هنرمند سفالگر قرن 21 به چه معني است؟ براي پاسخ به این سوال آرتیبیشن پنج چهرۀ مشهور غیر ایرانی را که از طریق سایت art ltd معرفی شدهاند را به خوانندگانش میشناساند. سه هنرمند برجسته و استاد اين كار كه كلاسهاي آموزشي و برنامههاي خود را در لسآنجلس و سانفرانسيسكو و شيكاگو برگزار ميكنند، يك موزهدار اهل تمپي در آريزونا و موسس موزه در پوموناي كاليفرنيا. نظر آنها راجعبه وضعیت امروز هنر سفالگری و مجسمههای سفالین، تغييرات حاصل از آن را در طول دوران معاصر، برنامۀ شخصي و عملكرد آنها و مفهوم سفال در قرن 21 را پرسیده شده است.
پیتر هلد:همچنان كه هنرمندان سعي ميكنند در جهان پيچيده امروز احساس ايجاد كنند، هنر سفالگري معاصر بهطور روبهرشدي با جهان گستردهتري درگير است. جهانيسازي همراه با تحولات اقتصادي و سياسي كمكي به اين موضوع نميكند اما در زمينه فرهنگي بسيار موثر است. اين فاكتورها هنرمند را وادار ميكنند كه نقش هنرمند سفالگر را از نو تعريف كنند. نسل جديد هنر سفالگري تكنولوژيته را درك ميكند و مي فهمد. هنرمندان بازارها را با ترويج هنرشان در وبسايتها و شبكههاي اجتماعي به كنترل درآوردهاند و در توزيع اطلاعات بين مردم نقش مهمي دارند. آنها ساختار ارتباطات خود و ساختار توزيع اطلاعات را به صورت سلسلهمراتبي و افقي ايجاد كردهاند. بسياري نيز به دنبال ايجاد ارتباط از طريق كار با مجموعهها و جوامع DIY و ساير بازارهاي فروش جايگزين هستند.
در طول يك دهۀ گذشته دنياي هنر سفالگري به سرعت گسترش يافته و بهطور فزايندهاي از مرزهاي سفت و سخت صنعت جدا شده است. هدف اين است كه اين نوع هنر به جهان گسترده تري از هنرهاي تجسمي و طراحي معرفي و درگير شود. خاك رس تغييرات جدي در كارگاهها و بازار و دانشگاه و مجموعهدارها ايجاد كرده و درست بعد از جنگ و در زمان ظهور جنبش صنعت و هنر ايجاد شده است. ما تاريخ خود را ساختيم و ارزش نهاديم و موفقيتهايمان را جشن گرفتيم. اما با هر موفقيت جديد هنرمندان، ايدهها و تكنولوژيهاي جديد آيندهمان را بازنويسي ميكند. در ميان اين چالشها و فرصتهاي بيحدوحصر، هنرمندان هوشيار به سمت اكتشافات جديد و افزايش ثبات فردي و اجتماعي پيش ميروند.
حساسيت هنرمندان نسبت به خاك رس به اين دليل برانگيخته شد كه اين ماده به آنها اجازه ميدهد كه بين گذشته و حال و آينده ارتباط واضح و روشني ايجاد كنند. مسير روبهرشدي كه در آن قرار دارند به طور وابستهاي به زندگي آنها در خارج از كارگاهها بافته شده است. چه چيزي در اين مواد نهفته است كه همه ما را سهيم ميكند با معاني تاريخي و فرهنگي خود و بسيار به زندگي روزمرۀ ما نزديك ميشود؟ اين مواد يك افسونگر يا جادوگري است كه خود را در جامههاي گوناگون ميپوشاند. خاك رس، با معاني تاريخي و فرهنگي آشكارش، عاري از هر زباني، جاري در هر تمدني، به ما امكان انسان بودن را آشكار ميسازد.
ناتان لینچ:اكنون براي سفالگري زمان جادويي، پر انرژی و پر هياهويي است. همهچيز براي يك هنرمند هيچ فرقي بين هنر و صنايعدستي وجود ندارد مگر زماني كه بفهمد كدام يك براي تعيين موقعيتش بهتر است. هيچ فرقي ندارد كه شما يك مجسمه بسازيد يا يك گلدان، يا يك گلدان را به شكل مجسمه بسازيد و يا يك داستان در مورد ذرات كوچك بنويسيد. هر پديدهاي دو جنبه دارد. يك جنبه آن جنبش بازگشت به هنرهاي دستي است و بخش ديگر آن علاقۀ دنياي هنر به خاك رس است. من خوشحالم كه استرلينگ رابي، شيو كوزاكا و جان ميسون همگي باهم در ويتني بودند. براي اينكه وسعت ديد مردم به اين ماده شگفتانگيزتر و پيچيدهتر شد. من خوشحالم كه ران ناگل، اعجوبههاي كوچك خود را به وجود آورده است. من ميخواهم هنر سفالگري بيش از اينها وسعت يابد و دست يافتن به آن تاحد ممكن عجيب باشد. در دانشكدۀ هنر كاليفرنيا ، (CCA)، ما سنتشكني كرديم و يك برنامه سفالسازي مشخص و متمايز را كه بيشتر جنبه تجربي داشت را به صورت ميانرشتهاي و قابل اجرا به عمل آوردیم. مثل اكثر برنامههاي بيقاعده فكري دانشگاهها، ما هم با همه نقاشان، مجسمهسازها، فعالان اجتماعی، معماران و طراحان، زمينشناسان و نويسندگان همكاري را آغاز كرديم. آنها را به استوديو دعوت كرديم و دوباره چالش پيش رو و داستان را برايشان بازگو كرديم. من همواره از آثار" مت وودل"، "جوليا هافت كندل"، "مايكل ري"، "ارن تول" و" دل هارو" لذت ميبرم اما آثار بسيار زیاد ديگري وجود دارند كه به همين اندازه عجيب و فوقالعادهاند.
به دليل علاقه به سنتهاي سواحل شرقي، يك نمايشگاه در خانه سفال گرينويچ برگزار شد كه آثار "پل ساكارديز"، "متيو مك كننلل" و" ليندا لوپز" در آن به نمايش درآمد. من همواره قدردان هنرمندان همدوره خود، "تستر گيتس" و"مايكل رابين" خواهم بود كه سفالگري را به روشي كاملا نوين توسعه دادند. من مطمئنم كه ما كارمان را خيلي خوب انجام دادهايم وقتي ميشنوم كه كسي در مورد يك اثر سفالين مي گويد: "اين سفال نيست"
تونی مارش: بخش عمدهاي از آثار سفالي كه در قرن 21 توسط هنرمنداني كه هيچ آموزشي در اين زمينه نديده بودند ساخته شدهاند بسيار مورد توجه قرار گرفتند. هنرمنداني كه امروزه با خاك رس كار ميكنند لازم نيست كه به آثار سفالي تاريخي مراجعه كنند و يا همه ايده خود را فقط با خاك رس پياده كنند. كاري كه ما در قرن بيست انجام ميداديم بسيار تكراري و معمولي بود. هنرمنداني كه بيشتر در زمينۀ مسائل روز اجتماعي فعاليت ميكنند به سفال بهعنوان يك ابزار با بيشينه تاريخي فرهنگي مينگرند. خاك رس خودش بهتنهايي يك ماده منحصربهفرد و جذابي است كه زيبايي خاص خود را دارد.
دي- اسكيلينگ، يك نوع استراتژي يا روشي است كه توسط برخي از هنرمندان كه با خاك رس كار ميكنند به كار رفته است. مثلا براي حذف نگاه مراقبت يا تغيير بحث و يا برچسب قيمت كه غالبا با هنر و صنعت در ارتباط است. براي صنعتگر بودن بايد به دنبال بهبود يا اصلاح فرهنگ باشيد و با علاقه و احترام و اعتماد به گذشته بنگريد. اما براي ساختن هنر بايد انتقاد كنيد، تغيير دهيد، سوال كنيد، دچار ترديد شويد و به جلو حركت كنيد. اين دو نيرو در هدف ما براي توسعه اين هنر باهم و در كنار هم هستند با مواد مشابه فرايندها و تجهيزاتي كه در يك كارگاه اغلب ميبينيم.
بسياري از مردم به سفالگري به عنوان رشتهاي كه نياز به تمركز فكري بالا داشته باشد نمينگرند و معمولا به اين دليل سراغ اين هنر ميآيند كه تصور ميكنند نياز به زور بازوي زياد دارد. لذا تغيير در اين نوع نگرش هم يك تحول بزرگ است. برنامه هنرهاي زيباي CSULB مانند كندوي عسلی است که هنرمندان حرفهاي، اساتيد و دانشجويان همه در كنار هم جمع ميشوند تا در فرصتي كه در اختيار دارند اثري از خود بجاي گذارند. ما همگي به همديگر كمك ميكنيم تا اين مدل رفتاري نيز الگوي مناسبي باشد براي دانشجويان تا به طور واقعي آموزش ببينند.
کاترین راس: مرزهاي سفال در قرن 21 بسيار نفوذپذير، روان، موثر و تحت تاثير همه اشكال هنري ديگر قرار گرفته است. بسياري از هنرمندان خود را از قوانين و سليقههاي صنايع دستي رها كردند و با قاطعيت از هر چيزي در اطراف خود از رنگ گرفته تا مواد و هر چيز ديگر استقبال ميكنند. اين هنرمندان ديگر خود را در چالش بين مرزهاي محتوا و نظم رسانهها نميبينند.
مدرسه موسسۀ هنر در شيكاگو، دانشآموزان خود را ملزم به مطالعۀ تخصصي نميكند. آنها در رشتههاي تركيبي مشغول به تحصيلند و اخيرا بسياري از نقاشان و مجسمهسازان و هنرمندانِ تئاتر و فيلم و سينما همگي سفال را در كارهاي خود درگير كردهاند. علايق جديد خود را امتحان و ابزارهاي كاربردي مختلف را بررسي ميكنند. همچنين تاريخ و زمان برگزاري اين جلسات را اعلام تا ساير علاقمندان هم بتوانند استفاده كنند.
هنرمندان سفالگر رنگ را مانند نقاشي به طور مفهومي به كار مي برند. آنها به بازار هنر توجه دارند و دقت ميكنند كه مردم اشيا را چگونه ميبينند و چطور در دنياي خود آنها را ميپذيرند. مثلا استرلينگ رابي، ميزاني از خشونت را در سفالگري به كار ميبرد كه سنت پيشين صنايع دستي را به چالش ميكشد. بن دموت، روي هردو موضوعِ سليقه و بقا كار كرد در حالي كه "نيكل سيسلر" و "چارلي اشنايدر" پيامدهاي فرهنگي و اجتماعي خاطرات و مكانها را بررسي كردند. من خودم مقايسهاي انجام دادم بين عملكرد رواني و رفتاري اشيا در درون ساختار اجتماعي با رفتار حيوانات براي بقا. مثلا مواجه شدن يك قاطر با يك شي سفالي را مورد ررسی قرار دادم. فرايند سنتي سفالگري و نوع عملكرد آن به نظر ميرسد كه براي بسياري از هنرمندان جديد سفالگر كم اهميت باشد.
رابرت اسپری: با شناسايي سفال در ايالات متحده، بسياري از زمينههاي هنري به طور چشمگيري تغيير يافتهاند. نفوذ اصلي در نيمۀ دوم قرن 20 صورت گرفته زماني كه عدۀ كمي از هنرمندان سفال را براي انتقال پيام خود به عنوان هنرهاي زيبا انتخاب كردند. "پيتر وولكوس" و"رابرت آرنسون" دو تن از هنرمندان آمريكايي بودند كه در اين زمينه پيشگام بودند و سفالگري را از صنايع دستي وارد عرصۀ هنرهاي زيبا كردند. امروزه هنرمنداني كه خود را با سفال درگير كردند ميتوانند در بسياري از زمينههاي هنري ديگر به صورت تركيبي كار كنند.
از همان زمان بود كه موزههاي سراسر ايالات متحده سفالگري را به عنوان يك رسانه به رسميت شناختند. بسياري از اين موزهها مجموعههاي بسيار زيبايي از سفالگري دارند اما متاسفانه از اين سفالها در جايي دور از نظر نگهداري ميشود و به ندرت در معرض ديد قرار ميگيرند. حال كه اين هنر به رسميت شناخته شده و در حال تغيير است بسياري از موزههاي كشورمان مجموعههاي سفالي خود را در معرض ديد عموم قرار ميدهند تا مردم از آنها لذت ببرند. اين كار با استقبال مردم روبرو شده هم به این دليل که سنت گذشتهشان بوده و هم به دليل اينكه راهي براي گفتمان فرهنگي در سطح وسيع تر شده است.
موزههاي هنري در كاليفرنيا، به نمايشگاهي براي حفظ و نگهداري هنر سفال اختصاص يافتهاند. از آنجا كه اين موزهها يازده سال پيش آغاز به كار كردهاند، اکنون در حال بررسي طيفي از كارهاي تركيبي هنرهاي زيبا هستند. نمايشگاه AMOCA تعدادي از چهرههاي برجستۀ هنري را از جمله "پول سولدنر"، "دان ريتز"، "رابرت اسپري"، "وپتي واراشينا" معرفي كرده است كه باعث پيشرفت هنر سفال شدهاند و به تنوع آن كمك كردهاند. هنر سفال به يكي از رشتههاي هنرهاي زيبا تبديل شده كه براي بسياري از هنرمندان قرن 21 جالب توجه است و آنها را در مسير جديد و غير منتظره اي قرار مي دهد.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”