نقاشی تمپر، نقاشی اجرا شده با رنگدانه در محیط قابل امتزاج با آب. کلمه tempera در اصل از فعل tempera آمده است، "به یک قوام مطلوب رساندن". رنگدانه های خشک با استفاده از یک وسیله اتصال دهنده و چسبنده قابل استفاده می شوند. چنین نقاشی از نقاشی دیواری متمایز بود، رنگهایی که هیچ کلاسور نداشت. سرانجام پس از ظهور رنگ روغن، این واژه معنای امروزی خود را یافت.
تمپرا یک رسانه باستانی است که به طور مداوم در بیشتر فرهنگهای جهان مورد استفاده قرار میگرفت تا اینکه در دوران رنسانس، رنگ روغن در اروپا به تدریج جایگزین آن شد. تمپرا رسانه اصلی نقاشی دیواری در سلسله های باستانی مصر، بابل، یونان میسنی و چین بود و برای تزئین دخمه های اولیه مسیحیت استفاده می شد. بر روی انواع تکیهگاهها، از استیلهای سنگی (یا ستونهای یادبود)، محفظههای مومیایی، و رولهای پاپیروس مصر باستان گرفته تا صفحات چوبی نمادها و محرابهای بیزانسی و برگهای پوششی نسخههای خطی منور قرون وسطایی استفاده میشد.
نقاشی تمپر، نقاشی اجرا شده با رنگدانه در محیط قابل امتزاج با آب. کلمه tempera در اصل از فعل tempera آمده است، "به یک قوام مطلوب رساندن". رنگدانه های خشک با استفاده از یک وسیله اتصال دهنده و چسبنده قابل استفاده می شوند. چنین نقاشی از نقاشی دیواری متمایز بود، رنگهایی که هیچ کلاسور نداشت. سرانجام پس از ظهور رنگ روغن، این واژه امروزی خود را پیدا کرد.
تمپرا یک رسانه باستانی است که به طور مداوم در بیشتر فرهنگهای جهان مورد استفاده قرار میگیرد تا اینکه در دوران رنسانس، رنگ روغن در اروپا به کمتر از آن تبدیل شود. تمپرا رسانه اصلی نقاشی دیواری در سلسله های باستانی مصر، بابل، یونان میسنی و چین بود و برای تزئین دخمه های مسیحیت استفاده می شد. بر روی انواع تکیهگاهها، از استیلهای سنگی (یا ستونهای یادبود)، محفظههای مومیایی، و رولهای پاپیروس مصر باستان از صفحات چوبی نمادها و محرابهای بیزانسی و برگهای پوششی نسخههای خطی من قرون وسطایی استفاده میکنند.
مزاج تخم مرغ بادوام ترین شکل محیط است که معمولاً تحت تأثیر رطوبت و دما قرار نمی گیرد. به سرعت خشک می شود تا یک لایه سخت تشکیل شود که به عنوان یک پوست محافظ برای تکیه گاه عمل می کند. در هندلینگ، از نظر تنوع جلوه های شفاف و مات، و در درخشش ساتن پوشش آن، شبیه رنگ های امولسیونی رزین اکریلیک مدرن است.
نقاشی سنتی با تمپر فرآیندی طولانی است. تکیه گاه های آن سطوح صاف، مانند چوب تراشیده، گچ ریز، سنگ، کاغذ، پوسته، بوم و تخته های ترکیبی مدرن از چوب یا کاغذ فشرده است. کتانی به طور کلی به سطح تکیه گاه های پانل چسبانده می شود، نوارهای اضافی درزهای بین تخته های چوبی مهاربندی شده را می پوشانند. Gesso، مخلوطی از گچ پاریس (یا گچ) با اندازه، زمین سنتی است. لایه اول از gesso grosso، مخلوطی از گچ درشت بدون آب و اندازه است. این یک سطح جاذب ناهموار برای 10 لایه نازک یا بیشتر از gesso sottile، مخلوطی صاف از اندازه و گچ ریز که قبلاً در آب فرو رفته بود تا خشک شدن را به تاخیر بیندازد، فراهم می کند. این آماده سازی پرزحمت منجر به یک سطح سفید مات، درخشان و منعکس کننده نور می شود که از نظر بافت شبیه به پودر شکر مسطح سخت است.
طرح یک نقاشی با تمپر بزرگ به طور سنتی به صورت دیستمپر روی یک کارتون کاغذی ضخیم اجرا می شد. خطوط را با یک چرخ سوراخ سوراخ میکردند تا زمانی که کارتون روی سطح تکیهگاه قرار میگرفت، الگوی خطی با کوبیدن یا "کوبیدن" سوراخها با کیسهای از زغال چوب پودر شده منتقل میشد. خطوط نقطهدار که از طریق آن ترسیم شدهاند، سپس در رنگ ثابت شدند. نقاشان مزاج قرون وسطایی تابلوها و نسخ خطی از ورق طلا بر روی پسزمینه و ویژگیهای نمادین مانند هالهها و پرتوهای نور بهشتی استفاده میکردند. نواحی طرح کوبیده که برای تذهیب در نظر گرفته شده بود، ابتدا با gesso duro در نقش برجسته کم ساخته شد، ترکیب سخت تر و کمتر جاذب geso نیز برای قالب گیری قاب استادانه استفاده می شود. زمینهای پسزمینه اغلب با تحت تأثیر قرار دادن gesso duro، قبل از غروب، با بلوکهای چوبی کوچک، کندهکاری شده و برجستگی برای ایجاد الگوهای تکراری برجسته، جوشدار و لحافی که هنگام طلاکاری میدرخشند، بافت میشوند. برگهای طلای ریز خورده را روی یک ماده چسبنده (ترکیب چسبنده) یا روی پوسته مرطوب (رنگدانه خاکی قهوهای مایل به قرمز) فشار میدادند که وقتی نواحی طلاکاری شده گرما و عمق بیشتری میداد.
رنگها با برسهای سمور در جاروهای گسترده متوالی یا شستوشوهای تمپر نیمه شفاف اعمال شدند. آنهایی که به سرعت خشک میشوند و از درجهبندیهای ظریف رنگ ممکن با شستشوی آبرنگ یا رنگ روغن جلوگیری میکنند. بنابراین، اثرات مدلسازی سایهدار باید با تکنیک متقاطع زدن ضربات قلم مو به دست میآمد. به گفته نقاش ایتالیایی Cennino Cennini، نقاشان اوایل دوره رنسانس رنگها را روی یک زیر نقاشی تک رنگ کاملا مدلسازی شده با رنگدانه سبز زیتونی (Terre vert) میگذاشتند، روشی که بعداً به روش ترکیبی از زیر رنگآمیزی تمپر و به دنبال آن لعابهای روغنی شفاف توسعه یافت. .
پایه ژسوی درخشان یک نقاشی تمپرا، همراه با اثر تجمعی شستشوهای رنگی روی هم، عمق و شدت رنگ منحصر به فردی را ایجاد می کند. رنگ های تمپرا از نظر ارزش سبک تر خشک می شوند، اما تناژ اصلی آنها را می توان با اپیلاسیون یا لاک زدن بعدی بازیابی کرد. از دیگر ویژگیهای بارز نقاشی تمپرا، که ناشی از خاصیت خشک شدن سریع و تکنیک منظم آن است، خطوط فولادی و لبههای واضح، جزئیات دقیق و بافتهای خطی غنی، و تأکید کلی آن بر الگوی تخت تزئینی از تودههای رنگی جسورانه است.
سنت بزرگ بیزانسی نقاشی تمپر در قرن 13 و 14 توسط دوچیو دی بوونینسینا و جوتو در ایتالیا توسعه یافت. فضای تصویر مسطح آنها، که سخاوتمندانه با مزارع و بافتهای ورق طلا غنی شده بود، با پرسپکتیوهای عمقی رنسانس در نقاشیهای جووانی بلینی، پیرو دلا فرانچسکا، کارلو کریولی، ساندرو بوتیچلی و ویتوره کارپاچیو گسترش یافت. در آن زمان، نقاشی رنگ روغن از قبل اولویت مزاج را به چالش می کشید، بوتیچلی و برخی از معاصرانش ظاهراً روغن را به امولسیون تمپر اضافه می کردند یا آن را با رنگ روغن بیش از حد لعاب می کردند.
به دنبال برتری رسانه روغن در دوره های بعدی نقاشی غربی، قرن بیستم شاهد احیای تکنیک های تمپر توسط هنرمندان آمریکایی مانند بن شهن، اندرو وایت، و جیکوب لارنس و توسط نقاشان بریتانیایی ادوارد وادسورث و لوسیان فروید بود. اگر رنگهای رزین اکریلیک جدید راحتتر و سریعتر به کار گرفته نمیشدند، احتمالاً این وسیله نقاشان انتزاعی با لبه سخت بعدی نیز بود.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”