ریتم آهنگ

فهم داداییسم

فهم داداییسم

در دهه 1920 زوریخ، یک مجموعه بین المللی از هنرمندان ناراضی، منطق اروپای سرمایه‌داری را به خاطر جنگ جهانی اول مقصر دانستند. این جمع بدون هیچ منطقی با فرو کردن یک چاقو داخل فرهنگ لغت فرانسوی و رسیدن به کلمه “دادا” جنبش هنری مطرح دادائیسم (Dadaism) را بنا کردند.

دادا به فرانسوی به معنی اسب سرگرمی است. ویژگی‌های اصلی دادا مخالفت کامل با عقل و بهره‌جویی از شانس در خلق هنر مدرن است. در این مقاله به معرفی کامل جنبش هنری دادائیسم، کارهای هنری و 7 هنرمند برجسته این جنبش خواهیم پرداخت.


دادائیسم یا دادائیست چیست؟
کلمه دادائیسم به لحاظ لغوی معنی خاصی ندارد. این عبارت کاملا ساختگی و نمایان‌گر جنبش هنری و هنرمندان دوره خاصی است. با این حال، به عنوان یک جنبش، هنر دادا یکی از جنبش‌های انقلابی در اوایل قرن بیستم شناخته می‌شود. در ابتدا دادائیسم گروهی هنرمند بی‌قاعده از مدرنیست‌های آوانگارد در مقدمه جنگ‌جهانی اول در نظر گرفته می‌شد. هنرمندان دادائیست به جای هدف محاسبه‌شده و مشخص و به جای منطق، روش غیرمنطقی بودن و شانس را ارزش خود قرار دادند.

تعریف 
سبک و فنون گروهی از هنرمندان، نویسندگان و… از اوایل قرن بیستم که از اثرات تصادفی و نامرتب در کار خود استفاده می‍‌کنند و کسانی که برنامه‌ریزی کانون‌های تأسیس شده هنر، اندیشه، اخلاق و غیره را به چالش می‌کشند.

در مورد منشاء نام جنبش دادا هیچ اجماعی وجود ندارد. یک داستان مشترک این است که هنرمند آلمانی، ریچارد هولسنبک (Richard Huelsenbeck)، با یک چاقو به طور تصادفی یک فرهنگ لغت را باز کرد، جایی که روی “دادا”، یک اصطلاح فرانسوی محاوره‌ای به معنی اسب فرود آمد.

برخی دیگر خاطرنشان می‌كنند كه این نخستین كلمات کلمه کودک را نشان می‌دهد. نمایانگر برانگیختن احساسات كودكی و پوچی كه برای این گروه جذاب بوده است. با این وجود برخی دیگر گمان می‌كنند كه این كلمه ممكن است برای برانگیختن معنای مشابه (یا اصلاً معنی آن) در هر زبانی انتخاب نشده باشد، و این نشان‌دهنده بین المللی‌بودن جنبش است.

تاریخ‌چه و بنیان‌گذار 
در طول جنگ جهانی اول، تعداد بی‌شماری از هنرمندان، نویسندگان و روشن‌فکران مخالف جنگ، به سوئیس پناه بردند.

زوریخ مرکز مهاجران در تبعید بود و در آن‌جا بود که هوگو بال و امی همینگ در 5 فوریه 1916 کافه ولتر را افتتاح کردند. این کافه محل ملاقات برای هنرمندان تندرو آوانگارد بود.

هنرمندان می‌توانستند با یک تقاطع بین یک کلوپ شبانه و یک مرکز هنری، کارهای خود را از جمله شعر، موسیقی و رقص به نمایش بگذارند.

هانس (ژان) آرپ، تریستان تزارا، مارسل ژانکو و ریچارد هولزنبک از اصلی‌ترین شرکت‌کنندگان در کافه ولتر بودند. با شروع جنگ، هنر و نمایش‌های آن‌ها به طور فزاینده‌ای تجربی، دگراندیشانه و آنارشیستی شد. آن‌ها با هم، علیه بی‌معنایی و وحشت جنگ در زیر شعار هنر دادا اعتراض کردند.


تفاوت دادائیسم و نهیلیسم
تفاوت بین نهیلیسم و دادائیسم در این است که نهیلیسم یک آموزه فلسفی است که بر نفی یک یا چند جنبه معنی‌دار زندگی استوار است. در حالی که دادائیسم یک جنبش فرهنگی است که در طول جنگ جهانی آغاز شد و اوج گرفت که شامل هنرهای تجسمی، ادبیات (شعر، مانیفست هنری، تئوری هنر)، تئاتر و طراحی گرافیک بود.

سیاست ضد جنگ دادائیسم از طریق رد استانداردهای غالب در هنر از طریق آثار فرهنگی ضد‌هنری مشخص می‌شود.

مانیفست یا بیانیه دادائیسم
مانیفست جنبش دادائیسم که در واقع تفکر زیربنایی این جنبش است در جولای 1916 منتشر شد.بخشی از ترجمه متن این بیانیه به شرح زیر است:

دادا گرایش جدیدی در هنر است. از این واقعیت می توان گفت که تاکنون کسی چیزی در مورد آن نمی‌دانست و فردا همه در زوریخ در مورد آن صحبت می‌کنند. دادا از فرهنگ لغت آمده است. بسیار ساده است. در فرانسوی به معنی “اسب سرگرمی” است. در آلمانی به معنای “خداحافظی” ، “از پشت من برخیز” ، “مدتی می‌بینم.” در رومانیایی: “بله ، شما واقعاً حق دارید ، همین است. اما مطمئناً ، بله ، قطعاً ، درست است.” و غیره. چگونه می توان به سعادت ابدی دست یافت؟ با گفتن دادا. چگونه شخص مشهور می‌شود؟ با گفتن دادا. با یک ژست نجیب و لطافت خاص. تا یکی دیوانه می‌شود. تا زمانی که آگاهی خود را از دست بدهد. چگونه می‌توان از شر همه چیزهایی که روزنامه نگاری، کرم ها، همه چیز خوب و درست، روان، اخلاق گرا، اروپایی، محفوظ مانده خلاص کرد؟ با گفتن دادا. دادا روح جهان است، دادا موزه دزد است. دادا بهترین صابون شیر زنبق در جهان است. دادا آقای روبینر، دادا آقای کروودی. دادا آقای آناستازیوس لیلیشتاین. به زبان ساده: میهمان نوازی سوئیسی چیزی است که باید از آن قدردانی شود. و در سؤالات زیبایی‌شناسی، کیفیت مهم است.


دادائیسم و سوررئالیسم
در دامنه بین المللی هم دادا و هم سورئالیسم حرکات هنری، ادبی و روشن‌فکری اوایل قرن بیستم بودند که در تعریف هنر مدرن نقش مؤثر داشتند.

جنبش دادا، که در سال 1916 در زوریخ توسط شاعران و هنرمندانی چون تریستان تزارا و هانس آرپ آغاز شد، واکنشی مستقیم در برابر ذبح، تبلیغ و بی‌طرفی جنگ جهانی اول بود. برلین، پاریس و جاهای دیگر. این گروه‌های مختلف از سبک جهانی برخوردار نبودند، بلکه به دلیل عدم پذیرش آرمان گرایی، کنوانسیون‌های هنری و روشن‌فکرانه بی‌نظیر و آغوش کنترل‌نشده جامعه مدرن از “خردگرایی” و “پیشرفت” در ارتباط بودند.

آن‌ها ارزش های ناسیونالیستی و سرمایه داری را که منجر به فاجعه جنگ شده بود، محکوم کردند و از تکنیک‌ها، اجراها و تحریکات غیراخلاقی استفاده کردند تا بقیه جامعه را به سمت خودآگاهی سوق دهند. پوچی فعالیت‌های دادا آینه‌ای از پوچی در دنیای پیرامون خودشان ایجاد کرد. دادا ضد زیبایی شناختی، ضد عقلایی و ضد آرمانگرا بود. چالش دادا با مفاهیم متعارف “هنر عالی” تأثیر چشم‌گیری بر تحولات بعدی هنر مفهومی، هنر نمایشی و پست مدرنیسم در میان دیگران داشت.

پس از جنگ، بسیاری از هنرمندانی که در جنبش دادا شرکت کرده بودند، شروع به تمرین در یک حالت تحت عنوان سورئالیستی کردند. در سال 1924 هنگامی که نویسنده آندره برتون مانیفست سورئالیسم را منتشر کرد جنبش رسما افتتاح شد. شبیه به دادا، سورئالیسم با یک سرخوردگی عمیق با تأکید بر محکومیت غربیان بر منطق و عقل مشخص شد. تفاوت آن‌ها این بود که برتون می‌خواست از برنامه‌های غیرمعقول و به ظاهر غیرممکن Dada چیزی مدون‌تر ایجاد کند.

 

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”