ریتم آهنگ

شناخت کریستین بولتانسکی؛ هنرمند نوگرای فرانسوی (بخش دو)

شناخت کریستین بولتانسکی؛ هنرمند نوگرای فرانسوی (بخش دو)

آموزش اولیه و کار

بولتانسکی خودآموخته بود و گویا، استادان قدیمی و آرت بروت (و سایر نقاشی های ساده لوحانه) را به عنوان تأثیرات اصلی خود ذکر می کند. دوست مادرش صراحتاً به او گفته بود که نقاشی های پسرش وحشتناک است و به آنها پیشنهاد داده بود که به طور مشترک یک گالری هنری باز کنند (که کردند) تا حداقل مسیحی "چیزی یاد بگیرد". او یادآور شد: "من در این گالری وحشتناک شروع به کار کردم و از طریق آن با هنرمندان زیادی آشنا شدم. خیلی سریع در گالری قدرت پیدا کردم و کارهای مختلفی مانند عروسک های اکسپرسیونیستی در اندازه واقعی از پارچه انجام دادم. سپس شروع به ساختن کردم. با عروسک ها فیلم گرفتم و در مقطعی شروع به بزرگ شدن کردم».

 

اولین نمایشگاه انفرادی او، La Vie Impossible de Christian Boltanski (زندگی غیرممکن کریستین بولتانسکی) در سال 1968 در Theatre du Ranelagh در پاریس برگزار شد و اولین تلاش های بولتانسکی برای مقابله با آنچه تبدیل به موضوع تکراری زندگی و خاطرات از دست رفته می شد را نشان داد. همچنین تلاشی برای ایجاد هاله ای از رمز و راز و شک در اطراف هویت خود هنرمند بود. در رابطه با دومی، "اجراهای" عمومی جوزف بیویز الهام بخش بود، به ویژه در شیوه ای که آلمانی یک شخصیت هنری ساخته بود که خطوط بین اسطوره و واقعیت را محو می کرد.

 

در اواخر دهه 1960 بود که بولتانسکی علناً اعلام کرد "کودکی من به پایان رسیده است". زمانی که بولتانسکی دچار دگرگونی (و اضطراب) شد، کار بر روی کتاب خود را آغاز کرد، Recherche et Pésentation de tout ce qui reste de mon enfance, 1944-1950 (تحقیق و ارائه تمام آنچه از دوران کودکی من 1944-1950 باقی مانده است). 1969). این کتاب با ارائه مضامین La Vie Impossible de Christian Boltanski، مونتاژی از فتوکپی از هر چیزی اعم از یک عکس کلاسی، یک تکه ژاکت و یک پیراهن، و یک کتاب خواندن اولیه و یک عکس از تخت او است. این کتاب ممکن است راهی برای حفظ خاطرات کودکی خود هنرمند باشد، اما بولتانسکی به همان اندازه به حافظه جمعی علاقه مند بود و بنابراین اشیاء روزمره ای که ارائه می کرد ممکن است یادگارهای شخصی از دوران کودکی او باشند یا نباشند.

 

در سال 1971، بولتانسکی نصب خود را با نام L' Album de la famille D. 1939-1964 تولید کرد که در آن اظهار داشت: "D. مخفف Durant - رایج ترین نام خانوادگی در فرانسه - است و خانواده در آلبوم از طبقه متوسط ​​​​معمولی است. آلبوم عکس یک رپرتوار اجتماعی است که در آن همان تصاویر، که لحظات خاص را به تصویر می‌کشند، بارها و بارها تکرار می‌شوند - غذا دادن به نوزاد، ساختن خانه، کریسمس. رایج‌ترین چیز نیز جهانی‌ترین [...] L' آلبوم de la famille D. یا هر آلبوم عکسی چیزی است که شبیه ماست. من نمی توانستم از کودکی خودم استفاده کنم زیرا خیلی عجیب و استثنایی بود، بنابراین از یکی از دوستانم میشل دورانت استفاده کردم که رایج ترین دوران کودکی شما را داشت. تصویر".

 

در سال 1972 توسط کیوریتور هارالد زیمان دعوت شد تا در جشنواره پنج ساله مشهور Documenta V در کاسل آلمان به نمایش بگذارد. ثابت کرد که این نقطه عطفی در حرفه او بود و اولین طعم شهرت بین المللی را برای او به ارمغان آورد. این منجر به یک دوره بسیار پربار و پربار برای بولتانسکی شد. قد و قامت او در آوانگارد فرانسه (اگرچه زمانی گفته بود که "من بیشتر احساس می کنم یک هنرمند اروپای مرکزی هستم. به عنوان یک هنرمند، کشوری ندارم") در حالی که با هنرمندان ساکن پاریس از جمله آنت مسیجر، جینا پنه دست و پنجه نرم می کرد، شکوفا شد. سرکیس، ژان لو گاک، و پل آرمان گته، که همگی مانند او در حال بررسی موضوع اسطوره سازی شخصی بودند.

 

بولتانسکی و مسیجر عاشق هم شدند و بعداً با هم به مالاکوف در حومه جنوب غربی پاریس نقل مکان کردند. این زوج به ندرت با هم همکاری می کردند، اما مدت کوتاهی پس از ملاقات، ماه عسل (Le Voyage de Noces) را با هم در سال 1975 ساختند. این یک نقاشی دیواری بود که از طریق بیست و یک طراحی و هشتاد و شش عکس رنگی، خاطره شخصی مشترک را تداعی می کرد. پس از توافق برای بی فرزند ماندن، آنها تا زمان مرگ بولتانسکی در کنار هم ماندند.

 

دوره بلوغ

بعداً در دهه 1970، بولتانسکی تمایل خود را به اسطوره سازی خود رها کرد و در عوض به سمت موضوعات گسترده تر و جهانی تر حرکت کرد. عکاسی به شیوه غالب تمرین او تبدیل شد و او مجذوب روشی بود که یک عکس تولید شده به صورت مکانیکی می تواند بین بیننده و شی واقعی فاصله ایجاد کند، فرآیندی که او آن را دوره «خنک کردن» توصیف کرد. او مشاهده کرد، "اشیا در قلمرو صمیمی و قابل لمس هستند: عکس ها در قلمرو بازنمایی". رویکرد کارخانه‌ای اندی وارهول در ساختن هنر نیز تأثیر زیادی داشت. به خصوص روشی که یک عکس می تواند یک موضوع آزاردهنده یا ناراحت کننده را مسطح و بی شخصیت کند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”