ریتم آهنگ

رامبرند، استاد اولیه سایه و نور

رامبرند، استاد اولیه سایه و نور

رامبرند، استاد اولیه سایه و نور
در سال ۱۶۳۳، رامبراند جوان، یکی از استادان اولیه سایه و نور، تازه‌ترین نقاشی خود را به نام “طوفان در دریای جلیل” به پایان رساند. گرچه این مشهورترین نقاشی رامبراند نیست، اما در مورد چگونگی هدایت چشم بینندگان، چگونگی افزودن عمق، چگونگی افزودن وضوح و از همه مهم‌تر درباره‌ی داستان سرایی، درس‌های زیادی را به ما می‌آموزد.

ما نیز در این مطلب از مجله هنری پروانه قصد داریم تا به بخش کوچکی از این نورپردازی‌ها بپردازیم تا ببینیم که چطور این هنرمند بزرگ، در اثر طوفان در دریای جلیل، نکته‌های ریزی برجای گذاشته است. از طرفی یاد بگیریم که هنگام دیدن یک اثر هنری، دید عادی خود را به دید هنری مبدل کنیم تا بتوانیم سریع‌تر قصد نقاش را درک کنیم؛ همراه ما باشید.

همچنین به شما پیشنهاد می‌کنیم که اپلیکیشن پروانه را نصب کنید و از امکانات جذاب آن بهره‌مند شوید. ما در این برنامه فضایی را به وجود آورده‌ایم که شما بتوانید هنرمندان مختلف را بشناسید، از کارگاه‌های آنلاین و نمایشگاه‌ها با خبر شوید و پس از گردش در گالری‌های مجازی، به راحتی اثر مورد نظرتان به صورت اینترنتی خریداری کنید.


نکات مهم طوفان در دریای جلیل اثر رامبراند
هدایت چشم‌ها: اولین چیزی که چشم به سمت آن جلب می‌شود، امواج درخشان عظیم برخورد با قایق است. اصلا امکان ندارد که چشم بیننده به این بخش هدایت نشود، نه تنها به این دلیل که امواج بسیار روشن‌تر از هر چیز دیگری در نقاشی هستند، بلکه همچنین آنها در برابر آسمان آبی تیره در پس زمینه و امواج تقریبا خالص سیاه، در پایین قاب نقاشی قرار داده شده‌اند. درواقع در طوفان در دریای جلیل، او از تشکیل فضای منفیِ بسیاری استفاده کرده است.

عنصر بعدی که خیلی اهمیت دارد، شخصی است که در پشت قایق نشسته است. صورت او به طور قابل توجهی از دیگران روشن‌تر است و همچنین یک منطقه روشن در پشت وی وجود دارد تا او را با موهای تیره‌اش از قایق تاریک جدا کند. به طور واضح اینجا منطقه‌ای است که رامبراند از شما می‌خواهد به آن نگاه دقیق‌تری داشته باشید. بنابراین با جزئی‌نگری، مشاهده خواهید کرد که این شخص (عیسی) نسبت به بقیه افراد در قایق، بسیار آرام و بدون هیچ گونه ترس از آنچه اتفاق می‌افتد است. این در حال حاضر کل داستان طوفان در دریای جلیل رامبراند را روایت می‌کند و بسیار هوشمندانه اجرا شده است.

تعبیر، عمق و ابعاد روشن: حال که ما داستان نقاشی را فهمیدیم، زمان آن است تا به چگونگی دستیابی رامبراند به یک تعبیر واضح برای همه افراد موجود در قایق، نگاهی دقیق بیندازیم. البته در اینجا فقط به چند مورد آن اشاره می‌کنیم. بیایید با فردی که طناب را محکم نگه داشته است، شروع کنیم. تمام بخش جلوی بدن وی تقریبا در تاریکی مطلق قرار می‌گیرد. رامبراند برای ایجاد عمق بیشتر به او، فضای کمی را بین او و فردی که کت خاکستری دارد، ایجاد کرده است.  

همچنین این فرد را در مقابل یک پس زمینه روشن‌تر قرار داده است. همانطور که می‌بینید، شانه‌های او در مقایسه با کمرش بسیار روشن‌تر است و به نوعی به او ابعادی اضافی می‌بخشد. نهایتا تقریبا به نظر می‌رسد که فرد نه تنها از قایق جداست، حتی به بیرون از نقاشی خم شده است.

نورپردازی رامبرند
در طوفان در دریای جلیل اثر رامبراند، فردی را می‌بینیم که هنرمند برای جدا کردن این فرد، او را نیمه طاس و با دستانی روشن رنگ آمیزی كرد تا اینطور تعبیر کنیم که او دارد دعا می‌کند.


شخصی که کت آبی روشن به تن دارد و بادبان را نگه داشته است، مثال عالی دیگری در مورد نحوه جداسازی پیش زمینه و پس زمینه است. رامبراند بین فرد و بادبان‌های تاریک، مقداری آب را اضافه کرد. تصور کنید بدون آن، تصویر این مرد چگونه به نظر می‌رسد؟ تمام پشت او با بادبان‌های تاریک ترکیب می‌شد.

 


رامبراند در یک نگاه
رامبراند در سال ۱۶۰۶ در هلند متولد شد.
او یکی از نقاشان پیشتاز دوره طلایی هلند بود و به خاطر استفاده‌ی دراماتیک از نور و سایه در کارهایش شهرت دارد.
تقریباً بلافاصله بعد از نقل مکان به آمستردام در سال ۱۶۳۱، او کسب و کار خود را توسعه داد.
او در طی زندگی حرفه‌ای‌اش حدود پنجاه شاگرد را تعلیم داد.
اگر چه استادان کلاسیک ایتالیایی تأثیر زیادی بر آثار او داشتند، اما در واقع رامبراند هرگز از هلند خارج نشد.
او به جز پرتره‌های معروفش، موضوعاتی شامل انجیل، اساطیر و موضوعات تاریخی را انتخاب می‌کرد.
اگر چه او دوران ثروت و موفقیت را تجربه کرد اما در اواخر دهه ۱۶۴۰ به خاطر ولخرجی‌های زیاد ورشکست شد و هرگز نتوانست از این وضع نجات پیدا کند و نهایتاً در فقر درگذشت.
در سال ۱۶۳۴ او با «ساسکیا» عموزاده هنریک اویلنبرگ ازدواج کرد. ساسکیا مادر چهار فرزند رامبراند بود که البته سه تن از آن‌ها در نوزادی مردند. او از دوران بیماری و مرگ همسرش نقاشی‌های تاریکی کشید.
رامبراند سلف پرتره‌های زیادی از خود به جای گذاشته که به اندازه پرتره‌های سفارشی‌اش موفق و مشهور هستند.
تابلوی گشت شبانه یکی از معروف‌ترین کارهای سفارشی او به شمار می‌آید.
نام تابلوی گشت شبانه در اواخر قرن هجدهم به آن داده شد و در اصل این تابلو تصویری از روز را به نمایش می‌گذاشت که در اثر لایه‌های متعدد غبار و لاک به مرور زمان این چنین تیره شده است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”