ریتم آهنگ

آشنایی با آرنولد بوکلین؛ از بزرگان سمبولیست سوییس (بخش یک)

آشنایی با آرنولد بوکلین؛ از بزرگان سمبولیست سوییس (بخش یک)

خلاصه ای از آرنولد بوکلین

آرنولد بوکلین در میان هنرمندان مدرن غیرمعمول است، زیرا هرگز توصیف او به عنوان یک هنرمند راحت نبود. در حالی که سایر نقاشان دوره او با اشکال برجسته‌تر انتزاع و آزمایش سبکی، به موضوع کلاسیک و تاریخی گذشته پشت کردند، بوکلین خود را در تاریخ نقاشی از رنسانس به بعد غوطه ور کرد و به تصویرسازی اسطوره‌ای و به همه چیزهایی که دراماتیک و اغراق شده بود پرداخت. در نهایت مجموعه‌ای از سنت‌های نقاشی را با یک التقاط سبکی و موضوعی ترکیب می‌کند که می‌توان آن را کیچ نامید. نقاشی‌های او مطمئناً جذابیت انبوه مردمی را داشت که گاهی با آن اصطلاح مرتبط می‌شد. اما آنها همچنین به سنگ محک بسیاری از هنرمندان مدرن تبدیل شدند، به ویژه کسانی که علاقه مند به ترکیب بازنمایی طبیعت گرایانه با موضوعات عجیب و غریب هستند.

 

دستاوردهای او

آرنولد بوکلین شاید مهمترین نقاش اروپای شمالی وابسته به جنبش سمبولیستی بود که پایگاه اصلی آن در فرانسه، بلژیک و روسیه بود. در حالی که سایر نقاشان آن مکتب مانند گوستاو مورو و اودیلون ردون به آثار تمثیلی خود با شدتی اندیشیده بودند، بوکلین اغلب تصاویری از اسطوره کلاسیک را با طنزی بدبینانه، هر چند با جریان‌های مخوف، بازسازی می‌کرد: ترکیبی عجیب از کمیک و کابوس که باعث شد. آثار او در میان هنرمندان سوررئالیستی مانند سالوادور دالی محبوبیت یافت.

بوکلین تأثیرات غیرمعمول گسترده ای را بر آثار خود به ارمغان آورد. او با الهام از نقاشی های منظره رمانتیک کاسپار دیوید فردریش و دیگر هنرمندان اروپای شمالی، در دهه 1850 قبل از شیفته سنت رنسانس، به ویژه افراط در سبک و ملودرام باروک، با سبک رئالیستی فرانسوی معاشقه کرد. او این تأثیرات را با یک کاتولیسیسم غیرقابل معذرت خواهی و کنایه عجیب و غریب ترکیب کرد که به طرز عجیبی پیشگویی کننده فرهنگ هنری پست مدرن اواخر قرن بیستم است.

بوکلین یکی از موفق‌ترین هنرمندان مدرن اواخر قرن نوزدهم بود که از نظر محبوبیت در بین عموم مردم، از بازار جدیدی برای چاپ و تکثیر نقاشی‌ها در آلمان در آن زمان استفاده کرد. نسخه‌هایی از آثاری مانند جزیره مردگان و نبرد قنطورس به اتاق‌های نشیمن طبقه متوسط ​​در سراسر کشور راه یافتند و به نظر می‌رسید که با حس قوی ملودرام و انفجارشان با یک ناسیونالیسم آلمانی جدید صحبت می‌کنند. بنابراین، بوکلین یکی از اولین هنرمندان مدرنی بود که با موفقیت در بازار انبوه فعالیت کرد.

 

بیوگرافی آرنولد بوکلین

دوران کودکی

آرنولد بوکلین در سال 1827 در بازل سوئیس در خانواده کریستین فردریک بوکلین و اورسولا لیپه به دنیا آمد که نامش برگرفته از شخصیتی از نمایشنامه فریدریش شیلر در سال 1804 ویلیام تل است. هر دو والدین بوکلین اهل سوئیس شمالی بودند و پدرش تاجر ابریشم بود، شغلی دوره گرد که شاید بر علاقه بعدی بوکلین به سفر تأثیر گذاشت. بوکلین در سنین پایین سوئیس را ترک کرد و از سال 1845 تا 1847 در آکادمی هنر دوسلدورف زیر نظر نقاش منظره، یوهان ویلهلم شیرمر، نقاشی خواند. بوکلین همچنین نزد نقاش رمانتیک کارل فردریش لسینگ مطالعه کرد و با آثار جنبش ناصری آشنا شد. همزیستی سنت‌های نئوکلاسیک، رمانتیک و ناصری در دوسلدورف به التقاط سبکی خود بوکلین کمک کرد. زمانی که در دوسلدورف بود، چندین نقاشی از کوه‌های آلپ سوئیس، تحت تأثیر معلمان آکادمی خود و هنرمندانی مانند کاسپار دیوید فردریش، با استفاده از جلوه‌های دراماتیک سایه و رنگ خلق کرد تا شخصیت بیانگر منظره را به نمایش بگذارد.

 

آموزش اولیه

سال 1848 سال مهمی در پیشرفت هنری آرنولد بوکلین بود، زیرا شیرمر او را برای ادامه آموزش به آنتورپ، بروکسل و پاریس فرستاد. بوکلین در طول سفرهای خود به ویژه از هنرمندان رمانتیک مانند اوژن دلاکروا و نقاشان رئالیست مکتب باربیزون، از جمله ژان باپتیست-کامیل کورو الهام گرفت. او همچنین شیفته پیتر پل روبنس نقاش باروک بود. برخی از کارهای بوکلین در این دوره چرخشی به سمت رئالیسم را نشان می دهد، در حالی که به گفته سوزان مارچند، مناظر او از معلمانش شیرمر و لسینگ و از نقاش منظره سوئیسی الکساندر کالامه الهام گرفته شده است. با این حال، بوکلین در بازدید از ژنو متوجه شد که استودیوی کالامه محدود شده است. او همچنین از تجربیات خود در پاریس در سال 1848 زخمی شد. در حالی که بسیاری از معاصران او تحت تأثیر انقلاب فوریه قرار گرفتند، بوکلین از خونریزی روزهای ژوئن وحشت داشت و زمان زیادی را صرف تماشای انتقال زندانیان به اعدام از پنجره آپارتمان کوچک خود کرد. . بوکلین از فرانسه به بازل بازگشت و طی سالهای 1848-1849 دوران اجباری خود را در ارتش سوئیس گذراند. با این حال، در سال 1850 که فضای شهر زادگاهش را خفه‌کننده می‌دید، دوباره به رم رفت.

 

تجربیات بوکلین در رم کاتالیزور مهمی برای تکامل او به عنوان یک هنرمند بود. بوکلین با کاوش در ویرانه های باستانی شهر و غوطه ور شدن در نمادهای مذهبی هنر رنسانس و احساس باروک، از اصطلاح رئالیستی دوران جوانی خود دور شد. پس از مرگ نامزد اولش و یک پیشنهاد ازدواج ناموفق، در سال 1853 بوکلین با آنجلا پاسکوچی، دختر هفده ساله یکی از گاردهای پاپ، آشنا شد و با آن ازدواج کرد. آنجلا شریک زندگی و الهام بخش بسیاری از زنان برهنه بوکلین بود. اگرچه این ازدواج محبت آمیز بود، اما والدینش به ویژه از انتخاب او حمایت نکردند، و خانواده کاتولیک آنجلا به دلیل میراث پروتستانی بوکلین آشکارا خصومت داشتند. این زوج تا سال 1862 پس از مرگ یکی از عمه های آنجلا، سرسخت ترین دشمن بوکلین، نتوانستند در رم مستقر شوند. این، همراه با این واقعیت که آنجلا چهارده فرزند به دنیا آورد، که پنج نفر از آنها در کودکی جان باختند، همراه با بیماری مداوم بوکلین - این هنرمند تقریباً در سال 1859 بر اثر تیفوس از دنیا می‌رفت - این ازدواج را گاهی از نظر عاطفی پرتنش کرد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”