ریتم آهنگ

بیوگرافی اومبرتو بوچیونی؛ نقاش و مجسمه ساز ایتالیایی (بخش یک)

بیوگرافی اومبرتو بوچیونی؛ نقاش و مجسمه ساز ایتالیایی (بخش یک)

خلاصه ای از اومبرتو بوچونی

اومبرتو بوچونی یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین هنرمندان در میان فوتوریسم( آینده‌گرایان) ایتالیایی بود، جنبشی هنری که در سال‌های قبل از جنگ جهانی اول ظهور کرد. بوچیونی نه تنها در توسعه تئوری‌های جنبش، بلکه در معرفی نوآوری‌های بصری که منجر به سبک پویا و کوبیست‌مانندی شد که اکنون بسیار با گروه مرتبط است، مهم بود. بوچونی که ابتدا به عنوان یک نقاش ظاهر شد، بعداً مجسمه‌های فوتوریستی مهمی تولید کرد. او در حالی که به صورت داوطلبانه در ارتش ایتالیا مشغول به کار بود، در سن سی و سه سالگی درگذشت و او را نماد جشن آینده‌گرایان از ماشین و نیروی ویرانگر خشن مدرنیته کرد.

 

دستاوردهای او

اگرچه بوچونی به خاطر تکامل سبکی که اکنون با فوتوریسم ایتالیایی مرتبط است، سزاوار اعتبار زیادی است، او ابتدا به عنوان یک نقاش نئو امپرسیونیست به بلوغ رسید و به سمت موضوعات منظره و پرتره کشیده شد. تا زمانی که با کوبیسم مواجه شد، سبکی را توسعه داد که با ایدئولوژی پویایی و تحولات خشونت‌آمیز اجتماعی که در قلب فوتوریسم  قرار داشت، مطابقت داشت. بوچیونی فرم‌های هندسی معمولی سبک فرانسوی را به عاریت گرفت و از آن‌ها برای برانگیختن صداهای کوبنده و حیرت‌انگیز برای همراهی با حرکت تصویر شده استفاده کرد.

بوچیونی معتقد بود که پیشرفت های علمی و تجربه مدرنیته ایجاب می کند که هنرمند سنت به تصویر کشیدن اشیاء ایستا و خوانا را کنار بگذارد. او معتقد بود که چالش، نمایش حرکت، تجربه شار و نفوذ درونی اجسام است. بوچیونی این پروژه را با عبارت «استعلایی گرایی فیزیکی» خلاصه کرد.

بوچیونی علیرغم شیفتگی خود به حرکت فیزیکی، اعتقادی قوی به اهمیت شهود داشت، نگرشی که از نوشته های هنری برگسون و نقاشان نمادگرای اواخر قرن نوزدهم به ارث برده بود. این رویکرد بوچیونی برای به تصویر کشیدن جهان مدرن را شکل داد و او را تشویق کرد که ابعاد نمادین و تقریباً اسطوره ای به آن بدهد که احساسات هنرمند را به همان اندازه واقعیت عینی زندگی مدرن برانگیزد. از این نظر، رویکرد بوچیونی بسیار متفاوت از رویکرد کوبیست‌ها است، که کارشان در تلاش برای توصیف دقیق ویژگی فیزیکی اشیاء است، البته به روشی جدید.

بیوگرافی اومبرتو بوچیونی

دوران کودکی

اومبرتو بوچونی در سال 1882 در رجیو کالابریا، منطقه ای روستایی در جنوب ایتالیا به دنیا آمد. پدر و مادر او از منطقه رومانیا، در شمال شرقی، سرچشمه گرفته بودند. به عنوان یک پسر جوان، بوچیونی و خانواده‌اش مکرراً نقل مکان می‌کردند و در نهایت در سال 1897 در شهر سیسیلی کاتانیا ساکن شدند، جایی که او بخش عمده‌ای از تحصیلات متوسطه خود را دریافت کرد. شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد او تا سال 1901 علاقه جدی به هنرهای زیبا داشته است، در آن زمان او از کاتانیا به رم نقل مکان کرد و در Accademia di Belle Arti di Roma (آکادمی هنرهای زیبا، رم) ثبت نام کرد.

 

آموزش اولیه

در رم بود که بوچونی برای اولین بار با همکار آینده نگر خود، جینو سورینی ارتباط برقرار کرد. هر دو زیر نظر جاکومو بالا، که به عنوان یک نقاش دیویزیونیست مشهور بود، تحصیل کردند و بوچیونی به شاگرد وفادار این سبک تبدیل شد. در این سالها نیز به سفرهای خود در ایتالیا و فراتر از آن ادامه داد. او برای یک دوره طولانی از پاریس دیدن کرد، جایی که برای اولین بار با امپرسیونیسم روبرو شد و به دنبال آن اقامت در روسیه داشت.

 

در این دوره، بسیاری از هنرهای تولید شده در ایتالیا، به نظر بوچیونی، بیشتر استانی بود. با این حال، در شهر میلان، جامعه ای آینده نگر متشکل از هنرمندان جوان به نام Famiglia Artistica وجود داشت. بنابراین، در سال 1907، بوچیونی به میلان نقل مکان کرد و در آنجا با فیلیپو توماسو مارینتی، شاعر و نظریه پرداز نمادگرا آشنا شد. دو سال بعد، در 20 فوریه 1909، مارینتی اولین مانیفست آینده پژوهی را در صفحه اول روزنامه فرانسوی فیگارو منتشر کرد. به سرعت طرفدارانی از جمله بوچیونی، سورینی، بالا، کارلو کارا و لوئیجی روسولو را جذب کرد. اما در سال‌های پس از آن، بوچیونی ثابت کرد که صریح‌ترین طرفدار آینده‌گرایی و مهمترین نظریه‌پرداز آینده‌نگاری است، و البته مسئول اصلی به کار بردن نمونه مارینتی در هنرهای تجسمی است.

 

دوره بلوغ

آغاز فوتوریسم با پربارترین دوره بوچیونی به عنوان یک هنرمند مصادف شد. در 11 فوریه 1910، تحت رهبری بوچیونی، "مانیفست نقاشان آینده نگر" توسط مجله Poesia مارینتی منتشر شد و توسط Severini، Balla و دیگران امضا شد. این مانیفست جدید که خطاب به «هنرمندان جوان ایتالیا» بود، بسیار شبیه به سلف خود، به مؤسساتی مانند موزه‌ها و کتابخانه‌ها حمله کرد که آینده‌گرایان اکنون آن‌ها را اضافی می‌دانستند. بوچونی و آینده پژوهان یکی از ادعاهای اصلی ایتالیا برای اعتبار، یعنی گذشته کلاسیک آن را هدف داشتند که آن را مانعی برای توسعه کشور به عنوان یک قدرت مدرن می دانستند.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”