ریتم آهنگ

مکتب نووگورود، مکتب مهم نقاشی‌های دیواری

مکتب نووگورود، مکتب مهم نقاشی‌های دیواری

مکتب نووگورود، مکتب مهم نقاشی‌های دیواری و نمادهای قرون وسطایی روسی که در اطراف شهر شمال غربی نووگورود از قرن 12 تا 16 شکوفا شد. نوگورود یک شهر تجاری پر رونق، مرکز فرهنگی روسیه در دوران اشغال مغول ها بر اکثر نقاط کشور در قرن 13 و 14 بود. در آن دوره سنت‌های بیزانسی را که اساس هنر روسیه را تشکیل می‌داد حفظ کرد و در عین حال توسعه یک سبک محلی متمایز و حیاتی را تقویت کرد، سبکی که اگرچه استانی بود، اما حاوی بیشتر عناصر هنر ملی روسیه بود که در نهایت در قرن شانزدهم در مسکو توسعه یافت.

 

اولین مرحله مهم مکتب نووگورود تا قرن دوازدهم و نیمه اول سیزدهم ادامه یافت، دوره ای که طی آن سنت بیزانس از جنوب کیف، اولین پایتخت و مرکز فرهنگی روسیه، تا مراکز شمالی نووگورود و ولادیمیر گسترش یافت. -سوزدال. در این دوره نقاشی دیواری شکل غالب هنری بود. در نیمه دوم قرن دوازدهم، سنت هنری سلسله مراتبی و اشرافی کیف به نفع رویکرد غیررسمی تر که سبک بیزانسی را با لطافت ژست و زیبایی حکایتی ترکیب می کرد، کنار گذاشته شد. این روحیه در آغاز قرن سیزدهم با تغییر به رنگ‌های روشن‌تر و فرم‌های صاف‌تر، نرم‌تر شدن تیپ‌های صورت و تعریف فزاینده فرم به‌وسیله خطی برازنده و ریتمیک مطابقت یافت. اهمیت پیشرونده خط بیش از فرم مدل شده در نقاشی نوگورود باعث تغییر تدریجی در تصویر بیزانس شد. شخصیت‌های بیزانسی با الگوبرداری قوی با نگاهی مستقیم و نافذ مشخص می‌شدند که به نوبه خود نگاه بیننده را درگیر می‌کرد. اما از آنجا که غلبه خط چهره ها و چهره ها را در نقاشی نوگورود صاف می کرد، نگاه مستقیم به یک نگاه رویایی، انتزاعی و درون نگر تبدیل شد. علاوه بر این، خط دعوت به تأمل در الگوهای انتزاعی خود کرد. نقاشی نووگورود شروع به تأکید بر غنایی این الگوها کرد تا حضور فوری چهره ها.

 

در اوایل قرن چهاردهم، انگیزه هنری جدیدی با معرفی نمادین ایجاد شد، پرده‌ای که جلوی محراب ایستاده بود و آیکون‌هایی را که قبلاً بر روی دیوارهای کلیسا پراکنده بودند، می‌توانستند به ترتیبی معین آویزان کنند. گرایش‌های سبکی دوره قبلی فعالیت هنری، که تحت سلطه نقاشی دیواری قرار داشت، بر مشکلات بصری ایجاد شده توسط شمایل ظاهر شد و در یک سبک قطعی نووگورود ادغام شد. مجموعه ای از نقاشی ها بر روی شمایل نیاز به یک تأثیر کلی منسجم داشت. این اثر کلی با استفاده از خطوط قوی و ریتمیک و هارمونی رنگی در هر نماد به دست آمد. نقاشان نوگورود از کنار هم قرار گرفتن جواهرات رنگ‌های درخشان و در عین حال متعادل استفاده می‌کردند که زرد، سبز زمردی و سرخابی آتشین بر آن غالب بود. شبح بسیار مهم شد، مانند خط، که ظرافت بی‌سابقه‌ای را به همراه کشیدگی شکلی که در هنر روسی استاندارد شد، به خود گرفت. تعدادی از هنرمندان یونانی که در پایان قرن چهاردهم از قسطنطنیه وارد شدند، موضوع متنوع تری را به مکتب نووگورود آوردند و استفاده از زمینه های معماری پیچیده تری را معرفی کردند. تأثیرگذارترین این مهاجران بیزانسی، نقاش دیواری، تئوفان یونانی بود. تئوفان به درک بیشتر شکل انسان و استفاده ظریف تر از رنگ و طرح در نقاشی نووگورود بعدی کمک کرد.

 

در پایان قرن پانزدهم نقاشی نووگورود تا حدودی تکراری شد، و اگرچه آثاری با کیفیت فوق‌العاده تولید می‌شدند، اما فاقد تازگی نقاشی‌های قبلی بودند. رهبری در نقاشی روسی در قرن شانزدهم به هنر جهانی‌تر مکتب مسکو (q.v.) منتقل شد و انحلال نهایی مکتب نووگورود با انتقال اجباری هنرمندان نووگورود به مسکو پس از آتش‌سوزی در پایتخت در سال 1547 اتفاق افتاد.

 

به بیانی دیگر درباره این مکتب می توان گفت :

مکتب نووگورود یک مکتب روسی است که به‌خاطر شمایل‌ها و نقاشان دیواری که از قرن دوازدهم تا قرن شانزدهم در نووگورود فعالیت می‌کردند مورد توجه قرار گرفته است. در این زمان، هنرمندان روسی سنت‌های بیزانسی را تحت تأثیر تئوفانس یونانی حفظ کردند، که چارچوبی برای هنر بعدی روسیه شد.

 

نووگورود یک مرکز اقتصادی و فرهنگی در قرن سیزدهم و چهاردهم روسیه بود، زمانی که بیشتر نقاط کشور توسط مغول ها اشغال شده بود. هنرمندان نوگوردی سنت‌های بیزانسی را که اساس هنر روسی را تشکیل می‌داد، حفظ کردند، اما رنگ‌های روشن‌تر و روشن‌تر، فرم‌های صاف‌تر، نرم‌تر شدن انواع صورت، و استفاده روزافزون از خطی برازنده و ریتمیک برای تعریف فرم معرفی کردند. تا اوایل قرن چهاردهم، نقاشی دیواری بر فعالیت هنری غالب بود. با معرفی شمایل، انگیزه هنری جدیدی ایجاد شد. هنگامی که نمادها به جای پراکنده شدن در اطراف دیوارهای کلیسا با هم روی نمادها نمایش داده می‌شدند، نیاز به یک تأثیر کلی منسجم داشتند که با خطوط قوی و ریتمیک و هارمونی رنگی به دست می‌آمد. فیگورها شکل کشیده ای به خود گرفتند که در هنر روسی استاندارد شد.

 

دو استاد یونانی برای توسعه مکتب نووگورود در قرن چهاردهم اهمیت ویژه ای داشتند، که نام هر دوی آنها در تواریخ ذکر شده است: "اشعیای یونانی و همراهان" که نقاشی های دیواری کلیسای ورود به اورشلیم را در سال 1338 انجام دادند. و تئوفان یونانی که در سال 1378 کلیسای منجی تغییر شکل را با نقاشی های دیواری تزئین کرد.

 

در قرن شانزدهم رهبری هنری به مکتب مسکو منتقل شد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”