نکیسا (نامهای دیگر: نگیسا یا سگیسا) موسیقیدان، رامشی، چنگ نواز و خوانندهٔ عهد ساسانی است که نظامی در کتاب خسرو و شیرین و به تبع او امیر خسرو دهلوی در کتاب شیرین و خسرو از او یاد کردهاند.
موسیقی در دوران ساسانیان، رونق فراوان پیدا کرد. در این دوران رامشگران و خنیاگران (موسیقیدانان) در بارگاه شاهان ساسانی مقام بالایی داشتند و گاهی رابط بین مردم و دربار میشدند. برخی از مشهورترین موسیقیدانان ایران باستان از جمله باربد و نکیسا نیز در همین دوران به شکوفایی رسیدند.
سلسلههایی که پیش از ساسانیان در ایران حکومت میکردند و از آنها تاریخ مستند موجود است شامل پیشدادیان، کیانیان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان (اسکندر و جانشینان یونانی او)، و اشکانیان میشدند. در سه مورد اول، سندی دقیق در مورد وضعیت موسیقی در آن دورهها وجود ندارد، اما چنین بر میآید که در زمان مادها موسیقیدانان جایگاه والایی داشتند. در دورهٔ هخامنشیان نیز انواع موسیقی (بزمی، رزمی و مذهبی) رایج بوده اما مدارک کتبی محدودی در این باره موجود است. در دورهٔ سلوکیان، فرهنگ و دانش موسیقایی یونانیان در ایران رواج داده شد و منجر به پیوندی عمیق بین موسیقی ایران بوستان و موسیقی یونانی گردید. در دورهٔ اشکانیان نیز دهها شهر یونانینشین در ایران وجود داشت و این ارتباط فرهنگی تداوم یافت. سلسلهٔ ساسانیان اولین سلسلهای است که در مورد وضعیت موسیقی در آن اسناد مکتوب کافی وجود دارد و روشن است که در آن دوران موسیقی جایگاهی والا نزد مردم و نیز نزد دربار داشت. در آئین مزدک نیز که در زمان قباد ساسانی ظهور کرد، موسیقی به عنوان یکی از نیروهای معنوی جلوهگر میشود. به عقیدهٔ مهدی برکشلی مجموع شواهد نشان میدهد که میتوان موسیقی ساسانیان را ریشهٔ موسیقی ایران بعد از اسلام و همچنین ریشهٔ موسیقیهای ممالک اسلامی دانست.
در دورهٔ ساسانیان که ۴۲۸ سال طول کشید، قریب به ۴۰ پادشاه سلطنت کردند که از این میان، نقش چهار پادشاه مهمتر بود و در زمان آنان تغییرات عمده در اوضاع کشور و نیز در وضع موسیقی و موسیقیدانان پدید آمد. این چهار پادشاه عبارت بودند از اردشیر بابکان، بهرام گور، انوشیروان، و خسرو پرویز. در دورهٔ اردشیر بابکان، درباریان به هفت صنف تقسیم میشدند و رامشگران صنف پنجم بودند. این روال در زمان پادشاهان بعدی هم تداوم دشت اما بهرام گور مقام و منزلت رامشگران و خنیاگران را ارتقا داد و در مرتبه و طبقهٔ اول قرار داد. روایت شده که بهرام به رفاه مردمان اهمیت بسیاری میداد و اعتقاد داشت مردم باید مانند خود او زندگی کنند؛ از همین رو سفارش داده بود که دوازده هزار کولی یا لوری (به معنای نوازنده) از هندوستان به ایران وارد کنند تا برای مردم موسیقی بنوازند.
دورهٔ خسرو پرویز را عدهای دورهٔ طلایی موسیقی ایران باستان میدانند، اگر چه داریوش صفوت معتقد است که در این دوره جایگاه موسیقیدانان به اندازهٔ دوران بهرام گور رفیع نبود.
در دورهٔ خسرو پرویز موسیقیدانان شاخصی از جمله باربد و نکیسا شکوفا گشتند.
نکیسا نوازندهٔ چنگ بود. معلوم نیست که وی ایرانی بوده یا یونانی.
در دربار خسرو پرويز دو ترانه ساز و رامشگر معروف بود، يکي باربد ( يك ) و ديگري سرکش. سرکش در آغاز حائز مقام اول بود و براي حفظ پايگاه خودش پيوسته باربذ را که رامشگري جوان و از مردم مرو بود از حضور شاه دور مي داشت. اما باربذ حيله اي کرد و آواز خويش را به گوش خسرو رسانيد و از آن پس مقرب شد . ... او در ملاقات اول دستان يزدان آفريذ را براي خسرو خواند، بعد دستان پرتو پرخار را به سمع او رسانيد که همان شادماني را مي بخشيد، که توانگري از پس درويشي مي بخشد، پس از آن دستان سبز اندر سبز را خواند و نواخت چنانکه شنوندگان از آهنگ زار زار ابريشم رود و از زير و بم سرود خواند او مجذوب و مبهوت شدند....» (نقل از ثعالبي، از کتاب ايران در زمان ساسانيان ) . به گفته فردوسي سه دستاني که باربد در اين مکان خواند و نواخت، داد آفريد، پيکار گرد و سبز در سبز بود :
سرودي به آواز خوش برکشيد
زننده دگرگون بيار است رود
که پيکار گردش همي خواندند
بر آمد دگر باره آواز رود
همان سبز در سبز خواني کنون
که اکنون تو خوانيش داذ آفريد
برآورد ناگاه ديگر سرود
همي نام از آواز او راندند
دگر گونه تر ساخت بانگ سرود
برين گونه سازند مکر و فسون
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”