ریتم آهنگ

آشنایی با اکشن پینتینگ (جنبش نقاشی کنشی) - بخش دوم

آشنایی با اکشن پینتینگ (جنبش نقاشی کنشی) - بخش دوم

منتقدان جنجالی

در تاریخچه اکسپرسیونیسم انتزاعی، رقیب روزنبرگ، کلمنت گرینبرگ، یکی دیگر از منتقدان برجسته هنری بود که یکی از مهم ترین حامیان اکسپرسیونیست های انتزاعی بود. رویکرد گرینبرگ به نقاشی جدید آمریکایی رسمی بود. یعنی نقد خود را بر ویژگی نقاشی متمرکز کرد. گرینبرگ معتقد بود که هر هنری باید بر آنچه که آن را منحصر به فرد می کند تمرکز کند. در مورد نقاشی، صاف بودن آن. نقاشي به جاي بازنمايي، يا تصويرسازي جهاني سه بعدي، بايد جوهر دو بعدي خود را کاوش کند. گرینبرگ پیشرفت هنر را به دور از بازنمایی و به سمت انتزاع بیشتر تصور می کرد.

 

در حالی که هر دو از هنر انتزاعی دفاع می‌کردند، فرمول‌بندی روزنبرگ از نقاشی کنشی به‌عنوان یک کنش وجودی ممکن است به‌عنوان پاسخی به فرمالیسم مورد حمایت گرینبرگ در نظر گرفته شود. روزنبرگ کمتر از گرینبرگ به زیبایی‌شناسی سبک یا پیشرفت هنر مدرن اهمیت می‌داد، و موقعیت او در میان هنرمندان او را با نحوه صحبت هنرمندان در مورد آثارشان نزدیک‌تر کرد. در حالی که گرینبرگ هنرمندان را شخصاً می‌شناخت و از استودیوهای آنها بازدید می‌کرد، روزنبرگ با هنرمندان در محیط‌های اجتماعی مانند The Club و Cedar Tavern معاشرت می‌کرد و در درون گروه بیشتر طرفدار بود. این نقطه نظر به او بینشی منحصر به فرد از انگیزه‌های هنرمندان داد و به او کمک کرد تا ایده‌اش از نقاشی اکشن را فرموله کند، و در واقع، بسیاری از آنچه روزنبرگ در این مقاله می‌نویسد تلاشی برای رساندن صدا به خود هنرمندان است. در گفتار او، این عمل ساختن بود که به حساب می آمد، نه ویژگی های رسمی صاف بودن، چیدمان، خط و رنگ.

 

نقاشی اکشن: مفاهیم، ​​سبک‌ها و روندها

نقاشی با ژست

نقاشی اکشن مترادف با نقاشی ژست هنرمندانی شده است که متنوع هستند مانند جکسون پولاک، ویلم دی کونینگ و فرانتس کلاین. به طور معمول، عمل Action Painting با نحوه قرار دادن نقاشی روی بوم توسط هنرمند مرتبط است. اکسپرسیونیست‌های انتزاعی از برس‌های کوچک استفاده نمی‌کردند و با ظرافت روی بوم رنگ نمی‌زدند. این نقاشان ژست‌ها اغلب از قلم‌های بزرگ برای ایجاد ضربه‌های گسترده روی بوم استفاده می‌کردند، و عمل این حرکت، حرکت نه تنها دست، بلکه اغلب اوقات کل بازو، بود که نقاشی اکشن را در تصور عمومی تعریف کرد. خط رنگ به عنوان شاخص حرکت هنرمند خوانده می شود.

کنش فیزیکی نقاش در فیلم و عکس‌های هانس ناموت از نقاشی پولاک در سال 1951 به خوبی نشان داده شده است. پولاک را می‌بینیم که در اطراف لبه‌های بوم خود حرکت می‌کند - گاهی اوقات حتی پا به داخل آن می‌گذارد - ابزاری را در قوطی رنگ فرو می‌کند و با رسیدن به بازوی خود بر روی فضا و تکان دادن رنگ از قلم مو، رنگ را روی بوم هدایت می‌کند. چله های پولاک از خطوط چکه شده، نشانه های تکان خورده و پاشیده شده، و حوضچه های رنگ، بیننده را به فکر کردن در مورد اقداماتی که پولاک برای ساختن آنها استفاده کرده است دعوت می کند. روشی که نقاشی‌های قطره‌ای ساخته شده‌اند از ظاهر آن‌ها جدا نیست.

 

در میان بسیاری دیگر، خروجی ویلم دو کونینگ، رابرت مادرول، نورمن بلوم، فرانتس کلاین، و هانس هافمن سبک‌های کاملاً فردی را به نمایش گذاشتند که همگی به نوعی توجه را به عمل اجرا جلب کردند - جارو کردن یک قلم مو برای دی کونینگ. یک پاشیدن رنگ وحشی برای Bluhm، یک بریده از رنگ سیاه برای Kline. در تمام کارهای این نقاشان، نحوه اجرا به محتوای اثر تبدیل شد.

 

رنگ آمیزی میدانی

معادله ژست‌نقاشی و نقاشی اکشن عمدتاً محصول تفاسیر بعدی از ایده روزنبرگ است و محققان و منتقدان اغلب این واقعیت را نادیده می‌گیرند که روزنبرگ فکر می‌کرد هنرمندانی مانند بارنت نیومن، مارک روتکو، کلیفورد استیل و حتی اد راینهارت در درون این اندیشه قرار دارند. قلمرو اکشن نقاشی در حالی که کلیفورد استیل بعداً ایده‌های روزنبرگ در مورد عمل را رد کرد، خود او اغلب از عمل نقاشی صحبت می‌کرد. در سال 1952، همان سالی که مقاله روزنبرگ منتشر شد، استیل نوشت: "ما اکنون متعهد به یک عمل غیرقابل صلاحیت هستیم، نه اینکه افسانه های فرسوده یا حقایق معاصر را به تصویر بکشیم. شخص باید مسئولیت کامل آنچه را که اجرا می کند بپذیرد. و میزان عظمت او خواهد بود. در ژرفای بینش و شجاعت او در تحقق بینش خود باشد." توضیح روزنبرگ درباره انگیزه‌های هنرمندان آمریکایی بیانیه بزرگ استیل را منعکس می‌کند.

 

ژستی که روزنبرگ در مقاله‌اش «نقاش‌های اکشن آمریکایی» درباره آن نوشت، ژست اولیه رنگ‌آمیزی روی بوم است. همانطور که او توضیح داد، "لحظه بزرگ زمانی فرا رسید که تصمیم به نقاشی گرفته شد... فقط برای نقاشی کردن. ژست روی بوم یک ژست رهایی بود...." برای روزنبرگ ضروری نبود که رنگ روی بوم داشته باشد. ژست نگاه کردن در یک خوانش افراطی، تقریباً هر نقاشی می‌تواند یک نقاشی اکشن باشد، و یکی از رایج‌ترین انتقادات به ایده روزنبرگ این است که نمی‌توان یک نقاشی اکشن را بر اساس ظاهر آن قضاوت کرد، بلکه باید صحت نیات هنرمند را استنباط کرد. با این حال، روزنبرگ تا آنجا پیش نمی رود که رامبراند یا مونه را به عنوان نقاشان اکشن معرفی کند، زیرا او به طور خاص در مورد گروهی از هنرمندان همفکر که همزمان در شهر نیویورک کار می کنند صحبت می کرد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”