در سال 1898، آتژه اولین موفقیت واقعی خود را در عکاسی زمانی مشاهده کرد که عکسهای خود را از پاریس به سازمانهای دولتی مختلف، مانند Musée de Sculpture Comparé و Musée Carnavalet، و بعدها، Bibliothèque Historique de la Ville de Paris و École des فروخت. هنرهای زیبا، در میان دیگران. در سال 1901، آتژه با موفقیت به یک "متخصص" پاریس تبدیل شد. او کارتهای ویزیت جدیدی را چاپ کرد که روی آن نوشته شده بود: «ای. آتگت، خالق و ارائهدهنده مجموعهای از مناظر عکاسی از پاریس قدیم». اشتیاق او به تئاتر ادامه یافت و در سال 1904 در دانشگاه های مختلف پاریس در مورد تئاتر سخنرانی کرد. موفقیت تجاری او همچنان رو به رشد بود، اما او تا اواخر عمرش بودجه کافی برای کارش دریافت نکرد، که روشهای قدیمی عکاسی و سبک زندگی سختگیرانهاش را تقویت کرد.
هنگامی که جنگ جهانی اول شروع شد، Atget تصاویر بسیار کمی تولید کرد. پس از جنگ، بیشتر به بازسازی پاریس نسبت به عکس های شهر قدیمی توجه شد. با این حال، او به موفقیت تجاری دیگری با فروش 2600 هزار نگاتیو صفحه شیشه ای خود به دولت فرانسه دست یافت. تعهد قلبی او به مستندسازی پاریس با جزئیات پرزحمت نشان دهنده تعهدی است که او نسبت به عکاسی خود داشت: «بیش از 20 سال است که به تنهایی و با ابتکار خودم در تمام خیابان های قدیمی پاریس کار می کنم تا مجموعه ای از عکس ها را بسازم. نگاتیوهای عکاسی 18×24 [سانتی متر]: اسناد هنری معماری زیبای شهری از قرن 16 تا 19. امروز این مجموعه عظیم هنری و مستند به پایان رسیده است؛ می توانم بگویم که تمام پاریس قدیمی را در اختیار دارم.
دوره بعد
هنگامی که آتژه با Man Ray سورئالیست و دستیار استودیویش، برنیس ابوت آشنا شد، درک کار او برای همیشه تغییر کرد. ابوت عکسهای اتجت را در اطراف استودیوی ری دید و او مرتباً از آتگت دیدن میکرد. ابوت هر زمان که می توانست عکس های او را می خرید و در نهایت او را متقاعد کرد که برای عکس گرفتن در استودیوی خود بنشیند. تنها یک سال قبل از مرگ آتژه، چند تن از اعضای جنبش سوررئالیست به آتژه مراجعه کردند تا از یکی از عکس های او به عنوان جلد مجله خود، La Révolution Surréaliste استفاده کنند. آنها از ویژگی های رویایی سبک عکاسی او و غیرعادی بودن سوژه هایش لذت می بردند. اگرچه آتگت موافقت کرد، اما نمیخواست این عکسها به او نسبت داده شود، زیرا معتقد بود عکسهای او فقط سند هستند، نه اثر هنری. آتگت، در نقش یک هنرمند، در طول زندگی خود چندان مورد توجه قرار نگرفت. در عوض، عکسهای او توسط نقاشان مشهور فرانسوی مانند موریس اوتریلو، ژرژ براک و آندره درن جمعآوری و استفاده شد.
در ژوئن 1926، والنتاین، همراه دیرینه آتژه درگذشت. سلامتی آتژه به طور پیوسته رو به کاهش بود تا اینکه در 4 آگوست 1927 درگذشت. ابوت بقیه آرشیو آتژه را که مجموعاً حدود 5000 چاپ و 1300 نگاتیو داشت خریداری کرد و با جولیان لوی صاحب گالری شهر نیویورک برای تبلیغ تصاویر خود کار کرد. بخش دیگر کار او در اختیار کمیسیون آثار تاریخی قرار گرفت. هنگامی که ابوت به آمریکا بازگشت، دست به کار شد تا عکسهای آتگت توسط عموم مردم دیده شود. با فهرست نویسی تمام بشقاب ها و چاپ هایی که از Atget's داشت، امیدوار بود کتابی از آثار او منتشر کند و عکس هایی را برای نمایشگاه های مختلف مسافرتی انتخاب کرد. در تمام مدتی که در اروپا بازگشته بود، مجلات فرانسوی شروع به انتخاب عکس های زیبای معماری او کردند و آثار او در Le Crapouillot و L'Art Vivant منتشر شد. در سال 1930، کتاب Abbott در مورد Atget با نام ساده Atget منتشر شد. تصاویر او به عنوان یک اثر هنری و به عنوان یک تعهد مادام العمر برای مستندسازی همه چیزهایی که پاریس ممکن است در پی مدرنیسم از دست بدهد، شناخته شدند.
سبک عکاسی آتژه در عکاسی ابوت از شهر نیویورک با نمایشگاههای موزهای بعدی که پاریس آتژه و شهر نیویورک آبوت را با هم مقایسه کردند، ادامه یافت. سرانجام، پس از سالها تبلیغ عکاسی آتژه، لوی و ابوت آرشیو خود را به موزه هنر مدرن فروختند، جایی که متصدی عکاسی، بورسیه تحصیلی جان زارکوکی و نمایشگاههای پس از مرگ او، شهرت آتژه را به عنوان یک عکاس پیشرو فرانسوی تثبیت کرد.
میراث یوژن آتژه
حرفه آتژه از بسیاری جهات تأثیرگذارتر از آن چیزی بود که شناخته شده بود. عکاسی او بر عکاسانی مانند برنیس ابوت، واکر ایوانز و غولهای بعدی مانند ایروینگ پن و لی فریدلندر تأثیر زیادی گذاشت. تصاویر ابوت از آسمانخراشهای سر به فلک کشیده نیویورک، درگاههای خانههای منهتن و ویترین فروشگاهها در دهه 1930، ارتباط قوی با موضوعات بناهای تاریخی و ساختمانهای نمادین آتژه دارد. مانند آتگت که عکسهایش را برش نمیداد، ابوت یک عکاس مستقیم بود که به دستکاری عکسها اعتقادی نداشت.
علاقهای که آتژه به بازتابهای پنجره داشت در کار عکاسی لی فریدلندر که در دهههای 1960 و 1970 پربار بود، ادامه یافت. گرچه عکسهای او بیشتر بر «چشمانداز اجتماعی» شهرها متمرکز بودند، اما فریدلندر از بازتابها برای ترکیب یا جدا کردن فضا برای افزودن روایت پیچیدهتر به عکسهایش استفاده کرد. احتمالاً یکی از تأثیرگذارترین عکاسانی که از قرن بیستم بیرون آمد، تحت تأثیر سبک مستندسازی آتژه نیز قرار داشت. مجموعه دایره المعارفی واکر ایوانز از آمریکای مدرن با خیابان های اصلی شهر کوچک و مردم پراکنده در امتداد خیابان ها بسیار شبیه مناظر خیابانی معروف آتژه و تصاویر طبقات پایین در فرانسه است.
فراتر از عکاسی
علاوه بر این، عکسهای آتژه بر نویسندگان و شاعران فرانسوی مانند پیر مک اورلان، روبر دسنوس، لویی آراگون و آندره برتون تأثیر گذاشت. بنابراین او یکی از الهامبخشهای جنبش سوررئالیست بود.
آثار آتژه همچنین بر نقاشان معاصری مانند ریچارد استس که به شدت از سطوح بازتابنده موجود در مراکز شهری میکشیدند، تأثیر گذاشت. تصویر آینهای او از ماشینهای براق و ویترین مغازهها، میراث آتژه را با نگاه کردن به سطوح برجسته در جامعه ما تقویت میکند. در نهایت، ترس از مدرنیسم عمیقاً توسط آتژه به جنبش پاپ آرت پس از جنگ و پست مدرنیسم بازتاب یافت. هنرمندان مختلف پاپ و مفهومی مانند اندی وارهول، کلاس اولدنبرگ و اد روشا به طور فزاینده ای از فرهنگ مصرف انبوه و تأثیرات آن از تمدن تک بعدی خسته شدند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”