گری وینوگرند (متولد ۱۴ ژانویه ۱۹۲۸، برانکس، نیویورک، ایالات متحده آمریکا – درگذشته ۱۹ مارس ۱۹۸۴، تیجوانا، مکزیک)، عکاس خیابانی آمریکایی که به خاطر تصاویر خودجوش از افرادی که در انظار عمومی درگیر زندگی روزمره بودند، بهویژه از نیویورکیها شهرت دارد. دهه 1960 زوایای غیرمعمول دوربین، حس غیرعادی زمانبندی و توانایی او در ثبت پیکربندیهای عجیب و غریب و گاهی غیرقابل قبول از افراد، مکانها و چیزها، او را به یکی از تاثیرگذارترین عکاسان نسل خود تبدیل کرد. او بسیار پرکار بود، و گرچه در جوانی مرد، وینوگرند مجموعه وسیعی از آثار را خلق کرد که جامعه را در سراسر ایالات متحده در طول سه دهه ثبت کرد.
پشتیبانی شده توسط G.I. بیل پس از گذراندن دو سال در ارتش، وینوگراند به کالج شهر نیویورک (1947-1948) و سپس دانشگاه کلمبیا رفت و در آنجا نقاشی (1948-1951) خواند. جورج زیمبل، عکاس روزنامه مدرسه، او را با عکاسی آشنا کرد و تاریکخانه 24 ساعته را به او نشان داد. آنها باشگاه «نیمه شب تا طلوع» را تشکیل دادند که نام آن بازتاب کار تمام شب آنها در تاریکخانه است. وینوگرند (همراه با زیمبل) همچنین در سال 1949 با بورسیه تحصیلی در مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی (مدرسه جدید) نزد الکسی برودوویچ عکاسی کرد. برودوویچ شاگردانش را تشویق کرد که در عکاسی به جای علم و تکنیک روشمند، به غریزه تکیه کنند، توصیه ای که تأثیر قابل توجهی بر رویکرد وینوگرند به هنر او داشت. وینوگرند در کنار سایر عکاسان هم نسل خود، مانند لی فریدلندر، جوئل مایروویتز و دایان آربوس، خستگی ناپذیر برای ثبت تئاتر خیابان تلاش کرد.
وینوگرند در اوایل کار خود به عنوان عکاس خبری برای Pix, Inc.، یک دفتر عکس که تصاویری را برای اخبار و مجلات برجسته ارائه می کرد، کار می کرد. از سال 1954، تحت نظارت نماینده هنریتا براکمن، وینوگرند عکس های تجاری خود را به مجلاتی مانند Sports Illustrated، Collier's، Redbook، Life و Look می فروخت، انتشاراتی که آن زمان در دوران اوج خود بودند. در سال 1955، آثار وینوگراند در نمایشگاه مهم خانواده مرد، که توسط عکاس ادوارد اشتایچن در موزه هنر مدرن (MoMA) در شهر نیویورک برگزار شد، قرار گرفت. در پایان دهه 1950، با جابجایی روزافزون تلویزیون از مجلات و عکاسان خبری، وینوگرند به ساخت کارهای شخصی تر روی آورد.
دیدگاه زیباییشناختی وینوگرند در سال 1960، زمانی که او با دوربین لایکا و شجاعت خود به خیابانهای شهر نیویورک آمد و شروع به استفاده از یک لنز زاویه باز برای ایجاد عکسهای غنایی از وضعیت انسان کرد، ظهور کرد. وینوگراند با گرفتن سرنخ از عکاسان مستند، واکر ایوانز و رابرت فرانک - که مورد دوم به خاطر عکسهای صمیمانهاش جلب توجه میکردند - به خود آموخت که چگونه دوربین را با لنز زاویه باز بهگونهای کج کند که به او اجازه دهد عناصری را وارد کند که: با توجه به موقعیت نزدیک او، در غیر این صورت توسط قاب قطع می شد. این عمل همچنین منجر به ترکیبات غیر معمول با مقدار مشخصی از اعوجاج شد. وینوگراند با عکاسی متوالی فریم های زیادی برای ترکیب بندی کلاسیک عکاسی سنتی تلاش نکرد. تکنیک قاب کج، برخلاف قرار دادن خط افق به موازات کادر، آزمایش (موفقیتآمیز) وینوگراند بود و متعاقباً در بین عکاسان خیابانی رایج شد. سبک او به سرعت نام «زیباییشناسی عکس فوری» را به خود اختصاص داد، اصطلاحی که وینوگراند آن را رد کرد، زیرا به این معناست که رویکرد او غیررسمی و بدون تمرکز است.
اشتراک Britannica Premium را دریافت کنید و به محتوای انحصاری دسترسی پیدا کنید.
اکنون مشترک شوید
عکسهای او از مردم، عمدتاً زنان، در مکانهای عمومی و خیابان - بهویژه خیابان پنجم در شهر نیویورک- مملو از طنز و طنز بود. این اثر در کتاب زنان زیبا هستند در سال 1975 به اوج خود رسید که برای بسیاری از خوانندگان زن ستیز به نظر می رسید. وینوگرند به همراه کن هیمن، جورج کراوز، جروم لیبلینگ و ماینور وایت در نمایشگاه موما در سال 1963 پنج عکاس نامرتبط حضور داشتند. سال بعد به او کمک هزینه تحصیلی گوگنهایم اعطا شد (اولین کمک هزینه تحصیلی او) که به او اجازه داد بدون نگرانی مالی کار خود را دنبال کند. او عکس های خود را در سال 1967 در نمایشگاه گروهی MoMA با عنوان "اسناد جدید" به نمایش گذاشت. این نمایش شامل آربوس و فریدلندر، عکاسانی بود که او از آن زمان تاکنون با آنها ارتباط داشته است. این، و همه نمایشگاههای دیگر او به جز یکی از نمایشگاههای MoMA، توسط جان زرکوفسکی، مدیر بخش عکاسی MoMA و بزرگترین قهرمان وینوگراند برگزار شد. علاوه بر مردم، وینوگراند از حیوانات باغوحش سنترال پارک و آکواریوم نیویورک جزیره کونی عکاسی کرد. او برخی از این تصاویر را در کتاب The Animals (1969) منتشر کرد - که یک شکست تجاری بود - و آنها را در MoMA در سال 1970 به نمایش گذاشت.
در سال 1971 وینوگرند ابتدا در موسسه طراحی موسسه فناوری ایلینویز (تا سال 1972) و سپس در دانشگاه تگزاس در آستین (1973-1978)، قبل از نقل مکان به لس آنجلس، شروع به تدریس کرد. جذب مکانهای لسآنجلسی مانند بلوار هالیوود، ساحل ونیز، فرودگاه بینالمللی لسآنجلس، و تئاتر Ivar، یک باشگاه استریپ، توجه او را جلب کرد. از این دوره تا زمان مرگش، او با وسواس عکاسی میکرد و حتی کسری از هزاران رول فیلمی را که میگرفت ویرایش نکرد. وینوگرند در دهه 1970 چند سریال مجزا تولید کرد که یکی از آنها روابط عمومی بود. برای آن سریال، که وینوگراند در سال 1969 فیلمبرداری آن را آغاز کرد، از رویدادهای پرمخاطب مانند اعتراضات، کنفرانس های مطبوعاتی، بازی های ورزشی، گردهمایی های مبارزاتی و افتتاحیه موزه عکاسی کرد تا آنچه را که او «تأثیر رسانه ها بر رویدادها» می نامید، ثبت کند. به عبارت دیگر، نوع نگاه افراد و رفتار آنها هنگام شرکت در رویدادی که در رسانه ها گزارش می شود. این مجموعه به کتاب و نمایشگاهی در MoMA تبدیل شد که توسط عکاس و دوست همکار تاد پاپاژورج در سال 1977 مدیریت میشد. پروژه بزرگ دیگر وینوگراند در دهه 1970، عکسهای استوک با عنوان هوشمندانه بود، که مستند نمایشگاه فورت ورث چربی استوک، یک نمایشگاه سالانه دام و rodeo که به آخرین کتاب عکس وینوگراند تبدیل شد که در سال 1980 منتشر شد.
وینوگراند شش هفته پس از تشخیص سرطان در سن 56 سالگی به طور ناگهانی درگذشت. او مجموعهای از آثار خود را به جا گذاشت که کاملاً به هم ریخته بود، با حدود 35000 چاپ، 6600 رول فیلم (2500 رول فیلم اکسپوز اما توسعه نیافته و 4100 پردازش شده اما بازبینی نشده)، 45000 شفافیت رنگی، و حدود 22000 صفحه تماس تصویری 80 (ne). ). سبک دیوانهوار وینوگراند، هرجومرج زندگی را با بیدرنگ و انرژی به تصویر میکشد و اثری محو نشدنی در عکاسی قرن بیستم بر جای میگذارد. آرشیو او، که بیشتر آن در مرکز عکاسی خلاقانه در دانشگاه آریزونا نگهداری میشود، تا دههها پس از مرگش همچنان آثار چاپنشده جدیدی به دست میدهد. اولین بازنگری بزرگ از آثار وینوگرند در 25 سال گذشته که در سال 2013 در موزه هنرهای مدرن سانفرانسیسکو برگزار شد، نزدیک به 100 عکس را به نمایش گذاشت که خود عکاس هرگز ندیده بود.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”