ریتم آهنگ

بیوگرافی نل بلین؛ از زنان نقاش آمریکا (بخش سه)

بیوگرافی نل بلین؛ از زنان نقاش آمریکا (بخش سه)

بلین در حین دوران نقاهت در بیمارستان، با پرستاری به نام دیلیس ایوانز آشنا شد که در نهایت معشوق او شد، اما وضعیت مهاجرت ایوانز به عنوان یک شهروند بریتانیایی مشکل ساز شد. این دو مجبور به بازگشت به اروپا شدند در حالی که ایوانز برای اقامت دائم آمریکا درخواست داد. این زوج علاوه بر اقامت در انگلستان، یازده ماه را در مزرعه موز در جزیره سنت لوسیا در دریای کارائیب گذراندند و الهام بخش بسیاری از نقاشی‌ها بودند. با این حال، پس از بازگشت به نیویورک، رابطه بلین با ایوانز از هم پاشید. بلافاصله پس از آن، در سال 1967، او با هنرمندی به نام کارولین هریس آشنا شد و هر دو رابطه ای را آغاز کردند که تا پایان عمر بلین ادامه داشت.

 

بلین که در طول زندگی حرفه‌ای‌اش از نظر مالی با فقر دست و پنجه نرم می‌کرد، به طور غیرمنتظره‌ای در اواخر عمرش از دو ارث برد. وقتی مادرش در سال 1971 درگذشت، پولی که از دارایی‌اش دریافت کرد به بلین اجازه داد در سال 1974 خانه‌ای در گلاستر بخرد. از آن زمان به بعد، بلین و هریس نیمی از سال، از ژوئن تا نوامبر، را در گلاستر و بقیه مناطق سپری کردند. سال در نیویورک تقریباً در همان زمان در سال 1975، دوست هوارد گریفین، که بلین در لندن با او اقامت داشت، درگذشت و خانه اش را در اتریش ترک کرد.

 

جوایز و تمجیدهای انتقادی زیادی برای کار بلین در دهه آخر کار بلین اتفاق افتاد، از جمله دو دکترای افتخاری، که بعداً به شوخی گفت: "دانشجویان من را انتخاب کردند. خنده نیست؟ من حتی بدون مدرک. وقتی پیر می‌شوی اتفاق می‌افتد." روحیه جنگندگی او نیز با افزایش سن از بین نرفت. این تمایل با افزایش سن بیشتر شد و زندگی نامه نویس کتی کورتیس توضیح می دهد که چگونه اغلب نامه می نوشت تا ناامیدی خود را از موقعیت های مختلف بیان کند، از جمله نامه ای به رئیس جمهور رونالد ریگان در حمایت از حقوق زنان. شرکت کاغذ اسکات در مورد بافت محصولات دستمال توالت خود، که به نظر او کاهش یافته است زیرا آنها مایع اضافی آبرنگ های او را کمتر از قبل جذب می کنند. و به رئیس جمهور بیل کلینتون در مورد نیاز به تقویت قوانین حفاظت از محیط زیست.

 

علیرغم اینکه بلین در سالهای آخر زندگی خود به طور فراوان نقاشی می کرد، سلامتی بلین همچنان رو به شکست بود. علاوه بر عوارض فلج اطفال که به سندرم پس از فلج اطفال معروف است، در ژوئن 1993 متوجه شد که سرطان سینه دارد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعداً سرطان در غدد لنفاوی زیر بغل او بازگشت و نیاز به درمان بیشتر داشت. اندکی بعد، در ژوئن 1996، او به ذات الریه مبتلا شد و در بیمارستان بستری شد. سلامتی او هرگز واقعاً بهبود نیافت. در 6 نوامبر، ذات الریه عود کرد و هشت روز بعد در سن هفتاد و چهار سالگی درگذشت.

 

میراث نل بلین

گرچه حرفه نل بلین آنطور که باید به طور گسترده شناخته نشده است، اما زندگی حرفه ای نل بلین به مثابه یک عالم کوچک از گرایش های سبکی پس از جنگ جهانی دوم است - از اکسپرسیونیسم انتزاعی ژست گرفته تا هندسه های انتزاع محض و در نهایت به رئالیسم غنایی که شامل طبیعت های بی جان، مناظر، و نماهای داخلی مهمتر از همه، او همچنین نقش اجتماعی کلیدی در گردآوری هنرمندان برای ایجاد یک جامعه پر جنب و جوش از نقاشان، شاعران و موسیقی دانان ایفا کرد که محیطی مشترک ایجاد کردند که راه های بسیاری برای کاوش باز کرد. او به ایجاد پایه و اساس برای نسل های آینده هنرمندان منظره و طبیعت کمک کرد تا نشان دهند چگونه می توان آن ژانر را به نیمه دوم قرن بیستم آورد. تأثیر او را می‌توان به‌ویژه در هنرمندان دیگری مشاهده کرد که برای الهام گرفتن به گلوسستر مورد علاقه‌اش از جمله لورل هیوز، رید کی و ارما ویلر نیز روی آوردند.

 

استقامت بلین در مواجهه با ناملایمات نیز یکی از جنبه های کلیدی میراث او است. با امتناع از اجازه دادن به فلج اطفال به کار خود پایان دهد، او به خود آموخت که به روشی جدید نقاشی کند. او مانند چاک کلوز، فوتورئالیست، به دنیا نشان داد که محدودیت‌های فیزیکی مجبور نیست به فعالیت‌های هنری پایان دهد.

 

معرفی تابلوی "قرمز و سیاه" اثری از بلین

نقاشی قرمز و سیاه نل بلین دارای اشکال منحنی در سیاه، آبی و قرمز است که در بالای پس‌زمینه‌ای سفید شیری رنگ‌آمیزی شده است. اشکال کاملاً هندسی نیستند، اما کیفیت ارگانیک تری دارند، به نحوی که با هم قرار می گیرند و به صورت پویا با یکدیگر مرتبط می شوند و برخی از کلاژها و نقاشی های الهام گرفته شده از دادائیست ژان آرپ را به یاد می آورند. این قطعه نمونه مهمی از تعهد اولیه بلین به نقاشی انتزاعی پس از نقل مکان به شهر نیویورک است. این نقاشی که کمتر از سایر هنرمندانی که در این ژانر کار می کنند دارای ژست کمتر و کنترل شده است، تأثیر استادش هانس هافمن را نشان می دهد که از انتزاع و کشش بصری یک ترکیب فشاری حمایت می کرد.

 

قرار گرفتن در معرض موسیقی جاز نیز بر کار بلین تأثیر گذاشت. او که از صدای آن لذت می برد، شروع کرد به این فکر می کند که آهنگ های انتزاعی خود به گونه ای که نوازندگان جاز صداهای منحصر به فرد خود را ایجاد می کنند، گرد هم می آیند. او یک بار اظهار داشت: "ما نقاشان عاشق ایده ایجاد فرم ها و ریتم های جدید مرتبط با روحیه ای بودیم که در این موسیقی احساس می کردیم... مانند هر بداهه نوازی در جاز، هر رنگ در نقاشی انتزاعی باید یک زندگی داشته باشد. مربوط به خود در تصویر است. روابط رنگی باید با دقت بیشتری احساس و سنجیده می شد. در مورد نقش نوازندگان در یک گروه جاز هم همینطور بود." پس در این نقاشی، هر فرم را می توان نه به عنوان یک شکل فردی، بلکه به عنوان یک شکل دید. به عنوان بخشی (یا اگر می خواهید توجه داشته باشید) در ترکیب بندی بزرگتر نقاشی.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”