ریتم آهنگ

زندگی رامبرانت نقاش مشهور و طلاییِ عصر باروک

زندگی رامبرانت نقاش مشهور و طلاییِ عصر باروک

رامبراند هارمنسون ون راین

 

(به هلندی: Rembrandt Harmenszoon van Rijn، تلفظ: Rembrandt Harmenszoon van Rijn)

 

1607-1669

 

رامبراند نقاش معروف هلندی در سال 1606 در لیدن هلند متولد شد. رامبراند نقاش و حکاکی قرن هفدهمی است که آثارش بر اساس دوره معروف به عصر طلایی هلند است. یکی از بزرگترین هنرمندان تمام دوران در تاریخ، او در پرتره های خود به موفقیت های خلاقانه ای دست یافت و تصویرسازی های او برای صحنه های مختلف از کتاب مقدس در بین همه معاصرانش مشهور بود. استفاده از نور و سایه و همچنین چاپ های متالیک پیشگام او از دیگر نقاط قوت کار او بود و شکل ها، ویژگی ها و احساسات مناسب و دقیق شخصیت های مورد نظر او را با تمام وجود آشکار می کرد.

 

رامبراند پسر یک آسیابان لیدن بود که مادرش نانوا بود. مادرش او را به خواندن کتاب مقدس (تورات و انجیل) تشویق کرد. او از سال 1612 تا 1616 به مدرسه ابتدایی رفت و سپس برای مطالعه کتاب مقدس و متون کلاسیک به مدرسه لاتین در همان شهر رفت. داستان از این قرار است که رامبراند مدرسه لاتین را دوست نداشت و از مدرسه اخراج شد و پدر و مادرش به خواست پسرشان در سیزده سالگی او را فرستادند تا اصول اولیه نقاشی را به مدرسه یاکوب سواننبرگ محلی بخواند. هنرمند و نقاش البته یکی از شهرداران لیدن.

 

ژاکوب او را به مدت سه سال به عنوان یک هنرمند آموزش داد و در این مدت رامبراند تکنیک های هنری اولیه را آموخت. این معلم در نقاشی صحنه های جهنم و عالم اموات تخصص داشت و توانایی او در به تصویر کشیدن آتش و نحوه انعکاس نور بر روی اشیاء اطراف آن در آثار بعدی رامبراند مشهود است.

 

او در سال 1633 پا به آمستردام گذاشت. از لحظه ورود به شهر، از تمام آمستردام، دیدنی ها، بوها، رنگ ها و فضای شهری آن لذت برد و عشق او به شهر تا پایان عمر تغییر نکرد.

 

رامبراند کار خود را در سال 1631 با هنریک آیلنبرگ، نقاش پرتره آغاز کرد که بسیاری از پرتره های غیر استاندارد را با کمک دستیاران مختلف در کارگاه آیلنبرگ کشید. رامبراند پرتره های بسیار فعال تری نسبت به سایر پرتره های آمستردام و سبک محبوب آنها خلق کرد و در نتیجه، علیرغم توانایی نه چندان کاملش در نمایش عینی یک شی، سفارشات زیادی دریافت کرد. او نگفت حتی اگر نقاشی اش در این زمینه ارائه شده باشد، مورد تایید کارشناسان نیست.

رامبراند جوان در طول سالهای اقامت در آمستردام بیش از 50 نقاشی کشید. این نقاشی ها خاص و پر جنب و جوش بود، منتقدان همه جا درباره آثار او صحبت می کردند. به عنوان مثال، وندل، شاعر و نمایشنامه نویس مشهور آن زمان، در یکی از شعرهایش برای یکی از پرتره های رامبراند به او ادای احترام کرد. او در آمستردام ازدواج کرد، اما در سال 1642 همسرش فوت کرد و همسرش عصبانی شد. کار با کیفیت او تاثیر زیادی داشت.

 

رامبراند در ده سال بعدی زندگی هنری خود، بی‌تفاوتی محیطی نسبت به مدرنیته و تنوعی که در آثارش ایجاد کرد، به تدریج از سبکی که جامعه هلندی در پیش گرفته بود، دور کرد. او سعی کرد تراژدی زندگی انسان، عشق ملکوتی و اسرار روح و حقیقت تصویر را از طریق تضادی که بین سایه روشن حجاب خود ایجاد می کند، نشان دهد. رامبراند با محیط خود رابطه خوبی نداشت و مردم آن طور که او انتظار داشت قدر هنر او را نمی دانستند. در سال 1656 عملاً ورشکست شد و طلبکاران مالی زیادی داشت. در آخرین سال های زندگی خود در محله های فقیر نشین آمستردام زندگی می کرد. او شغل خود را فروخت، امرار معاش کرد و در یکی از تاریک ترین محله های خارج از آمستردام ساکن شد. آثاری که او در این دوران خلق کرد، نه تنها حاکی از ضعف روحی، فقر و بدبختی نیست، بلکه در نقاشی های او تأثیر رنگ های ناب و طلایی بسیار بیشتر شده و دقت در تحلیل ظاهر و تجلی روح انسان. در شخصیت هایی که رامبراند بازی می کند، از همه جالبتر ظاهر افراد است. او در سال 1669 در سن 63 سالگی درگذشت. علت دقیق مرگ او مشخص نیست، اما برخی از مورخان معتقدند که او بر اثر طاعون مرده است.

 

 

 

نگهبان شب یا نگهبان شب

این معروف ترین و پرحاشیه ترین اثر این هنرمند است که در سال 1642 و در اوج دوران طلایی هلند نقاشی شده است. سالهاست که نام اشتباهی با خود دارید. عنوان اصلی این نمایشنامه همراهی کاپیتان فرانس بنینگ کوک با کاپیتان ویلم ون ویتنبرگ است. رامبراند مردی ثروتمند بود که معمولاً برای کارش حقوق بالایی می خواست و از هر نفر در هیئت مدیره 100 فورینت می خواست که در مجموع 1600 فورینت می شد که یک شخصیت افسانه ای در تاریخ هلند است.

 

برخی از این افراد به دلیل پرداخت دستمزد یکسان شکایت کرده اند، اما چهره برخی کاملا مشخص نیست.

 

در سال 1975، معلمی که اخیراً اخراج شده بود، با چاقوی آشپزخانه به تخته ای ضربه زد و یک شیار زیگزاگی روی بوم ایجاد کرد که بعداً تا حدی تعمیر شد. همچنین در سال 1990، فرد دیگری با تشخیص اختلال روانی با اسید به تخته حمله کرد، اما فایده ای نداشت.

 

این اثر اکنون در موزه امپراتوری آمستردام نگهداری می شود. با توجه به خسارات جدی وارده به این پروژه، ارزش مادی آن حدود یک میلیون دلار برآورد شده است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”