ریتم آهنگ

شناخت زندگی و هنر مارسل دوشان

شناخت زندگی و هنر مارسل دوشان

مارسل دوشان

 

(فرانسوی: مارسل دوشان)

 

1887-1968

 

مارسل دوشان، هنرمند فرانسوی-آمریکایی، پیشگام واقعی مدرنیسم پسا کلاسیک است. کسی که تاریخ هنر را تغییر داد. هنرمندی که به هیچ هنری دلبسته نبود و از القاب دوری می‌کرد، از هر چیزی که پیش از آن در تعریف هنر بدیهی تلقی می‌شد، پرهیز می‌کرد: تکنیک، سبک، صنعت، زیبایی‌شناسی و غیره.

 

دوشان در بلن وین فرانسه به دنیا آمد و در خانواده ای فرهنگی بزرگ شد. خانه آنها پر از نقاشی و چاپ از پدربزرگش تا مادرش بود و خانواده اش عاشق بازی شطرنج، خواندن کتاب و نقاشی موسیقی بودند. خواهر و برادرهای او نیز هنرمندان موفقی شده اند:

 

ژاک ویلون (1963-1875)، نقاش

ریموند دوشان ویلون (1918-1876)، مجسمه‌ساز

سوزان دوشان (1963-1889)، نقاش

در کودکی با دو برادر بزرگترش خانه را ترک کرد و در راوانا (شهری در فرانسه) به مدرسه رفت. او به خواهر سوزان بسیار نزدیک بود که همیشه در بازی ها و فعالیت هایی که به لطف تخیل عالی مارسل به وجود می آمد او را همراهی می کرد. اگرچه مارسل دانش آموز ممتازی نبود، اما در ریاضیات عالی بود و دو جایزه ریاضی را در مدرسه کسب کرد. او یک جایزه نقاشی در سال 1903 و دیگری پس از فارغ التحصیلی در سال 1904 دریافت کرد که باعث شد او هنرمند شود.

 

او نقاشی آکادمیک را نزد معلمی خواند که می‌خواست شاگردانش را از امپرسیونیسم، پست امپرسیونیسم و ​​دیگر جنبش‌های پیشگام در هنر دور نگه دارد، اما این تلاش البته ناکام ماند. اولین مرشد هنری مارسی، برادرش ژاک ویلون بود که مارسی به سبک چابک و پیروزمند او تقلید کرد. سوزان در ۱۴ سالگی اولین فعالیت خلاقانه جدی او طراحی با آبرنگ در حالت های مختلف و اجرای آثار مختلف بود. در تابستان همان سال نیز چندین صحنه را با رنگ روغن به سبک امپرسیونیست ها نقاشی کرد.

 

 

 

دوشان که در سال 1904 برای هنرمند شدن به پاریس آمد، بلافاصله کار خود را به سبک امپرسیونیست و سپس به سبک سزان و فوکو آغاز کرد و در نهایت به موضوعات نمادین روی آورد. او به لطف تأثیر برادرانش که هر دو ده سال از او بزرگتر هستند و قبلاً به جنبش آوانگارد پیوسته اند، آثار خود را نه تنها در تالار مستقل، بلکه به طور مرتب در تالار پاییز به نمایش می گذارد.

 

او در سال 1905 به خدمت سربازی رفت و در حین کار در یک چاپخانه، در این مدت به تحصیل تایپوگرافی و تایپوگرافی پرداخت، چیزی که تأثیر زیادی در کار آینده او داشت. در سال 1908، مارسی نمایشگاهی از آثار او در تالار پاییز برگزار کرد و در همان سال نمایشگاه دیگری را در تالار مستقل بازگشایی کرد. آثار این نمایشگاه متاثر از فوویسم و ​​پل سزان است.

 

در سال 1911، در سن 25 سالگی، با چند تن از هنرمندان بزرگ اروپا آشنا شد: موناری، آپولینر و پیکابیا. و این میان رشته ای بعدها در جنبش دادا نمود پیدا کرد و مورد استقبال قرار گرفت. این جنبش که دوسان یکی از رهبران آن بود، پس از جنگ جهانی اول و پس از شوک ویرانی و بربریت شکل گرفت که بر نیستی تأکید داشت و عناصر زیبایی شناسی و اخلاق سنتی را مورد حمله قرار می داد که هنر آن ویترین بود. اصولی که بعد از جنگ عملا مبهم و فریبنده بود. این امر منجر به جدایی او از جوامع هنری مسلط پاریس در آن زمان شد.دوشان پس از مهاجرت به ایالات متحده در سال 1915 بیانیه ای از دادا با پیکابیا در نیویورک منتشر کرد.

به طور کلی مارسل دوشان در زمان حیاتش آثار زیادی خلق نکرد که درباره آن می گوید: «همه کارهای مهم من در یک چمدان جا می گیرند»، چمدانی که بعدها ساخت و از کارهای مهمش کپی برداری کرد. اما تأثیر او بر هنر در اواخر دهه 1960 سرآغاز انقلابی بزرگ در هنر بود و نگرش او را تغییر داد و برتری هنرمند را بر کار و اندیشه بر چشم برجسته کرد. این تأثیر توسط هنرمندانی مانند اندی وارهول، رابرت رایچنبرگ، جف کونز و دیمین هرست منعکس شده است و ایده های او تا به امروز بر دنیای هنر تسلط دارد.

 

دوشان بیست سال آخر عمر خود را با بازی شطرنج و شرکت در مسابقات گذراند و سرانجام در سال 1968 در نیل سورین فرانسه درگذشت.

 

 

 

زندگی هنری دوسان

دوسان یک انقلابی واقعی بود. او هرگز به جنبش دادا نپیوست، اما قبل از دندا زیبایی شناسی را انکار می کرد. مارسل دوشان خیلی زود به عنوان نقاش آوانگارد در اروپا و آمریکا شناخته شد. اثر معروفش «برهنه رفتن از پله ها» او را به شهرت رساند.

 

آنچه دوسان را با افکار دادا پیوند می‌دهد، نقاشی‌های شیشه‌ای او یا نقاشی معروف برهنه از پله‌ها نیست، بلکه نقاشی‌های «تمام‌شده» اوست. شی فاقد ارزش زیبایی شناختی بوده و به گفته خود دوشان، معیار انتخاب اشیا بی تفاوتی آنها بوده است.

 

 

 

از سال 1915، دوشان اثری به نام "آماده" بر اساس ایده های دندایستی خود ارائه کرد، یک بیل برفی، یک پنجره، یک چرخ دوچرخه و معروف ترین آنها، "فواره" که یک کاسه توالت بود، که دوشان آر. مات امضا کرد و به سالن هنرمندان مستقل در نیویورک فرستاد، جایی که مجموعه پذیرفته نشد و پس فرستاده شد.

 

سپس آلفرد استیگلیتز که در آن زمان تلاش می کرد ثابت کند که عکاسی یک هنر است و در جامعه هنری به خوبی شناخته شده بود، از «فواره» عکاسی کرد و آن را در همان اتاق به نمایش گذاشت. این اثر نقطه عطفی در تاریخ هنر قرن بیستم محسوب می شود.

 

«شما باید با نگاهی غیرقابل تشخیص به چیزها نگاه کنید، انگار که فاقد حس زیبایی شناسی هستید.

 

 

 

"از آشنایی نزدیک با شطرنج بازان و هنرمندان، متوجه شدم که اگرچه همه هنرمندان شطرنج باز نیستند، شطرنج بازان همه هنرمند هستند." مارسل دوشان

 

در سال 1918، دوشان به بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین نقل مکان کرد. دوشان در طی نه ماه اقامت خود در آنجا، شطرنج را جدی‌تر گرفت و به دوستانش در مورد علاقه‌اش به شطرنج نوشت. در اینجا او ترویکای معروف خود را ایجاد کرد. مجموعه اندازه تولید محلی) اخیراً مشاهده شده است که سایر مهره ها بسیار ظریف، دقیق و تمام شده به نظر می رسند.

 

لری لیست، هنرمند و صاحب موزه که منطقه را به دقت مطالعه کرد، به این نتیجه رسید که دقیقا برعکس این اتفاق افتاده است: مهره ها توسط یک صنعتگر محلی ساخته شده و اسب ها به تنهایی تراشیده شده اند. لری لیست همچنین مشاهده کرد که شکل قوس مهره ای متحدالمرکز شبیه به شکل مهره های زمان سنت جورج در فرانسه است. با این حال، مهره های آنها مرتب و با ظرافت در پایه هستند. در واقع شکل مهره ها به غیر از اسب و شاه شبیه شکل های معمول است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”