ریتم آهنگ

بیوگرافی اوبری بردزلی؛ طراح بریتانیایی (بخش2)

بیوگرافی اوبری بردزلی؛ طراح بریتانیایی (بخش2)

 

استعداد بردزلی فراتر از تصویرسازی کتاب به طراحی پوستر و ویرایش مجلات گسترش یافت. این هنرمند با توجه به علاقه خود به تئاتر، پوستری برای تئاتر خیابان ایجاد کرد که نمایشنامه کمدی آه ها (1894) را به نمایش می گذاشت. در آن زمان، جهان در آستانه یک انقلاب تبلیغاتی بود. با درک این موضوع، بردزلی در مقاله خود، "هنر احتکار" (1894) مشاهده کرد که اگر قرار است تبلیغات در زندگی مدرن اجتناب ناپذیر باشد، باید زیبا باشند. این هنرمند پیش‌بینی کرده بود که "لندن... پر از تبلیغات است، و در مقابل آسمان سربی، تابلوهای هوایی  به شکل رسمی خود بروز خواهند کرد. زیبایی شهر را محاصره کرده است، و سیم‌های تلگراف دیگر تنها لذت ادراکات زیبایی‌شناختی ما نخواهند بود. "

 

نمونه‌های دیگری از تبلیغاتی که بردزلی به زیبایی ارائه کرد را می‌توان در مجلات، از جمله کتاب زرد، که او برای مدت کوتاهی به‌عنوان ویراستار هنری آن خدمت کرد، یافت. این نشریه فصلی مقالاتی از غول هایی مانند اچ جی ولز، ویلیام باتلر ییتس و هنری جیمز را به نمایش می گذاشت. جامعه ویکتوریا را به دلیل سانسور جنسی در هنر و ادبیات به تمسخر گرفت. این نگرش سرکوبگرانه جنسی ویکتوریایی هم از دلایل عقلانی (سفلیس شایع بود) و هم به دلایل غیرمنطقی (آنها فکر می کردند خودارضایی باعث اختلالات جسمی می شود) سرچشمه می گرفت. بردزلی در کار خود برای کتاب زرد، پایبندی خود به مفاهیم پیشا رافائلی در مورد میل سرکوب شده را آشکار کرد و با پنهان کردن مرز بین هنر و فحاشی، اخلاق ویکتوریایی را مستقیماً به چالش کشید.

 

دوره بلوغ

کتاب زرد علیرغم اینکه توسط مطبوعات به عنوان "دفع کننده" و "وحشیانه" مورد لعنت قرار گرفته بود، یک کتاب فروش بود. نام آن عمداً به یاد رمان‌های منحط فرانسوی با کاغذ زرد می‌افتد که توسط محافظه‌کاران ویکتوریایی مورد تأسف قرار می‌گرفتند. اگر این ارتباط آشکار کافی نبود، در عرض یک سال پس از انتشار اولیه، بردزلی، ویراستار هنری آن، در رسوایی عمومی انفجاری محاکمه‌های اسکار وایلد پسر اجاره‌ای/افترا در سال 1895 غرق شد. مطبوعات گزارش دادند که وایلد، پس از انتشار به دلیل بی ادبی و لواط دستگیر شد، با یک "کتاب زرد" زیر بغل - اشاره ای به شخصیت بدنام او دوریان گری. اما عموم مردم معتقد بودند که این متن مجله بردزلی به همین نام است. خشم عمومی ناشر کتاب زرد جان لین را متقاعد کرد که بردزلی را اخراج کند. بنابراین، در سن 22 سالگی، این هنرمند جوان درآمد و به نظر می رسید، حرفه و شهرت خود را از دست داده بود. برعکس، شاید بردزلی با لذت بردن از بدنامی تازه کشف شده خود، بی درنگ به همان سوئیت در هتل خصوصی Geneux که در محاکمه وایلد نامگذاری شده بود نقل مکان کرد.

 

بردزلی مدت زیادی بیکار نبود. لئونارد اسمیترز که یکی از توزیع‌کنندگان اصلی آثار شهوانی بود، با بردزلی همکاری کرد تا در سال 1896 یک مجله رقیب به نام ساووی را تأسیس کند. اسمیترز همچنین هنرمند را برای تصویرسازی کتاب تجاوز به قفل اثر الکساندر پوپ (1896) استخدام کرد. متأسفانه، آن سال سل بردزلی با خونریزی شدید بازگشت، به طوری که او اغلب برای ایجاد بیماری بیش از حد بیمار بود. کاری که او می توانست به آن دست یابد، به زیبایی ظریف و پیچیده بود. نوارهای جت سیاه و فضاهای خالی از بین رفته بودند. در حال حاضر تغییرات رنگ خاکستری و جزئیات رندر ظریف کار او را مشخص می کند. سبک جدید بردزلی نیز آشکارا پورنوگرافیک بود. او تمایلات جنسی زنانه، فالوس‌ها و خودارضایی زنان را به تصویر می‌کشد، به عنوان مثال، در لیسیستراتای آریستوفان (1896) در زمانی که اعتقاد بر این بود که زنان نمیل جنسی را تجربه می‌کنند.

تجاوز به قفل پاپ به زیبایی با پارچه فیروزه ای و طلا بسته بندی شده بود. جیمز مک‌نیل ویستلر که تلاش‌های قبلی بردزلی برای ایجاد دوستی را رد کرده بود، با دیدن آن، با گفتن این جمله که "اوبری، اشتباه بزرگی مرتکب شدم - تو هنرمند بسیار بزرگی هستی" اشک‌های بردزلی را رد کرده بود. علیرغم تمجیدهای ویستلر، کار بردزلی برای اسمیترز، به ویژه لیسیستراتا، توهین آمیز تلقی می شد. ناشر متهم به تخریب اخلاق بردزلی و قربانی کردن سلامتی او شد. اما بردزلی به این سرعت تسلیم بیماری خود نشد. بردزلی در صورت اجازه سلامت از صحنه اجتماعی و سفر بسیار لذت می برد. برای مثال، در طول سفر سال 1896 خود به پاریس، او، اسمیترز و شاعر ارنست داوسون از گابریل دو لوترک در مونمارتر دیدن کردند و در آنجا شبی پر از حشیش و سالن های رقص را سپری کردند. وقتی شراب و عیاشی فروکش کرد، بردزلی هوشیار تغییری در قلب خود تجربه کرد و به آیین کاتولیک رومی گروید. او فوراً به اسمیترز نامه نوشت و از او التماس کرد که تمام نسخه‌های لیسیستراتا و سایر آثار زشت را «توسط هر آنچه مقدس است» از بین ببرد. با این حال، اسمیترز به خواسته های او عمل نکرد و به انتشار آثار جمع آوری شده بردزلی در کتاب پنجاه طراحی (1897) پرداخت.

 

اواخر دوره

آخرین سالهای زندگی بردزلی در تلاش برای تکمیل تصویرسازی برای مادام موپن اثر تئوفیل گوتیه و ولپون بن جانسون بود. این هنرمند در مواجهه با مرگ می خواست میراثی زیبا و شایسته از خود به جای بگذارد. در آخرین همکاری با اسمیترز، این هنرمند موفق شد کتاب خود تحت عنوان زیر تپه را بسازد که متن و همچنین طراحی تصاویر آن را نوشت. بخش‌های اولیه این داستان وابسته به عشق شهوانی در مورد زهره و تانهاوزر در شماره‌های ساووی (1896) به شکلی کم‌کم ظاهر شد. در سال 1907 بود که اسمیترز تمام دست نوشته را منتشر کرد که در زمان مرگ بردزلی تقریباً یک دهه قبل ناتمام مانده بود.

 

بردزلی در سال 1896 در ریویرای فرانسه اقامت گزید. نامه‌های به دوستان نشان می‌دهد که او به مرگی اجتناب‌ناپذیر و وحشتناک سقوط کرده است. گاهی ناامیدانه می‌نوشت: «به معنای واقعی کلمه از شدت ناراحتی گریه می‌کنم» و گاهی به امید بیهوده، «پایان از آنچه به نظر می‌رسد نزدیک‌تر است». او در یکی از آخرین نامه‌هایش از مرگش در زمانی که "چنین چیزهای باشکوهی را برنامه ریزی کرده بودم" ابراز تاسف کرد. اوبری بردزلی در سن 25 سالگی در منتون فرانسه درگذشت. مانند دوریان گری، او برای همیشه جوان می ماند.

 

میراث اوبری بردزلی

جنبش Decadent و جنبش زیبایی شناسی که از آن بیرون آمد، راه را برای هنر مدرن هموار کرد. آثار بردزلی دارای ویژگی‌های تزئینی زیبایی‌شناسی و لذت‌گرایی بدبینانه و شوخ طبعی دكادنت‌ها هستند. به این ترتیب، جورج گروس، نقاش دادا، در سال 1946 اشاره کرد که بردزلی "عملاً بر هر طراح مدرن پس از سال 1900" تأثیر گذاشته است. طرح‌های این هنرمند به‌ویژه برای توسعه Art Nouveau اهمیت داشت. برخی از هنرمندان مهم دیگری که به بردزلی توجه کردند واسیلی کاندینسکی، پابلو پیکاسو و هنرمندان مکتب گلاسکو مانند چارلز رنی مکینتاش هستند. زیبایی تئاتری طرح های بردزلی در تولید هالیوودی سالومه در سال 1921 و لئون باکست برای مجموعه های باله روسیه استفاده شد.

 

کارهای بردزلی مرتباً در احیای هنر نو مورد قدردانی قرار گرفته‌اند، به‌ویژه در طول دهه 1960 در کارتون‌های هاینز ادلمان برای فیلم زیردریایی زرد بیتلز. او همچنین در کلاژ آلبوم گروهبان فلفل بیتلز گنجانده شد که نشان دهنده اهمیت او به عنوان تأثیر عمده بر گروه موسیقی است. کارهای بردزلی همچنان مخاطبان را شوکه می کند. اخیراً، در سال 2007، Cinesias از Beardsley که از Myrrhina درخواست می‌کرد تا از Lysistrata استفاده کند، در باربیکن لندن با دسترسی محدود به بینندگان 18 سال و بالاتر به نمایش گذاشته شد.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”