایشگاه های تحریک آمیز، کنسرت ها و کنفرانس ها بود.
در ژوئیه 1917، تریستان تزارا همچنین دادا را منتشر کرد، اولین شماره از نشریه جنبش، که تا سال 1921 ادامه داشت. تولید پوسترها و مجلات برای دادائیسم نه تنها از نظر محتوایی بلکه از نظر محتوایی نیز اهمیت فوق العاده ای پیدا کرد. از زیبایی شناسی، که دارای یک تایپوگرافی فوق العاده در تضاد با هنجارهای طراحی سنتی بود.
در سال 1918، دادا به آلمان گسترش یافت و در برلین، هانوفر، کلن، با ریچارد هوئلسنبک، رائول هاسمن، کورت شویترز، ماکس ارنست تأسیس شد. در برلین، کلوب دادا یک اثر انقلابی قوی داشت و فعالیتها و تبلیغات آشکار سیاسی را ترویج میکرد. در پاریس (1919-1922)، مطالبات انقلابی دادائیسم توسط آندره برتون، پل الوارد، و دیگر روشنفکران فرانسوی مطرح شد و پایههای سوررئالیسم بعدی را پی ریزی کرد.
به موازات تجربیات اروپایی، دادائیسم به شهر نیویورک نیز گسترش یافت، پناهگاه دیگری برای هنرمندانی که از قتل عام جنگ فرار کردند. در سال 1916، ایالات متحده به مرکز آزمایشات ضد هنر مارسل دوشان، من ری و فرانسیس پیکابیا تبدیل شد. دادائیستها با آزمایش مواد غیرمتعارف بهعنوان اشیاء روزمره، تکنیکهایی مانند کلاژ و فتومونتاژ، اجرا، مفهوم هنر را دوباره اختراع کردند و آن را به روی طیف ناشناختهای از رسانهها باز کردند.
آمادههای مارسل دوشان نمونهای هستند، چون کالاهایی ساخته شدهاند که مفهوم اثر هنری را به شدت به چالش میکشند. دادا همچنین مفهوم تصادفی بودن و خودانگیختگی را در پاسخ به راهبردهای سرکوبگرانه منطق و نظم در فرایند هنر وارد کرد.
بر اساس اعلامیه های دادا، شخصیت های غالب جنبش، انزجار از ارزش های سنتی و اتهامی براندازانه و نیهیلیستی بودند. دادائیست ها می خواستند قوانین غیرمنطقی را که بشریت را به سمت وحشت جنگ بزرگ سوق داده است، زیر پا بگذارند. هدف آنها این بود که با اعمال مزخرف، بیاحترامی و تحریکآمیز، غیرمنطقی بودن پایهی جامعه بورژوایی را آشکار کنند. اقدامات گسست آنها به یک سیستم زیباشناختی جدید نهایی نشد، بلکه برای تخریب سیستمی که قبلاً ایجاد شده بود، نهایی شد.
روحیه شورش دادا و عدم طرحواره سازی بر دیگر جنبش های آوانگارد مانند سوررئالیسم، اما همچنین بر روندهای معاصر مانند نئو دادا، هنر مفهومی، فلوکسوس تأثیر گذاشت.
هنرمندان برجسته دادا
مارسل دوشان، 28 ژوئیه 1887 - 2 اکتبر 1968، فرانسوی
من ری، 27 اوت 1890 - 18 نوامبر 1976، آمریکایی
تریستان تزارا، آوریل 1896 - 25 دسامبر 1963، رومانیایی/فرانسوی
فرانسیس پیکابیا، 22 ژانویه 1879 - 30 نوامبر 1953، فرانسوی
ژان آرپ، 16 سپتامبر 1886 - 7 ژوئن 1966، آلمانی/فرانسوی
کورت شویترز، 20 ژوئن 1887 - 8 ژانویه 1948، آلمانی
ماکس ارنست، 2 آوریل 1891 - 1 آوریل 1976، آلمانی/فرانسوی/آمریکایی
Raoul Hausmann، 12 ژوئیه 1886 - 1 فوریه 1971، اتریش
هانا هوخ، 1 نوامبر 1889 – 31 مه 1978، آلمانی
Elsa von Freytag-Loringhoven، 12 ژوئیه 1874 - 14 دسامبر 1927، آلمانی
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”